حدیث
🌻💚🌻امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
🌻🌴🌻«از آنچه در زیر آسمان دنیاست تنها فدک در دست ما بود، که عدهای نسبت به آن بخل ورزیدند…!».
🌸💜🌸السلام علیک یا فاطمه الزهرا
🌹مادر گلها…💚
🌻💚🌻امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
🌻🌴🌻«از آنچه در زیر آسمان دنیاست تنها فدک در دست ما بود، که عدهای نسبت به آن بخل ورزیدند…!».
🌸💜🌸السلام علیک یا فاطمه الزهرا
🌹مادر گلها…💚
❤️ #حضرت_علی (ع) فرمودند:
🌴 ما عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ
🍃 «كسى كه در هزينه كردن ميانه روى كند هرگز فقير نخواهد شد»
✍️این معنا امروز هم در مقیاس کوچک خانواده و هم در مقیاس وسیع جامعه ثابت شده است که اگر از اسراف و تبذير پرهيز شود و در هزينه كردن سرمايه ها صرف جويى و ميانه روى گردد بسيارى از مشكلات حل مى شود;
🔹مشكل زمانى براى فرد يا جامعه پيدا مى شود كه حساب دقيقى براى هزينه ها و نيازها در نظر نگيرد و يا بى حساب و كتاب آنچه را دارد هزينه كند كه به يقين زمانى فرا مى رسد كه فرد يا جامعه در فقر فرو مى روند.
نهج البلاغه حکمت 140
زمانے ڪه بمیرم…
🔹تلگرامم آفلاین خواهد شد
🔹فیس بوڪم آفلاین خواهم شد
🔹وایبرم آفلاین خواهم شد
🔹واتس آپم آفلاین خواهم شد
🔹اسڪایپم آفلاین خواهم شد
🔹شماره ام خاموش خواهد شد،
دیگر روے پست ها ڪامنت نخواهم گذاشت، یا حتے دیگه پیامے هم از طرف دوستان و خانواده دریافت نخواهم ڪرد..💯
پس وقتے ڪه رفتم(مُـردم) چه چیزے با من خواهد ماند؟
قرآنیڪه خوانده ام آنلاین خواهد بود…
پنج وقت نمازے ڪه خواندم آنلاین خواهد بود..
زڪاتی ڪه دادم آنلاین خواهد بود…
اعمال صالحم آنلاین خواهد بود..
روزه هایم آنلاین خواهد بود..
همه ڪارهایے ڪه براے الله انجام داده ام با من در قبر آنلاین خواهند بود..
قسمت_6
دستمو مشت کردم نفس عمیقی کشیدم پشت سرش راه افتادم…
وسط کوچه که رسیدیم سرعتشو تند تر کرد مجبور شدم صداش بزنم…
-آقا علی…
جواب نداد…
-علی آقا…ببخشید….آقا علی…آقاعلی باشمام…
ولی فایده نداشت اشکم اومد روی گونه هام به یاد بچگی افتادم که یکی از پسرا اذیتم کرده بود و من توی کوچه با گریه داد میزدم علی…
این دفعه هم با گریه داد زدم:
-علی….!!!!!!!!
یهو سر جاش ایستاد…..
با گریه داد زدم علی…
یهو ایستاد..چند ثانیه ای تکون نخورد…بعد پاهاشو به سمت من حرکت داد…چشمام زوم شد روی کفش هاش… کاملا روبه روی من ایستاده بود…زل زد توی چشمام…چشم هاش پر از خون بود…هیچ حرفی برای گفتن نداشتم با تپش قلب پلک میزدم و با هر پلک قطره اشکی از چشمم می افتاد پایین…
چند دقیقه هیچ چیز نگفتم و خیره بودم بهش…بعد از چند دقیقه سکوتو شکست…
سرشو انداخت پایین و گفت:
-اگر امری ندارید من برم…
سرمو انداختم پایین نفس عمیقی کشیدم…هیچ چیز نگفتم…
گفت:
-پس یاعلی…
دست پاچه شدم چند قدمی نزدیکش شدم و گفتم:
-ب…ب…ببخشید…بابت اون روز…اون روز…جلوی دانشگاه…
-مهم نیست!
-این حرفو نزنید…
-تقصیر من بود شما راست گفتین…
-نه…من یکم عصبی بودم بخاطروهمین…
حرفمو قطع کردو گفت:
-در هر صورت من شرمنده ام یاعلی…
برگشتو رفت…و من مات رفتنش…
غرورم شکست…قلبم شکست…روحم شکست…با خودم گفتم چه داستان عجیبی…یک عشق تنفر انگیز…
بعد از چند دقیقه راهمو کج کردم و آهسته شروع به قدم زدن کردم…هر قدم یک قطره اشک…!
تموم راه تا خونه با بی میلی قدم زدم تا رسیدم جلوی خونه به پنجره ی اتاق علی خیره شدم….پنجره باز بود…انگار زودتر از من رسیده بود خونه…همینطوری که زل زده بودم به پنجره یک دفعه پنجره رو بست!!!
منم جا خوردم و سریع رفتم داخل حیاط…چادرمو در اوردم کیفمو پرت کردم گوشه ی حیاط…صورتمو شستم و بعد وارد خونه شدم مادر بزرگ مشغول کار بود رفتم پیشش و گفتم:
-سلام مادر جون…دلم برات تنگ شده بود…
-سلام عزیزم خوش اومدی…
یک دفعه چشمش خورد به چشمام و با تعجب گفت:
-چقد غم از چشمات میباره مادر؟؟؟؟
-نه مامان جون خستگیه…
-پس برو استراحت مادر…
یه لبخند تلخ جواب مادر بزرگ شد…
- خسته ام مامان جون خسته ام!
نفس عمیق با لرزه کشیدم و رفتم داخل اتاق…لباس هامو عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم…
چشمامو گذاشتم روی هم…پلک هام داشت سنگین می شد که صدای آیفون بلند شد…یک دفعه با عجله و سریع از روتخت بلند شدم و رفتم سمت آیفون:
-بله؟؟؟؟؟؟؟؟
-سلام دخترم مادر بزرگت هست….
بغضمو قورت دادم و گفتم:
-بله بله…چند لحظه…
به مادر بزرگ اشاره کردم و سریع رفتم داخل اتاق…
موهامو پخش کردم روی متکا…پتو روکشیدم روی سرم و شروع کردم به گریه کردن…من دل علی رو شکستم من خیلی بد باهاش حرف زدم من جواب اون زخم چاقو و درگیری علی بخاطر خودمو اونجوری دادم…چه جوری میتونم خودمو ببخشم…!
باید از دلش در بیارم اما چه جوری اون حتی حاظر نیست حرفامو بشنوه…یه وقتی من مغرور بودم و حالا ورق برگشته…
خدایا خودت کمکم کن…!
ادامہ_دارد…
قسمت_اول
کنار باغچه ی کوچک حیاط مادربزرگ نشستم و به گل های توی باغچه نگاه میکنم عمیق توی فکرم!!!
دلم حال و هوای بچگی رو کرده همون وقتها که با زینب دور حیاط میدویدیم و سر به سر پدر بزرگ میذاشتیم…خدارحمتش کنه…عجب مرد خوبی بود!!
تو فکر بودم که یهو صدای در حیاط اومد!بلند شدم چادمو سرم کردم صدامو صاف کردم و گفتم :
-کیه؟؟
یه صدای آشنا از پشت در گفت:
-نذری آوردم.
رفتم سمت در یواش درو باز کردم یک دفعه میخ کوب شدم.
دو طرف سرمون رو انداختیم پایین.ته لبخندی زدم و گفتم:
-سلام علی آقا…شمایین…
سینی آش هارو توی دستش جابه کردو گفت:
-بله حال شما؟؟
گفتم:
-الحمدلله…نذری بابت؟؟
-سال پدربزرگم هست…
-آخی…خدارحمتشون کنه.روحشون شاد…
-خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه.
بعد کاسه ی آشو گرفت روبه روی من و گفت:
- بفرمایین.
از روی سینی کاسه آشو برداشتمو گفتم:
-متشکرم.
-نوش جان.
سرمو آوردم بالا دیدم بنده خدا سرش هنوز پایینه خندم گرفته بود.باتشکر مجدد درو بستم.همین که برگشتم مادربزرگ رو روبه روم دیدم!دستشو گذاشت روی کمرش گفت:
-کی بود مادر؟؟؟
شونه هامو انداختم بالاوگفتم:
-هیچی نذری آورده بودن.
عینکشو جابه جاکردو گفت:
-پسر مهناز خانم بود؟؟
سرموانداختم پایین گفتم:
-بله پسر مهناز خانم…
مادر بزرگ تا دید سرمو انداختم پایین برگشت گفت:
-حالا چرا ایستادی بیا داخل که حسابی هوس آش کردم…
رفتیم داخل و مادربزرگ که مشغول کارش بود شروع کرد تند تند از علی تعریف کردن!!!منم توی آشپز خونه بودم و مشغول ریختن آش ها توی بشقاب…
مادر بزرگ داد زد:
-زهرا جان!!این پسر مهناز خانمو که یادته از اول آقا بود…خیلیییی پسر گلیه…
جوری وانمود کردم که انگار چیزی نشنیدم گفتم:
-مادرجون!!این لیوان گل دار هارو تازه خریدی؟
-آره مادرجون قشنگه؟؟؟
-آره خیلی قشنگه.
-اینارو پسر مهناز خانم از بازار برم گرفته!
یه نفس عمیق کشیدم و مادربزرگ هم شروع کرد به صحبت کردن راجع به ادامه ی حرف هاش…
-خیلی آقاست.همیشه کارهای منو انجام میده.
باز خواستم بحثو عوض کنم گفتم:
-مادر جون یادش بخیر.پدرجون خیلی آش رشته دوست داشت.
-آره مادر خدارحمت کنه پدربزرگتو. دست مهناز خانم و پسرش درد نکنه.کارشون خیلی درسته.
دندون هامو محکم فشار دادم رو هم و ظرف هارو گذاشتم توی سینی و رفتم پیش مادر بزرگ…
مریم_ســرخہای
قسمت_2
تلوزیون رو روشن کردم.برفک تموم صفحه رو گرفته بود…منم از خدا خواسته برای این که بحثو عوض کنم گفتم:
-مامان جون تلوزیون خراب شده!!!
مادربزرگ با خونسردی گفت:
-چیزی نیست مادر.عمرش داره تموم میشه.هر وقتکی که اینطوری میشه پسر مهناز خانم میاد اینجا و درستش میکنه.الانم زنگ میزنم بیاد تا ببینم چش شده باز!!!
دستمو مشت کردم محکم فشار دادم که ناخونام فرو رفت توی دستم.مادر بزرگ از جاش بلند شد تا زنگ بزنه به مهناز خانم.
سریع از جام بلند شدم و گفتم:
-آخ مادر جون!!!من باید میرفتم جایی اصلا حواسم نبود…
مادر بزرگ برگشت سمتم گفت:
-کجا مادر!!؟؟؟بمون مهمون میاد زشته!
چشمامو تنگ کردم و گفتم:
-زود برمیگردم مادرجون.دیرم شده!!
مادر بزرگ نفسی کشیدو گفت:
-باشه مادر برو!ولی…
-ولی چی مادر جون؟؟
-داری میری تو راه برو همین روبه رو دم خونه ی مهناز خانم به پسرش بگو بیاد که من دیگه زنگ نزم.
چشمامو محکم بستم و بازکردم گفتم:
-نه مادر جون واقعا دیرم شده!!!
-از دست تو دختر باشه برو خودم زنگ میزنم.
آماده شدم چادرمو سرم کردم و یریع از خونه رفتم بیرون.
از در که رفتم بیرون یه نگاهی به در خونه ی علی انداختم و سریع راهمو کج کردم و رفتم.
سر خیابون مادر بزرگ یه پارک نسبتا بزرگ بود حدودای ده دقیقه تا یک ربع تا اونجا راه بود.
پیاده رفتم تا رسیدم.
داخل پارک شدم.راه اندکی رو قدم زدم تا رسیدم به یه نیمکت و همونجا نشستم.
با خودم فکر کردن که شاید اگر می موندم و علی می اومد بهتر بود!!
ولی بعد باخودم گفتم که نه بهتر شد که اومدم بیرون وگرنه از خجالت آب میشدم.شایدم دستو پامو گم میکردم.
از مادربزرگم که بعید نیست هر حرفیو بزنه و اون بنده خدا رو هم به خجالت بندازه!!دیگه میشد قوز بالا قوز!!!
حالا هم که اومدم بیرون و نمی دونم علی کی میره خونه ی مادربزرگ و کی برمیگرده!
تصمیم گرفتم نیم ساعتی توی پارک بشینم…
توی همین فکر بودم که یک دفعه متوجه ترمز یه موتور جلوی پام شدم.قلبم ریخت.خودمو سریع جمع و جور کردم.
موتور دو ترک بود.ترک پشت موتور با یه لحن نکبت باری گفت:
-به به خانم خشگله!اینجا چی کار میکنی.
قلبم شروع کرد به تپش!از جام بلند شدم سریع راهم رو کج کردم و رفتم سمت دیگه ای ولی متوجه شدم دارن میان دنبالم!!
اومدن طرفم و یکیشون گفت:
-منتظر کی بودی؟!خالا کجا با این عجله؟!برسونمت!
حرصم گرفته بود و از طرفی پاهام از ترس توان خودشو از دست داده بود!!!یه لحظه دورو بر پارک رو نگاه کردم و زدم توی سر خودم.هیچکس توی پارک نبود!
انگار به بن بست خوردم.هیچ راه فراری نداشتم.همینطور که ایستاده بودم و دنبال راه فرار میگشتم…
یکی از اون پسرای ولگرد چادرمو از سرم کشید…
دیگه هیچ چیزی نفهمیدم.
پام پیچ خوردو افتادم روی زمین شروع کردم به جیغ کشیدن و بلند بلند گریه کردن…
پوشیم پهش زمین شد…
غیر از صدای خنده ی اونا چیزی نمی شنیدم…
متوجه پیاده شدن یکی از پسرا از روی موتور شدم.دیگه حس کردم آخر عمرم رسیده!
اومد طرفم چشمامو بستم…
گوشیم رو از روی زمین برداشت…
زیر لب گفتم یا ضامن آهو…عکسام!
یک دفعه صدای فریاد اومد سریع برگشتم و دیدم یکی از پسر ها روی زمین پرت شده و موتور هم یک طرف افتاده…
اون یکی هم که گوشی من دستش بود گوشی رو پرت کرد روی زمین و برگشت طرف موتور…
بیشتر که دقت کردم تا بتونم ببینم چه اتفاقی افتاده دیدم که علی گل آویز شده با اون پسرا!!!قلبم درد گرفت…
گوشیمو برداشتم و از روی زمین بلند شدم و ازشون دور شدم و از دور علی رو نگاه میکردم و فقط بلند بلند گریه میکردم…
از ترس پاهام میلرزید.
بی اراده جیغ میکشیدم علی با هرمشتی که میزد دوتا مشت میخورد…
اصلا حواسم به اطرافم نبود که کسی نیست و بلند فریاد میزدم کمک!!
انقدر دعوا عمیق بود که لباس سفید علی قرمز شده بود…
نفهمیدم چی شد!!!ولی بعد از چند ثانیه لنگ لنگ موتورو برداشتن و فرار کردن…
صدای موتور توی گوشم پیچید…
اونا رفتن و من قلبم از شدت تپش درد گرفته بود…
چند دقیقه ای بین منو علی سکوت بود اون خیره به دستای خونیش و منم خیره به صورتش…
کم کم برگشت و بهم نگاه کرد.
چادرم افتاده بود کنار نیمکت.نگاهی انداخت بهش و بعد رفت تا برش داره.با همون دست های خونیش چادرمو برداشت.و یه قدم اون نزدیک میشد به من و یه قدم من نزدیک میشدم به اون.جز صدای قدم هامون صدای دیگه ای به گوش نمیرسید…
به نیم متری هم رسیدیم یه نفس عمیق با لرزه کشیدم و چادرمو گرفت سمتم…
منم سریع ازش گرفتم و سرم کردم…
صدام میلرزید و بغض داشتم باهمون لحن بغض آلود گفتم:
-ممنونم..
#قسمت_3
نفس عمیق کشید و چشماشو بست بعد با عصبانیت گفت:
-شما نباید این موقع ظهر می اومدید اینجا اونم تنها!!مگه نمی دونید این پارک پر از خلاف کار و معتاده اگر بلایی سرتون می اومد چی به فکر خودتون نیستین به فکر مادر بزرگتون باشین….
حرفشو قطع کردم و با جدیت تمام گفتم:
-من اگر میدونستم اینجا پر از معتاده هیچ وقت نمی اومدم.من به فکر مادر بزرگ هستم شما نمی خواد به من امرو نهی کنید!!!
یک دفعه انگار یکی زد تو سرم و یادم افتاد که اون بود منو نجات داد و با لحن آروم گفتم:
-شرمنده…
یک دفعه متوجه شدم علی افتاد روی زمین…
بی اراده جیغ زدم گفتم چی شد؟؟؟
چشماشو روی هم فشار دادو گفت:
-هیچی نیست جای چاقو درد میکنه!
بی اراده فریاد زدم:
-چاقو!!!!
-سطحیه…
-بیایید بریم بیمارستان!
-گفتم که سطحیه….
یواش یواش از روی زمین بلند شد و گفت:
-زهرا خانم خواهش میکنم بیایید بریم این جا محل مناسبی برای ایستادن نیست…
بیشتر که دقت کردم دستو صورتش خونی بود…
روکرد بهم گفت:
-درست نیست که اینطوری با چادر خاکی و لباس های خاکی برید خونه مادر بزرگ متوجه میشه و نگران میشه.جلوتر شیر آب هست اونجا لباس هاتون رو تمیز کنید بعد راهی خونه میشیم.
بدون حرف زدن سرمو به نشونه ی رضایت تکون دادم.
تا آب خوری حرفی بینمون ردو بدل نشد…
وقتی رسیدیم من قسمت های خاکی وخونی چادرمو تمیز کردم و علی هم دستو صورتشو شست ولی کاری برای لباس خونیش نمی شد کرد…
سرمو آوردم بالاو به صورتش نگاه کردم گوشه ی لبش خراش عمیقی برداشته بود پایین چشمش هم جای مشت بود اما خیلی سطحی…
همینطور که محو نگاه کردنش بودم یک دفعه سرشو آورد بالا و به من نگاه کرد و منم بی هوا جا خوردم و بهش پشت کردم…
رفتم دور تر ازش ایستادم و منتظر موندم.بعد از چند دقیقه متوجه رد شدنش از کنارم شدم ازجام تکون نخوردم تا ببینم چی کار میکنه.هفت هشت قدمی برداشت و متوجه شد من پشت سرش نمیام برگشت اومد کنارم ایستاد و دستشو دراز کرد به سمت بیرون پارک و گفت:
-اگر نمیخوایید اتفاق تازه ای بیفته بفرمایین…
راه افتادیم به طرف خونه تارسیدن خونه ی مادربزرگ سر هر دوتامون پایین بود!
نزدیک های خونه رسیدیم روبه من سرشو انداخت پایین و گفت:
-مادر بزرگتون گفتن که من برای درست کردن تلوزیون تشریف بیارم خونشون.ولی با این سرو وضع که نمیشه.شما بفرمایین داخل من بعد از عوض کردن لباس هام خدمت میرسم.یاعلی.
بدون این که به من فرصت حرف زدن بده روشو برگردوندو رفت…
چند قدمی مونده بود به در برسه صداش کردم:
-ببخشید…
برگشت و گفت:
-امری دارید؟؟
-بابت امروز شرمنده ام.
-دشمنتون شرمنده.وظیفه بود.
بعد هم رفت داخل خونه و در رو هم بست…
منم رفتم خونه.
مادربزرگ روی صندلی نشسته بود.به برفک های تلوزیون زل زده بود.تا منو دید گفت:
-إ مادر اومدی!!!
-مادر جون پسر مهناز خانم رفتن؟؟
-نه مادر هنوز نیومده!!
-شاید کاری براش پیش اومده میاد.
یک دفعه صدای زنگ در اومد و گفتم:
-بفرمایین اومدن.
دروباز کردم و رفتم آشپز خونه داخل همون لیوان هایی که علی برای مادربزرگ خریده بود مشغول ریختن چای شدم.علی با یه سلام گرم وارد خونه شد مادر بزرگ.مادربزرگ کمی عینکشو جابه جاکردو زد توی سر خودش و گفت:
-چی شده مادر!!!میگم دیر کردی …چرا صورتت زخمه!!!
بیچاره علی تا میخواست یک کلمه حرف بزنه مادر بزرگ میپرید وسط حرفش…
از آشپز خونه اومدم بیرون و به علی سلام کردم بعد هم دستمو گذاشتم روی شونه ی مادر بزرگ و گفتم:
-مادر جون صبر کن تا توضیح بدن آقا علی!!
علی گفت:
-چیزی نیست مادر جون جایی بودم با چند تا آدم بی سروپا درگیر شدم.
مادربزرگ گفت:
-ای وای خدا مرگم بده.
-خدانکنه این چه حرفیه…
بعد هم به سختی تموم مادربزرگ رو پیچونیدم که دیگه سوال نپرسه!!!
مادربزرگ اصرا کرد که اول چای بخوریم بعد به کار تلوزیون برسیم و علی هم قبول کرد.
چند دقیقه ای بینمون سکوت بود مادربزرگ سکوت رو شکست و گفت:
-علی جان به زهرا جان گفتم که این لیوان هارو تو خریدی اونم گفت که خیلی دوستشون داره…
یهو چای پرید تو گلوم کلی سرفه کردم و سریع پاشدم رفتم داخل آشپز خونه…
قسمت_4
بعد از حدودای یک ربع صدای خداحافظی سریع علی رو شنیدم و بعد هم صدای بسته شدن در!
از آشپز خونه رفتم بیرون مادربزرگ رو کرد به من گفت:
-إ!مادر چی شدی یهو رفتی؟صد دفعه بهت گفتم وقتی داری چیزی میخوری عجله نکن که این طوری نپره توی گلوت!!
هاج و واج داشتم به مادر بزرگ نگاه میکردم…انگار اصلا خبر نداشت که چی گفته!!!
بدون جواب رفتم و لیوان هارو جمع کردم و بردم آشپز خونه.
بعد هم رفتم آشپز خونه تا استراحت کنم.روی تخت دراز کشیدم.
امروز واقعا روز عجیبی بود.علی چه جوری منو توی پارک دید!!
یعنی وقتی من از در اومدم بیرون منو دیده؟چجوری منو پیدا کرد!!!
علی بخاطر من با چند نفر درگیر شدو کلی آسیب دید واقعا نمیدونم چه ازش عذرخواهی کنم یا تشکر!!!
توهمین فکر بودم که خوابم برد…
حدود ساعت هفتونیم بود که با صدای مادر بزرگ از خواب پریدم زور و اصرار که بلند شو امشب با من بیا مسجد.بالاخره بلند شدم و وضو گرفتم بعد هم آماده شدم. و راهی مسجد شدیم.
چند ساعتی گذشت بعد از نماز من یه گوشه قرآن میخوندم مادربزرگ هم یه گوشه پیش خانم های دیگه نشسته بود.یه خانم تقریبا جوونی پیش مادربزرگ نشسته بودو هی باهم پچ پچ میکردن و زیر چشمی منو نگاه میکردن!
بعد از نیم ساعتی راهی خونه شدیم.اون خانم هم با ما هم مسیر بود.به کوچه که رسیدیم انتظار خداحافظی داشتم ولی کوچه رو باهامون داخل.جلوی خونه ی علی که رسیدیم ایستاد روبه من و مادربزرگ کرد و گفت:
-خیلی خوشحال شدم از دیدنتون بعد به من دست داد و گفت:
-از آشنایی با شما هم خرسندم.
گفتم:
-ممنونم همچنین.
بعد رفت طرف در خونه ی علی و وارد خونه شد.همینطوری به در خونه زل زده بودم که یهو مادر بزرگ با پشت دست زد توکلم گفت:
-عاشق شدی؟؟؟
-عاشق چیه مادر جون!!ببینم؟؟؟این خانم مهناز خانم بود؟؟؟
-آره مادر خوشحال شدی؟؟؟اومده بود تورو ببینه.
-منو ببینه؟؟؟
-ببینم انگار تو از هیچی خبر نداری.
هاج و واج مادر بزرگو نگاه میکردم که یکی دیگه زد تو کلم.گفتم:
-مادرجون دستت درد نکنه چهارپنج تا بزن شاید خواب باشم بیدار شم.
-خواب نیستی مادر جون عاشقی.
-ماماااااان جوون عاشقی چیههه؟؟
-هیس!!ساکت شو ببینم وسط کوچه داد نزن الان مهناز خانم میگه چه عروس بی حیایی!!!!
-عروس؟؟؟!!!!!!
مارد بزرگ بدون این که به من توجه کنه رفت طرف در خونه و بعد هم دروباز کرد و رفت داخل خونه پشت سرش هم درو بست.
از شانس خوبم کلید همراهم داشتم وگرنه مادر بزرگ درو برام باز نمیکرد رفتم داخل خونه کلی توفکر بودم.بدون حرف رفتم اتاق و وسایل هامو جمع کردم و خوابیدم.
صبح ساعت هفت از خواب بلند شدم بعد از خوردن صبحونه از خونه زدم بیرون.جلوی در که رسیدم کیفم گیر کرد گوشه ی درو کتابام ریخت روی زمین نشستم روی زمین که جمعشون کنم یک دفعه چشمم خورد به علی…….
چشمم خورد به علی…
مشغول روشن کردن ماشینش بود تا حرکت کنه نمیدونم کجا میرفت…تا منو دید سریع از مانشین پیاده شد و اومد طرفم…
سلام کرد و مشغول جمع کردن کتابای من شد…
دستشو طرف هرکدوم از کتاب هام می برد که برشون داره نمیذاشتم و خودم همون کتابو بر میداشتم…
تا دیدی اینجوری میکنم بلند شد ایستاد…و هاج و واج منو نگاه کرد منم کتابامو جمع کردم بلند شدم و یه اخم کردم و گفتم:
-ممنونم از کمکتون…
و محکم نگاهمو ازش گرفتم.اونم مات فقط به رفتن من نگاه میکرد…
رفتم سر کوچه و تاقبل از اینکه علی با ماشینش بهم برسه سوار تاکسی شدم و رفتم دانشگاه…
تموم ساعت دانشگاه فکرم درگیر بود یه جور دودلی داشتم نمیدونیستم معنی این کارای علی و مادربزرگ و دیشب مسجد و مهناز خانم چیه ولی میدونستم که یه حسی درون من داره به وجود میاد به اسم عشق …
ساعت اخر دانشگاه بود خیلی خسته بودم کتابامو جمع کردم از بچه ها خداحافظی کردم و زود تر ازهمه از کلاس اومدم بیرون…
جلوی در دانشگاه یه پراید نوک مدادی پارک بود خوب که دقت کردم دیدم سرنشین علیه…
قسمت ۵
اخم اومد روی صورتم سریع راهمو کج کردم که از شانس بدم منو دید…از ماشین پیاده شد و منم سریع دوویدم رفتم پشت دانشگاه تا از اون طرف تاکسی سوار شم…
متوجه شدم داره پشتم میاد…سرعتمو بیشتر کردم تابالاخره منو گم کرد رسیدم پشت دانشگاه به دیوار تکیه دادم و نفس عمیقی کشیدم… و راهمو ادامه دادم…رسیدم به دیوار و خواستم ازش رد شم که یک دفعه صورت یه مرد اومد جلوی چشمم…خیلی ترسیدم یه جیغ بلند کشیدم…متوجه شدم علیه…گفت:
-هیس…زهرا خانم نترسید…
وقتی دیدم علی بود حرصی شدم و گفتم:
-ببخشید میتونم بپرسم که چرا اتقدر منو تعقیب میکنید؟؟؟؟
-ببخشید من قصدی نداشتم…نمیخواستم بترسونمتون…
-نمیخواستین ولی این کارو کردین!!اصلا شما جلوی دانشگاه من چیکار میکنید؟؟؟؟؟آقای صبوری من آبرو دارم!!!!!
-من…من قصدی نداشتم من اومده بودم…..
حرفشو قطع کردم و گفتم:
-خواهشا دیگه مزاحم من نشید…
-ولی…
ابروهامو محکم توی هم گره زدم و بانفرت نگاهش کردم بعدهم نگاهمو محکم ازش گرفتم و رفتم اونم با چهره ی ناراحت و شکسته بهم زل زده بود همین که به نزدیک ترین پارک دانشگاه رسیدم نشستم روی یکی از نیمکت تا و زدم زیر گریه دستام میلرزید…
وای زهرا تو چیکار کردی؟؟؟؟دختره ی مغرور احمق….
هیچوقت نمیتونی عصبانیتتو کنترل کنی!!!
توهمین حال بودم که صدای موتور شنیدم…
من از این صدا تنفر داشتم…
قلبم شروع کرد به تپش…
موتور نزدیک و نزدیک تر میشد…و قلب من تند و تند تر میزد…وای خدای من چشمامو بستم!بعد از چند ثانیه متوجه رد شدنش از کنارم شدم.چشمامو باز کردم نفس عمیقی کشیدم و خدارو شکر کردم…یاد علی افتادم که چطوری اون روز با اون دوتا بی سرو پا در گیر شد…اونوقت من بی لیاقت اینطوری جوابشو دادم.
انقدر اونجا نشستم و گریه کردم که اصلا متوجه نشدم یک ساعته گذشته سریع بلند شدم و با بی حوصلگی راهی خونه شدم…
دم خونه که رسیدم متوجه شدم ماشین علی نیست…یکم نگران شدم گفتم خداکنه بلایی سرش نیومده باشه!با ناراحتی وارد خونه شدم بدون این که رومو طرف مادر بزرگ کنم سلام کردم و گفتم که میخوام استراحت کنم مادربزرگ هم تعجب زده فقط نگاهم کرد رفتم داخل اتاق و درو بستم رو به روی آیینه نشستم خوب که به خودم نگاه کردم دیدم از شدت گریه چشم هام پف کرده!!!!
نفس عمیقی کشیدم و دراز کشیدم روی تخت…از خستگی زیاد خوابم برد…
ساعت حدود 6 بود که از خواب پاشدم بدون این که به چیزی توجه کنم رفتم سمت پنجره.جای پارک ماشین علی هنوز خالی بود…یعنی کجاست…دلم شور میزنه!!اگر بلایی سرش بیاد هیچ وقت خودمو نمیبخشم…توی خونه موندن روانیم می کرد…لباس هامو تنم کردم وچادرم هم انداختم روی سرم و از خونه زدم بیرون…
به محض این که در حیاط رو بستم ماشین علی اومد داخل کوچه…
خنده ی تلخی نشست روی لب هام!
دوویدم طرفش باید ازش عذر خواهی کنم باید براش توضیح بدم که چی شده بود و من چه فکری کردم باید بهش بگم که منظوری نداشتم و از عصبانیت و خستگی زیاد اون برخورد رو داشتم…منتظر موندم تا از ماشین پیاده شه وقتی پیاده شد رفتم طرفش سرم رو انداختم پایین و گفتم:
-سلام…
یه نگاه از سر ناراحتی بهم انداخت و گفت:
-سلام.
بعد هم روشو کرد اون طرف و رفت سمت در خونشون…
دستمو اوردم بالا و گفتم:
-…ببخشید…
-عذ خواهی لازم نیست خانم باقری.
من اشتباه کردم که اومد جلوی دانشگاه شما.مقصر بودم میدونم و عذرمیخوام و به گفته ی خودتون دیگه مزاحمتون نمیشم.
-نه….من….
-شرمنده باعث ناراحتیتون شدم…یاعلی!
علی رفت داخل خونه و درو پشت سرم بست…و قطره ی اشک من از روی گونه هام سر خورد…
اصلا فرصت حرف زدن بهم نداد…همونطور که من فرصت حرف زدن بهش ندادم…من نمیدونستم علی چرا اومده بود جلوی دانشگاه من و اون هم نمیدونست چرا من الان اینجام…!!!!
سه روز از اون ماجرا گذشت و من سه روز تموم چشمم به در خونه ی علی خیره بود…و اصلا ندیدمش…حال و روز خوشی ندارم!
مادربزرگ یه جوری که انگار از قضیه خبر داشته باشه لام تا کام اسم علی رو نمی اورد…حال و روز منم می دید و نمی تونست چیزی بگه…
ساعت حدود پنج بعد از ظهر بود لباس هامو تنم کردم و برای کپی گرفتن جزوه هام رفتم بیرون…
بعد از حدود نیم ساعت توی راه برگشت یه چهره ی آشنا دیدم…باور نمی شد…علی بود!!!
غرورم نمیذاشت برم طرفش اما به طور اتفاقی هم مسیر شدیم و راهمون افتاد توی یه کوچه…اول کوچه که رسیدیم چشم تو چشم شدیم.علی با نگرانی به من و منم با نگرانی به اون نگاه کردم…بدون این که کلمه ای بینمون ردو بدل شه راهشو کج کردو رفت…
زن و شوهری برای زیارت امام حسین (ع) ساکن کربلا می شوند. روزی مرد وارد قصابی می شود و مقداری گوشت می خرد و به حرم امام حسین (ع) می رود.
در کتاب داستان های شگفت اثر شهید آیت الله دستغیب است که در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
“بعد از زیارت به خانه برگشته و گوشت را به همسرش می دهد و می گوید آبگوشتی درست کن. ظهر که می شود همسرش به مرد می گوید گوشت نپخته است و مرد می گوید اشکالی ندارد صبر کن تا شب بپزد.
شب که می روند سراغ گوشت می بینند گوشت اصلاً نپخته است و مرد، قصاب را سرزنش می کنند که گوشت بی کیفیت به آن ها داده است و می گذارند تا صبح بپزد.
صبح بیدار شدند دیدند گوشت هنوز نپخته است. مرد ظرف غذا را می برد قصابی و می گذارد روی میز و می گوید مرد حسابی ما زائر امام حسین (ع) هستیم. بی انصافی است به ما گوشت بی کیفیت بدهی.
از دیروز صبح که گوشت را خریدم تا امروز صبح گوشت اصلاً نپخته است. قصاب لبخندی زد و به او گفت وقتی گوشت را خریدی مستقیم رفتی داخل حرم امام حسین (ع)؟ زائر گفت چطور ؟ بله رفتم. قصاب گفت مگر نمی دانی گوشتی که وارد حرم امام حسین (ع) شود آتش به او کارساز نیست.اگر می دانستم قصد زیارت داری به تو می گفتم.
* یادآور می شوم که در روایات آمده است سوزاندن بدن زائر امام حسین (ع) بر آتش جهنم حرام است. “
این داستان یکی از داستان های شگفت انگیز شهید آیت الله دستغیب است.
غدیرخم
اگر دوست دارید شرح واقعه غدیر خم را بدانید متن زیر را کامل بخوانید.در مورد واقعه غدیر و حدیث غدیر در کتابهای شیعه و بسیاری کتابهای اهل سنت نقل شده است. اولین منبع تاریخی که به این کتاب اشاره میکند یعقوبی مورخ شیعه در نیمه دوم قرن سوم هجری است و اولین آثار ادبی قابل تاریخ گذاری،
مجموعه اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. از حدود قرن دوم هجری واقعه غدیر خم بعنوان دلیل نویسندگان شیعه برای اثبات برحقی علی بر جانشینی محمد آمده است.
پیامبر اکرم بنا بر امر الهی، در واقعه غدیر خم سال دهم هجرت تصمیم به زیارت خانه خدا و بجاآوردن حج نمودند؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردند(29) و حتی برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف، قاصدانی را به آن شهرها گسیل داشتند.
فرستادگان حضرت نیز همانگونه که وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خود اعلام نموده بودند، این پیام را به مردم رساندند که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
را در این سفر همراهی نماید. گرچه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با همراهی عدهای از اصحاب خویش پیش از این، اعمال عمره مفرده را انجام داده بودند، اما این نخستین بار و تنها مرتبهای در طول حیات طیبه پیامبر اسلام بود که بنا بر امر الهی، حضرت تصمیم به بجایآوردن و تعلیم مناسک حج گرفتند. پس از این اعلام،
جمعیت کثیری در مدینه جهت همراهی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و بجای آوردن اعمال حج، مجتمع گشتند. مورخان و صاحبنظران از این سفر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با عنوان حجهالوداع، حجهالاسلام، حجهالبلاغ، حجه الکمال و حجه التمام یاد مینمایند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با پای پیاده و در حالیکه غسل نموده بودند، در روز شنبه 24 یا 25 ذیقعده به همراه همراهان خود و اهلبیت گرامیشان و عامه مهاجرین و انصار و جمعیت کثیری که گرداگرد حضرت اجتماع کرده بودند، به قصد بجای آوردن مناسک حج از مدینه خارج گشتند.
تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000 (و حتی برخی بیشتر از 120000) نقل نمودهاند؛ اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند،
به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی نمودند. امام علی، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به یمن فرستاده شده بودند؛
اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عدهای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ملحق شدند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و همراهیان آن حضرت،
در میقات مسجد شجره مُحرم گشتند و بدین ترتیب اعمال حج را آغاز نمودند. گرچه اصول و کلیات مناسک حج قبلاً و به هنگام نزول آیات مربوطه، توسط رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توضیح داده شده بود، اما در این سفر، پیامبر این اعمال را به طور عَملی برای مردم آموزش داده و جزئیات را برای آنان تبین نمودند و در مواقف گوناگون،
با ایراد خطابه، مردم را نسبت به سایر تکالیف الهی و وظایف شرعیشان آگاهی بخشیدند. سرانجام اعمال حج، پایان یافت و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه جمعیت کثیری که ایشان را همراهی مینمودند، شهر مکه را ترک نمودند و رهسپار مدینه شدند که در بین راه به محل غدیر خم رسیدند.
غدیر در لغت به معنای آبریز و مسیل، و غدیر خم در جغرافیا، نام محلی است که به خاطر وجود برکهای در این محل، که در آن آب باران جمع میشده است، به این نام (غدیر خم) شهرت یافته است. غدیر در 3 – 4 کیلومتری جُحفه واقع شده و جحفه در 64 کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانه میباشد.
در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا میشود. غدیر خم به علت وجود مقداری آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع میشد اما دارای گرمایی طاقت فرسا و شدید بود. هنگامی که رسول اکرم در روز 5شنبه 18 ذیالحجه به وادی غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام،
مصر و عراق از میان جمعیت، جبرئیل امین از جانب خداوند بر ایشان نازل گردید و آیه: « یا أیها الرّسول بلّغ ما أنزل الیک من ربّک فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس » را نازل نمود و از جانب حق تعالی، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را امر نمود تا حکم آنچه را که در قبل بر پیامبر درباره امام علی نازل گشته بود،
به مردم ابلاغ نمایند. در این هنگام، پیشتازان کاروان و افرادی که جلوتر حرکت مینمودند، حوالی جحفه رسیده بودند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نزول آیه، دستور توقف کاروانیان را صادر نمودند و امر فرمودند تا آنانی که پیشاپیش حرکت مینمودند، به محل غدیر بازگردند و افرادی که در پس قافله، عقب مانده بودند،
سریعتر به کاروان در این وادی، ملحق شوند.( همچنین به چند تن از صحابه دستور دادند تا فضای زیر چند درخت کهنسال را که در آن محل قرار داشتند، آماده نمایند؛ خارها را از زمین برکنند و سنگهای ناهموار موجود در زیر آن درختان را جمعآوری نمایند. در این هنگام، زمان به جای آوردن نماز ظهر فرارسید
و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فریضه ظهر را در گرمای شدید، به همراه جمعیت کثیر حاضر، ادا نمودند. شدت گرما در وادی غدیر به حدی بود که اشخاص، گوشهای از ردا و لباس خویش را برای در امان بودن از شدت تابش آفتاب، بر سر میافکندند و مقداری از آنرا برای کاستن از شدت گرمای شنها و سنگها،
در زیر پای خویش میگستردند. برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز پارچهای بر روی شاخسار آن درختان کهن افکندند تا مانعی در برابر حرارت موجود و تابش خورشید، ایجاد نمایند. هنگامی که حضرت از نماز فارغ گشت، از جهاز شتران، در همان
محلی که به فرمان رسول خدا توسط صحابه آماده شده بود،منبری ساختند و وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر فراز آن در آمدند و شروع به ایراد خطبه، با صدایی بلند و رسا نمودند؛ در حالیکه جمعیت فراوان همراه پیامبر، بر گرداگرد
حضرت جمع گشته بودند و به سخنان نبیاکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گوش فرا میدادند و برخی از افراد نیز برای آنکه همگان از کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مطلع گردند، سخنان آن حضرت را با صدایی بلند برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار مینمودند.
📣📣اطلاعیه مهم📣 📣
#ثبت نام خادم افتخارے شہدادر فضاے مجازے
🌸#ویژه_خواهران🌸
اگر دوست دارین به جمع #خادمین شہدا ملحق شوید با ما همراه باشید
خادمے شہدا فقط یک مدال روے سینه نیست یک هدف و راه است
جهت هماهنگے به ادمین ڪانال و گروه ختم مراجعه فرمایید
🧕خادم کانال
🆔️ @Gomnam_komeil
جذب__خادم__الشهدا__مجازی
🌴زمینههای ایراد خطبه فدکیه
چون عمر در حمایت از ابوبکر زمینه خلافت را برای خود استوار میساخت به ابوبکر گفت: جز از راه علی کسی در کار تو خللی نمیتواند بنماید، این مردم بنده پول و مال دنیا هستند، باید علی و خاندانش را تهیدست نگاه داشت تا مردم دنیاپرست از دور آنها متواری شوند و تا فدک در دست آنان است درآمد سرشاری خواهند داشت، و مردم اطراف آنان را میگیرند و شاید روزی بر حکومت تو قیام کنند. بهتر است حق خمس و فدک را از آنها برگردانی تا پیروانشان از آنها روی بگردانند.»
ابوبکر بیدرنگ این پیشنهاد را به مرحله اجرا گذاشت و عُمّال فاطمه (علیهاالسّلام) را از فدک بیرون کرد.
📗چهارده معصوم، ج۱، ص۲۷۹.
نقلی از بخاری در صحیح
بخاری در صحیح خود از عایشه نقل میکند: «فاطمه چند نفر را فرستاد نزد ابوبکر و شکایت از عُمّال او کرد و پیغام داد فدک میراث من است و آنچه از خمس خیبر باقی مانده بهره ما میباشد، دستور بده تا فدک را برگردانند!».
ابوبکر به نمایندگان دختر پیغمبر گفت: «من از پیغمبر شنیدم که فرمود: «نحنُ معاشرَ الانبیاء لا نُورَثْ» یعنی ما جماعت پیغمبران ارث نمیگذاریم.».
ابن ابی الحدید معتزلی میگوید: «من از این حدیث و جواب ابوبکر در شگفتم !زیرا فاطمه در احتجاج خود با ابوبکر بر سر فدک گفت: تو وارث پیغمبری یا اهل او؟».
ابوبکر جواب داد: «اهل او…
فاطمه (علیهاالسّلام) فرمود: «اگر چنین است که اهل او ارث میبرند، این خلاف حدیثی است که از پدرم نقل میکنی!».
📚صحیح بخاری، ج۳، ص۴۰، چاپ مصر ۱۳۰۴ه ق؛ ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص ۲۱۹
حدیث_روز
🔸امام حسن (ع):
🔹 هر كس خدا را بندگى كند، خداوند همه چيز را بنده او گرداند. (تنبيه الخواطر ، ج ۲ ، ص ۱۰۸)
🍃بانــــــــــوی بد اخــــــــلاق🍃
🍃عصر رسول خدا(صلّي اللّه عليه و آله و
سلّم) بود. بانوي مسلماني همواره روزه مي
گرفت و به نماز اهميت بسيار مي داد؛ حتي
شب را با عبادت و مناجات بسر مي برد ولي
بداخلاق بود و با زبان خود همسايگانش را
مي آزرد. شخصي به محضر رسول خداصلی
الله علیه وآله آمد و عرض كرد:فلان بانو
همواره روزه مي گيرد و شب زنده داري مي
كند، ولي بداخلاق است و با نيش زبانش همسايگان را مي آزارد.
🍃رسول اكرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«لاخير فيها هي من اهل النّار». در چنين زني خيري نيست و او اهل دوزخ است.
📚برگرفته از چهل داستان درباره نماز و
نمازگزاران (يدالله بهتاش)
نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها…
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
@
🍃 سه دفتری که خداوند اعمال بندگان را در آنها ثبت میکند 🍃
✅ پیامبراکرم(ص) فرمود: برای اعمال بندگان سه دفتر هست؛
❶ دفتری که خدا چیزی از آن را نمی آمرزد.
❷ دفتری که خدا به آن اهمیت نمی دهد.
❸ دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمی گذرد.
سپس فرمود:
🔸دفتری که خدا چیزی از آن را نمیآمرزد، #شرک_به_خدا است.
🔸دفتری که خدا به آن اهمیت نمیدهد، ستمی است که بنده میان خود و خدا به خویشتن کرده است. مانند روزهای که خورده یا نمازی که ترک کرده و خداوند اگر بخواهد آنرا میبخشد و از آن می گذرد.
🔸 و اما دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمیگذرد ستمهائی است که بندگان به یکدیگر کردهاند که ناچار باید تلافی شود.
📚 نصایح، نوشته مرحوم آیت الله مشکینی احادیث الطلاب
💐سلامتی و تعجیل در ظهور امام_زمان (عج) صلوات💐
🌻💚🌻امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
🌻🌴🌻«از آنچه در زیر آسمان دنیاست تنها فدک در دست ما بود، که عدهای نسبت به آن بخل ورزیدند…!».
🌸💜🌸السلام علیک یا فاطمه الزهرا
..💚
🍃برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها…
┈••✾•🍃⚫
امیرالمؤمنین علیه السلام:
هرگاه يكى از شما وارد منزل خود شود به خانوادهاش سلام نمايد اگر خانواده نداشته باشد چنين بگويد:
«سلام بر ما از جانب پروردگارمان»
و هنگام ورود به منزل خود سوره «توحيد» را بخواند كه فقر را از بين ببرد
📗تحف العقول صفحه 115
💐سلامتی و تعجیل در ظهور امام_زمان (عج) صلوات💐
🌹کانال ام ابیها، مادر گلها…💚
🍃برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها…
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
امام_علی (ع)فرمودند :
مؤمن آن کسى است که خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بیندازد و دیگران از او در أمنیّت و آسایش باشند.
📖 بحارالأنوار ج 75، ص 53
💢 رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
♦️إنَّ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ- مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ- فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِيَائِنَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ يُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِق
♦️همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنهگری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) گفت: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته میشود و مؤمن از منافق بازشناخته نمیشود.
📚وسائلالشیعة ج 16 ، ص 179 ، ح 212
سرگردانی_شیعیان_در_عصر_غیبت!
حضرت امام_جواد علیهالسلام به واسطهی پدران طاهرینشان از امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیهم روایت فرمودند:
«برای قائم ما غیبتی است طولانی؛ گویی سرگردانی شیعیانم در عصر غیبتش را میبینم که در فقدانش به این سو و آن سو منحرف میشوند، همچون گوسفندان در جستجوی چراگاه! غیر از کسی از آنان که در دینش ثابت قدم بماند و طولانی شدن غیبت امامش، موجب قساوت قلب او نشود؛ که چنین کسی در قیامت، با من و در درجهی من خواهد بود.»
📚 كمال الدين (شیخ صدوق)، ص۳۰۳؛ اثبات الهداة (شیخ حرعاملی)، ج۵، ص۷۸
روز اوّل روز بسیار مبارکى است و در آن چند عمل وارد است:
اوّل: روزه که ثواب روزه هشتاد ماه دارد.
دوّم: خواندن نماز حضرت فاطمه عَلیهَاالسَّلام و شیخفرموده که روایت شده که آن چهار رکعت است بدو سلام مثل نماز امیرالمؤ منین علیهالسلام در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید پنجاه مرتبه و بعد از سلام تسبیح آن حضرتبخواند و بگوید:
سُبْحانَ ذِى الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنیفِ سُبْحانَ ذِى الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظیمِ سُبْحانَ ذِى الْمُلْکِ الْفاخِرِ الْقَدیمِ سُبْحانَ مَنْ یَرى اَثَرَ النَّمْلَةِ فِى الصَّفا سُبْحانَ مَنْ یَرى وَقْعَ الطَّیْرِ فِى الْهَوآءِ سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا وَلا هَکَذا غَیْرُهُ.
(منزه است خداى صاحب عزت بلند و والا منزه است صاحب شوکت مرتفع و بزرگ منزه است صاحب فرمانروائى گرانمایه و دیرینه منزه است آنکس که بیند جاى پاى مور را بر روى سنگ خارا منزه است آنکس که بیند ردّ عبور پرنده را در هوا منزه است آنکس که فقط او چنین است و جز او چنین نیست )
سوّم: دو رکعت نماز پیش از زوال به نیم ساعت در هر رکعت حمد یک مرتبه و هر یک از توحید و آیة الکرسى و قَدْر ده مرتبه
چهارم: هر که از ظالمى ترسد در این روز بگوید حَسْبى حَسْبى حَسْبى مِنْ سُؤ الى عِلْمُکَ بِحالى تا حق تعالى کفایت کند شرّ ظالم را از او و بدانکه در این روز تولّد شده حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام.
در این روز به روایت شَیْخَیْن تزویج شده حضرت فاطمه با امیرالمؤ منین عَلیهِما السَّلام
ماه «ذیالحجه» آخرین ماه « سال هجری قمری» و ماهی بسیار پربرکت است. بزرگان دین هنگامی که این ماه وارد میشد، اهمیت ویژهای به عبادت در آن مخصوصا در دهه اول این ماه میدادند.
در بعضی از روایات درباره ماه ذیالحجه آمده است، شبهای دهگانهای که قرآن در سوره «والفجر و لیال عشر» به آن سوگند یاد کرده است، شبهای دهه اول این ماه شریف است، و این سوگند به خاطر عظمت آن است.
خداوند در سوره حج (آیه 28) ضمن بیان فریضه بزرگ «حج» سخن از «ایام معلومات» گفته است که مومنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکی از تفسیرهای معروف «ایام معلومات» که در روایات نیز آمده است، 10 روز اول ذیالحجه است. بنابراین، هم شبهای آن عزیز است و هم روزهای آن.
در حدیثی از رسول خدا (ص) میخوانیم که عبادت و کار نیک در هیچ ایامی به اندازه این ایام (10 روز اول ماه ذیالحجه) فضیلت ندارد.افزون بر اینها، هم صدا شدن با زوار خانه خدا در این ماه، و یاد و خاطره مراسم با شکوه حج و معنویت و برکات آن، حال و هوای دیگری به انسان میدهد، مخصوصا برای کسانی که در سلک زوار سعادتمند خانه خدا قرار گرفتهاند، یا با یاد و خاطره آن ها همراهند.
وجود دو «عید» مهم اسلامی عید قربان (عید اضحی) و عید غدیر (عید ولایت) و روز «عرفه» و خاطره دعای عجیب و بسیار گرانبهای امام حسین (ع) در عرفات، شکوه و عظمت خاصی به این ماه بخشیده، و سزاوار است همه مومنان (مخصوصا جوانان پاکدل) از فضای آکنده از معنویت این ماه، غافل نشوند و در خودسازی و تهذیب نفس بکوشند که به پیشرفتهای مهمی نائل میشوند.
بیشتر بخوانید
اعمال ماه ذیالحجه
اعمال این ماه بر دو قسم است:
اول اعمالی که مشترک است میان دهه اول، دوم اعمالی که مختص به ایام خاصی است.
اعمال مشترک دهه اول
1- امام صادق (ع) میفرماید: پدرم حضرت امام باقر(ع) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذیالحجه، هر شب میان نماز مغرب و عشاء این دو رکعت نماز را ترک مکن، در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را میخوانی، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را میخوانی:
وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قَالَ مُوسَی لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ.
با موسی 30 شب وعده کردیم، و آن را با 10 شب دیگر کامل نمودیم، در نتیجه میقات پروردگارش به 40 شب اتمام یافت و موسی به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشینم باش، و اصلاح کن، و راه اهل فساد را پیروی مکن.
اگر چنین کنی، در ثواب حاجیان، و اعمال حج آنها شریک میشوی.
2- روزه گرفتن در 9 روز اول. در روایتی از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که هر کس 9 روز اول ذیالحجه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را برای او مینویسد.
3- ابوحمزه ثمالی از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت، از روز اول تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را میخواند:
اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَیَّامُ الَّتِی فَضَّلْتَهَا عَلَی الْأَیَّامِ وَ شَرَّفْتَهَا قَدْ بَلَّغْتَنِیهَا بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ فَأَنْزِلْ عَلَیْنَا مِنْ بَرَکَاتِکَ وَ أَوْسِعْ عَلَیْنَا فِیهَا مِنْ نَعْمَائِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَهْدِیَنَا فِیهَا لِسَبِیلِ الْهُدَی وَ الْعَفَافِ وَ الْغِنَی وَ الْعَمَلِ فِیهَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَی وَ یَا سَامِعَ کُلِّ نَجْوَی وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ مَلَإٍ وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَکْشِفَ عَنَّا فِیهَا الْبَلاءَ وَ تَسْتَجِیبَ لَنَا فِیهَا الدُّعَاءَ وَ تُقَوِّیَنَا فِیهَا وَ تُعِینَنَا وَ تُوَفِّقَنَا فِیهَا لِمَا تُحِبُّ رَبَّنَا وَ تَرْضَی وَ عَلَی مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا مِنْ طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ وَ أَهْلِ وِلایَتِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،
خدایا این روزها روزهایی است، که بر سایر روزها برتری و شرافت دادی و به لطف و رحمتت مرا به آنها رساندی، برکاتت را بر ما فرو فرست، و از نعمتهایت در این روزها بر ما وسعت ده. خدایا از تو میخواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و ما را در این روزها به راه هدایت و پاکدامنی و بینیازی و عمل در آنها به آنچه میپسندی و خشنود میشود هدایت فرمایی، خدایا از تو درخواست میکنم، ای جایگاه هر شکوایه، و ای شنوای هر راز و نیاز، و ای حاضر در هر جمع، و ای دانای هر نهان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و در این روزها بلا را از ما برگردانی، و دعایمان را مستجاب گردانی، و نیرویمان دهی و یاریمان نمایی، و به آنچه ای پروردگار ما دوست داری و خشنود میشود موّفقمان بداری، و بر اموری که از طاعتت و طاعت رسولت و اهل ولایتت بر ما واجب نمودی توفیقمان دهی. خدایا از تو درخواست میکنم ای مهربانترین مهربانان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی.
وَ أَنْ تَهَبَ لَنَا فِیهَا الرِّضَا إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ وَ لا تَحْرِمْنَا خَیْرَ مَا تُنْزِلُ فِیهَا مِنَ السَّمَاءِ وَ طَهِّرْنَا مِنَ الذُّنُوبِ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ أَوْجِبْ لَنَا فِیهَا دَارَ الْخُلُودِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَتْرُکْ لَنَا فِیهَا ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا دَیْنا إِلا قَضَیْتَهُ وَ لا غَائِبا إِلا أَدَّیْتَهُ وَ لا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلا سَهَّلْتَهَا وَ یَسَّرْتَهَا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ یَا مَنْ لا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْوَاتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنَا فِیهَا مِنْ عُتَقَائِکَ وَ طُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ وَ الْفَائِزِینَ بِجَنَّتِکَ وَ النَّاجِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ عَلَیهِم تَسلیماً.
و خشنودی خود را در این روزها به ما ارزانی کنی، که به یقین تو شنوای دعایی، و از خیری که در این ایام از عالم بالا نازل میکنی، ما را محروم مساز و از گناهان ما را پاک ساز، ای دانای نهانها، و در این روزها خانه جاودان را بر ما واجب گردان. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و گناهی را برای ما باقی بگذار جز آنکه ببخشی، و نه اندوهی جز آنکه برطرف کنی، و نه بدهی جز انکه بپردازی، و نه غایبی جز انکه به ما برسانی، و نه حاجتی از حاجات دنیا و آخرت جز آنکه هموار و آسان نمایی، به یقین تو بر هر چیز توانایی. خدایا ای دانای نهان، ای رحم کننده به اشکهای روان، ای اجابت کننده دعاها، ای پروردگار زمینها و آسمانها، ای آنکه صداها بر او اشتباه نشود، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و ما را در این روزها از آزادشدگان و رهاگشتگان از آتش، و رسیدگان به بهشت، و از نجات یافتگان قرار ده به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان، و درود خدا بر آقایمان محمّد و همه اهل بیتش.
کدهای بسيار خوب از قرآن ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه فرزند صالح ميخواي:
رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميترسي قلبت گمراه بشه:
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميخواي شهيد از دنيا بري:
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه غم و غصه ي بزرگي داري:
حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂 اگه ميخواي خودت و فرزندانت پايبند نماز باشيد:
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميخواي همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂 اگه خونه ي خوب ميخواي:
رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِين
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂 اگه ميخواي شيطان ازت دور باشه:
رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه از عذاب جهنم ميترسي:
رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ميترسي خدا اعمالت رو قبول نکنه:
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓
🍂اگه ناراحتي:
إنما أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه
کلیپ سال روز ازدواج دودریا «علی « ع» وفاطمه« س»»
یکی از ابعاد بزرگ زندگی ائمه ما، بعد علمی آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت علمی داشته و در مکتب خویش شاگردانی تربیت میکردند و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکردند.
یکی از ابعاد بزرگ زندگی ائمه ما، بعد علمی آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت علمی داشته و در مکتب خویش شاگردانی تربیت میکردند و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکردند.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) شرائط اجتماعی و سیاسی زمان ائمه(ع) یکسان نبوده بنابراین از دوره امام جواد تا امام عسکری علیه السلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و از این نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیری را نشان میدهد.
اما امام جواد(ع) نیز همچون پدران بزرگوار خود در مناظرات علمی و جلساتی که حاکمان برگزار میکردند تا به نوعی هم ایشان را مغلوب کنند وهم به اهداف خود برسند شرکت میکردند تا حقانیت امامت و مکتب برحق تشیع را اثبات کنند.
برای نمونه، دو مورد از مناظرههای (احتجاجات) حضرت امام محمدتقی (ع) را در زیر نقل میکنیم: عیاشی در تفسیر خود از ذرقان که همنشین و دوست احمد بن ابی داود بود، نقل میکند که ذرقان گفت: روزی دوستش (ابن ابی داود) از دربار معتصم عباسی به نظر رسید.
گفتم: چه شده است که امروزاین چنین ناراحتی ؟ گفت: در حضور خلیفه و ابوجعفر فرزند علی بن موسی الرضا جریانی پیش آمد که مایه شرمساری و خواری ما گردید.
گفتم: چگونه ؟ گفت: سارقی را به حضور خلیفه آورده بودند که سرقتش آشکار و دزد اقرار به دزدی کرده بود.
خلیفه طریقه اجرای حد و قصاص را پرسید.
عدهای از فقها حاضر بودند، خلیفه دستور داد بقیه فقیهان را نیز حاضر کردند و محمد بن علی الرضا را هم خواست.
خلیفه از ما پرسید: حد اسلامی چگونه باید جاری شود؟ من گفتم: از مچ دست باید قطع گردد.
خلیفه گفت: به چه دلیل ؟ گفتم: به دلیل آنکه دست شامل انگشتان و کف دست تا مچ دست است، و در قرآن کریم در آیه تیمم آمده است: فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم.
بسیاری از فقیهان حاضر در جلسه گفته من را تصدیق کردند.
یک دسته از علماء گفتند: باید دست را از مرفق برید.
خلیفه پرسید: به چه دلیل؟ گفتند: به دلیل آیه وضو که در قرآن کریم آمده است : … و ایدیکم الی المرافق.
و این آیه نشان میدهد که دست دزد را باید از مرفق برید.
دسته دیگر گفتند: دست را از شانه باید برید چون دست شامل تمام این اجزاء میشود.
و چون بحث و اختلاف پیش آمد، خلیفه روی به حضرت ابوجعفر محمد بن علی کرد و گفت: یا اباجعفر، شما در این مسئله چه میگویید؟ آن حضرت فرمود: علمای شما در این باره سخن گفتند.
من را از بیان مطلب معذور بدار.
خلیفه گفت: به خدا سوگند که شما هم باید نظر خود را بیان کنید.
حضرت جواد فرمود: اکنون که من را سوگند میدهی پاسخ آن را میگویم.
این مطالبی که علمای اهل سنت درباره حد دزدی بیان کردند، خطاست.
حد صحیح اسلامی آن است که باید انگشتان دست را غیر از انگشت ابهام قطع کرد.
خلیفه پرسید: چرا؟ امام (ع) فرمود: زیرا رسول الله (ص) فرموده است سجود باید بر هفت عضو از بدن انجام شود: پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو، دو انگشت ابهام پا، و اگر دست را از شانه یا مرفق یا مچ قطع کنند برای سجده حق تعالی محلی باقی نمیماند، و در قرآن کریم آمده است و ان المساجد لله … سجدهگاهها از آن خداست، پس کسی نباید آنها را ببرد.
معتصم از این حکم الهی و منطقی بسیار مسرور شد، و آن را تصدیق کرد و امر نمود انگشتان دزد را برابر حکم حضرت جواد (ع) قطع کردند.
ذرقان میگوید: ابن ابی داود سخت پریشان شده بود، که چرا نظر او در محضرخلیفه رد شده است.
سه روز پس از این جریان نزد معتصم رفت و گفت: یا امیرالمؤمنین، آمدهام تو را نصیحتی کنم و این نصحیت را به شکرانه محبتی که نسبت به ما داری میگویم.
معتصم گفت: بگو.
ابن ابی داود گفت: وقتی مجلسی از فقها و علما تشکیل میدهی تا یک مسئله یا مسائلی را در آنجا مطرح کنی، همه بزرگان کشوری و لشکری حاضر هستند، حتی خادمان و دربانان و پاسبانان شاهد آن مجلس و گفتگوهایی که در حضور تو میشود هستند، و چون میبینند که رأی علمای بزرگ تو در برابر رأی محمد بن علی الجواد ارزشی ندارد، کم کم مردم به آن حضرت توجه میکنند و خلافت از خاندان تو به خانواده آل علی منتقل میگردد، و پایههای قدرت و شوکت تو متزلزل میگردد.
این بدگویی و اندرز غرآلود در وجود معتصم کار کرد و از آن روز درصدد برآمد این مشعل نورانی و این سرچشمه دانش و فضیلت را خاموش سازد.
مناظره دوم:
این روش را - قبل از معتصم - مأمون نیز در مورد حضرت جوادالأ ئمه (ع) به کار میبرد، چنانکه در آغاز امامت امام نهم، مأمون دوباره دست به تشکیل مجالس مناظره زد و از جمله از یحیی بن اکثم که قاضی بزرگ دربار وی بود، خواست تا از امام (ع) پرسشهایی کند، شاید بتواند از این راه به موقعیت امام (ع) ضربتی وارد کند.
اما نشد و اما از همه این مناظرات سربلند درآمد.
روزی از آنجا که یحیی بن اکثم به اشاره مأمون میخواست پرسشهای خود را مطرح سازد مأمون نیز موافقت کرد، و امام جواد (ع) و همه بزرگان و دانشمندان را در مجلس حاضر کرد.
مأمون نسبت به حضرت امام محمد تقی (ع) احترام بسیار کرد و آنگاه از یحیی خواست آنچه میخواهد بپرسد.
یحیی که پیرمردی سالمند بود، پس از اجازه مأمون و حضرت جواد (ع) گفت: اجازه میفرمایی مسألهای از فقه بپرسم؟ حضرت جواد فرمود: آنچه دلت میخواهد بپرس.
یحیی به اکثم پرسید: اگر کسی در حال احرام قتل صید کرد چه باید بکند؟ حضرت جواد (ع) فرمود: آیا قاتل صید محل بوده یا محرم؟ عالم بوده یا جاهل؟ به عمد صید کرده یا خطا ؟ محرم آزاد بوده یا بنده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ اول قتل او بوده یا صیاد بوده و کارش صید بوده؟ آیا حیوانی را که کشته است صید تمام بوده یا بچه صید؟ آیا در این قتل پشیمان شده یا نه ؟ آیا این عمل در شب بوده یا روز؟ احرام محرم برای عمره بوده یا احرام حج؟ یحیی دچار حیرت عجیبی شد.
نمیدانست چگونه جواب گوید.
سر به زیرانداخت و عرق خجالت بر سر و رویش نشست.
درباریان به یکدیگر نگاه میکردند.
مأمون نیز که سخت آشفته حال شده بود در میان سکوتی که بر مجلس حکمفرما بود، روی به بنی عباس و اطرافیان کرد و گفت: - دیدید و ابوجعفر محمد بن علی الرضا را شناختید؟ سپس بحث را تغییر داد تا از حیرت حاضران بکاهد.
باری، موقعیت امام جواد (ع) پس از این مناظرات بیشتر استوار شد.
ازدواجعلی « ع»وفاطمه«س»
تعبیروصال ماه وخورشید
امام صادق (ع) : «اگر خدا امیرمؤمنان (علی(ع)) را برای فاطمه خلق نکرده بود، برای او کفو و مانند روی زمین یافت نمی شد.» [1]
یکم ذی الحجه برای شیعیان نقطه عطف تاریخ است چرا که در این روز تلاقی و یکی شدن دو دریای بی کران رقم خورد.
آخرین ماه از یک سال قمری با بهترین روز خلقت و پیوندی آسمانی آغاز می شود، و آن یادآور روزی در تاریخ اسلام است که فاطمه، سرور زنان دو عالم، نه تنها همسری، که ولایت شاه مردان را به سایه سری اش قبول کرده است.
نماز چهار رکعتی حضرت زهرا
نماز مستحبی دو رکعتی روز 1 ماه ذی حجه
پیوندی وحیانی و آسمانی که شاهد آن این روایت است:
در حدیث «خُبّاب الاَرْتْ» آمده است که: خدای بلند مرتبه به جبرئیل وحی کرد که نور را با نور تزویج کن! خدا (در این مراسم عقد) ولی و سرپرست بود، و خطبه خوان جبرئیل، و ندا دهنده میکائیل و دعوت کننده اسرافیل و نثار دهنده عزرائیل و شاهد های (عقد) ملائکه های آسمان و زمین[2]
عجب عطر بهار نارنجی دارد این پیوند که هزاران بهار هم سرمست رایحهاش مانده است.
آری شب پیوند علی مرتضی (ع) و فاطمه علیها السلام نیست؛ بلکه امشب، شب تجدید یگانگی انسان با تمام ذات اقدس معبود است.
تهلیلات امام علی (ع) در دهه اول ماه ذی الحجه
ادعیه ی جبرئیل در دهه ی اول ماه ذی الحجه
روزه گرفتن در دهه ی اول ماه ذی الحجه
چه دلخوش است محمد(ص) در قامت پدر عروس…
این پیامبر (ص) نیست که پاره تنش را به علی (ع) می سپارد؛ بلکه امشب این پروردگار است که اختیار و اعتبار بشریت را به علی و زهرا (س) میسپارد.
جبرئیل و میکائیل عقد آن دو را در آسمان بستند، پس جبرئیل (وکیل) و گوینده از طرف علی (ع) بود و میکائیل (وکیل و) جواب دهنده از طرف من [3]
سالگرد ازدواج این دو نور عالم ، رخداد عظیمی است که اکثر زوج های جوان را برآن داشت تا پیوندشان را در این روز به ثبت برسانند، اما آنچه مطلوب تر است تأسی از زندگی سراسر عشق ، گذشت و ایمان این دو نور الهی برای زندگی است .
مبارک باد بر همه کائنات و زمینیان، لبخند بی زوال پروردگار در تلاقی این پیوند سراسر عشق…
سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه :
اول ماه ذی الحجه سالروز ازدواج دو نور الهی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) است که این پیوند زیباترین پیوند آسمانی در اسلام و برای شیعه بشمار می آید. ازدواج حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) از مهم ترین اتفاقات تاریخ شیعه است که ثمره این پیوند مبارک و سراسر مملو از عشق و محبت، درخت گهربار امامت است. ما در این بخش از سایت مجله اینترنتی حرف تازه برای شما متن و اس ام اس تبریک برای این روز فرخنده و مبارک را آماده کردایم.
خانهای به اندازه آسمان، میهمان گامهای مرد و زنی میشود که تمام جهان، بسته گامهای صبورشان خواهد شد! و تاریخ تازه از همین لحظه آغاز خواهد شد و ملایک تا ابد در سجده جاودان خود خواهند ماند! حالا لحظه آغاز ابدیت است .
پیوند علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام مبارک باد
لباس یاس بر تن کرد زهرا /
کنار دست او بنشست مولا
محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت
/ غلط گفتم بلی نه یا علی گفت . . .
بر اوج محبت علی اوجی نیست
در بحر بجز کرامتش موجی نیست
در کل ممالک و مذاهب به جهان
مانند علی و فاطمه زوجی نیست
سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک
قامت دامادی مولا تماشا دارد امشب /
او چه کم دارد عروسی مثل زهرا دارد امشب
پیوند خوشبوترین گلهای گیتی، تبریک و تهنیت . . .
روشنترین تلاقی آیینه و آب، در آوازهای روشن شهر زمزمه میشود و دو بهار، توأمان،
در فصلی گم شده در تاریخ، از راه میرسند و باهم پیوند میخورند.
ازدواج حضرت علی ع و زهرا س است
بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بود/
جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی بود
میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود
/چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود.
امشب خدا لطف نهان خود هویدا میکند
امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا میکند
امشب دو تا را جفت هم ، از صنع یکتا میکند
یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا میکند . . .
در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می کرد
خورشید به خانه علی علیه السلام وارد شد
باد صبا همه را خبر رسانید که: زیور ببندید؛
نور با نور پیوست و جهان روشن شد.
درختان شکوفه های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند.
امشب، شبی است که دو نیمه سیب با هم پیوند می خورند
تا گونه های زمین از شوق، گل بیاندازند.
آسمان، تنها سقفی است که این همه شادی را تاب می آورد.
کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.
این سپردن دست عروسی به تکیه گاهی یک مرد نیست؛
این سپردن انسان است به حریم بی انتهای عصمت
این پیامبر صلی الله علیه و آله نیست که دخترش را به علی علیه السلام می سپارد؛
این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی و زهرا علیهاالسلام وامی نهد . . .
امشب شهرالرضا غرق در اندوه است و حرم سیاهپوش…
رضا (ع) امشب غمگین پرکشیدن جواد (ع) است.
همان نهمین اختر تابناکی که در خردسالی ردای امامت به تن کرد و در نوجوانی، رهگشای گرههای فکر و دل شد.
روایت است كه او از دلهای مردم و اسرار نهانی آگاهی داشت.[1]
اما امشب سیاهی آسمان پرده حزن شهادت اوست و مشهد صاحب عزای فرزند رضا (ع)
فرزند دانایی که بی درنگ، دشوار ترین پرسش را پاسخ میگفت و با علم بسیارش خبر از اتصال خویش به دریای علم الهی می داد.
نماز امام جواد (ع)
صلوات بر امام جواد (ع)
روز آخر ماه ذی القعده
«جواد» همان که با تکلمش در کودکی، تاریخ را دوباره از شگفتی مات گذاشت که چگونه کودکی هشت ساله، این چنین تمام ذرات را متبرک می کند و تمام تفسیر کتاب آسمانی در صندوقچه گرانبهای قلبش متلاطم دارد؟
یا باب الحوائج!
زمین، یارای بزرگی گوهر وجودت را نداشت و ظرف روزگار، گنجایش حضور دریا گونه ات را تاب نیاورد!
ای حجت نهم!
افسوس که روزگار، تنها بیست و پنج سال با تو سر سازگاری داشت.
شهادتت به پیشگاه رضای مرضیه و حضرت قائم (عج) تسلیت باد.
زیارت عاشورا
نماز امام جواد (ع)
زیارت معروف به جوادیه
صلوات بر امام جواد(ع)
🖤 #امام_جواد علیه السلام فرمودند:
🌴 مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَيْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ كَرِهُوا.
🍃 هر كه خود را بهوسيله خداوند بىنياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مىگيرد، گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
📖بحارالانوار، ج۷۵، ص۷۹
۲۱-قال علیه السلام :وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَيْنَ الاْخْوانِ، وَ دَليلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ أنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۰)
فرمود: بر شما باد به تحصيل علم و معرفت، چون فراگيرى آن واجب و بحث پيرامون آن مستحب و پُرفائده است. علم وسيله كمک به دوستان و برادران است، دليل و نشانه مروّت و جوانمردى است، هديه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفيق انسان در مسافرت است؛ و انيس و مونس انسان در تنهایى است.
٢٢- قالَ عليهالسلام: خَفْضُ الْجَناحِ زينَةُ الْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زينَةُ الْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زينَةُ الْحِلْمِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۱)
فرمود: تواضع و فروتنى زينتبخش علم و دانش است، ادب داشتن و اخلاق نيک زينتبخش عقل مىباشد، خوشرویى با افراد زينتبخش حلم و بردبارى است.
٢٣- قالَ عليهالسلام: تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى، وَ اعْلَمْ أنَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَيْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۵۸)
فرمود: در زندگى، صبر را تكيهگاه خود، فقر و تنگدستى را همنشين خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت كن. و بدان كه هيچگاه از ديدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش كه در چه حالتى خواهى بود.
٢۴- قالَ عليهالسلام: مَنْ اتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ. (کافی، ج۳، ص۳۲۱)
فرمود: هركس ركوع نمازش را بهطور كامل و صحيح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
٢۵- قالَ عليهالسلام: الْخُشُوعُ زينَةُ الصَّلاةِ، وَ تَرْكُ مالايُعْنى زينَةُ الْوَرَعِ. (بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۱)
فرمود: خشوع و خضوع زينتبخش نماز خواهد بود، ترک و رها كردن آنچه [براى دين و دنيا و آخرت] سودمند نباشد زينت بخش ورع و تقواى انسان مىباشد.
٢۶- قالَ عليهالسلام: الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْكَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ. (وسائلالشیعه، ج۱۶، ص۱۲۴)
فرمود: امر به معروف و نهى از منكر دو مخلوق الهى است، هر كه آنها را يارى و اجرا كند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مىگيرد و هر كه آنها را ترک و رها گرداند، مورد خذلان و عِقاب قرار مىگيرد.
٢٧- قالَ عليهالسلام: إنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ يَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ انْفَسَهُ لِيَأجُرَهُ عَلى ذلِكَ. (کافی، ج۳، ص۲۱۸)
فرمود: همانا خداوند متعال بهترين و عزيزترين ثروت و فرزند مؤمن را مىگيرد، چون دنيا و متعلّقات آن بىارزش است تا [در قيامت] پاداش عظيمى عطايش نمايد.
٢٨- قالَ له رجل: اوصِنى بَوَصِيَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟
فَقالَ عليهالسلام: صُنْ نَفْسَكَ عَنْ عارِ الْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ. (عوالم العلوم و المعارف، ج۲۳، ص۳۰۵)
شخصى به حضرت عرض كرد: مرا موعظه و نصيحتى كامل و مختصر عطا فرما؟ امام عليهالسلام فرمود: اعضا و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلّت و ننگ سريع و زودرس ، همچنين از آتش و عذاب آخرت ، در امان و محفوظ بدار.
٢٩- قالَ عليهالسلام: فَسادُ الاْخْلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْخلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۲)
فرمود: معاشرت و همنشينى با بىخردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشيار، موجب رشد و كمال اخلاق مىباشد.
٣٠- قالَ عليهالسلام: مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر. (وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۵۵۰)
فرمود: هر که قبر پدرم را در طوس زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را میآمرزد.
٣١- قالَ عليهالسلام: ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْبٍ سَليمٍ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۲)
فرمود: سه خصلت جلب محبّت مىكند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشكلات آنها، همراه و همدم شدن با معنويات.
٣٢- قالَ عليهالسلام: التَّوْبَةُ عَلى أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لايَعُودَ. (کشفالغمه، ج۲، ص۳۴۹)
فرمود: شرايط پذيرش توبه چهار چيز است: پشيمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران كردن گناه نسبت به همان گناه و تصميم جدى بر اينكه ديگر مرتكب آن گناه نشود.
٣٣- قالَ عليهالسلام: ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْبْرارِ: إقامَةُ الْفَرائِض، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّين. (بحارالانوار، ج۵، ص۸۱)
فرمود: سه چيز از كارهاى نيكان است: انجام واجبات الهى، ترک و دورى از گناهان، مواظبت و رعايت مسائل و احكام دين.
٣۴- قالَ عليهالسلام: الْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لَا يَنْفَعُ مَسْمُوعٌ إِذَا لَمْ يَكُ مَطْبُوعٌ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۰)
فرمود: علم دوگونه است: علمی که شنیده شود و علمی که [علاوه بر شنیده شدن] تبعیت شود. علم شنیده شده تا زمانی که بدان عمل نشود، فایدهای ندارد.
٣۵- قالَ عليهالسلام: إنَّ بَيْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ النّار. (وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۵۵۶)
فرمود: همانا بين دو سمت شهر طوس قطعهاى مىباشد كه از بهشت گرفته شده است، هر كه داخل آن شود و با معرفت زيارت كند، روز قيامت از آتش در امان خواهد بود.
٣۶- قالَ عليهالسلام: مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ. (وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۵۷۶)
فرمود: هركس قبر عمّهام ـ حضرت معصومه سلاماللهعلیها ـ را [با علاقه و معرفت] در قم زيارت كند، اهل بهشت خواهد بود.
٣٧- قالَ عليهالسلام: مَنْ زارَ قَبْرَ اخيهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَ قَرَأَ: «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّاتٍ، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْكْبَرِ. (وسائلالشیعه، ج۳، ص۲۲۷)
فرمود: هركس بر بالين قبر مؤمنى حضور يابد و رو به قبله بنشيند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مباركه «إنّا أنزلناه» را بخواند از شدايد و سختیهاى صحراى محشر در امان قرار مىگيرد.
٣٨- قالَ عليهالسلام: ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱)
فرمود: سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداى متعال است:
١. نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار و اظهار ندامت كردن؛
٢. اهل تواضع كردن و فروتن بودن؛
٣. صدقه و كارهاى خير بسيار انجام دادن.
٣٩- قالَ عليهالسلام: الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعينُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَكاءٌ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱)
فرمود: انجامدهنده ظلم، كمکدهنده ظلم و كسى كه راضى به ظلم باشد، هر سه شريک خواهند بود.
۴٠- قالَ عليهالسلام: التَّواضُعُ زينَةُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زينَةُ الْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زينَةُ الاْيمانِ، وَالسَّكينَةُ زينَةُ الْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زينُةُ الرِّوايَةِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۱)
فرمود: تواضع و فروتنى زينتبخش حسب و شرف، فصاحت زينتبخش كلام، عدالت زينتبخش ايمان و اعتقادات، وقار و ادب زينتبخش اعمال و عبادات؛ و دقّت در ضبط و حفظ آن، زينتبخش نقل روايت و سخن است.
١- الْمُؤمِنُ يَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفيقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۵۸)
فرمود: مؤمن در هر حال نيازمند به سه خصلت است: توفيق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذيرش نصيحت كسى كه او را نصيحت نمايد.
٢- قالَ عليهالسلام: مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ كانَ نَزْراً قَليلاً. (بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۵۳)
فرمود: ملاقات و ديدار با دوستان و برادران [خوب]، سبب صفاى دل و نورانيّت آن مىگردد و موجب شكوفایى عقل و درايت خواهد گشت؛ گرچه در مدّت زمانى كوتاه انجام پذيرد.
٣- قالَ عليهالسلام: إيّاكَ وَ مُصاحَبَةُ الشَّريرِ، فَإنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ، يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبَحُ أثَرُهُ. (بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۹۸)
فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور؛ چون كه او همانند شمشيرى زهرآلود، برّاق است كه ظاهرش زيبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.
۴- قالَ عليهالسلام: كَيْفَ يُضَيَّعُ مَنِ اللّهُ كافِلُهُ، وَكَيْفَ يَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إلى غَيْرِ اللّهِ وَ كَّلَهُ اللّهُ إلَيْهِ. (بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۵۵)
فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد كسى كه خداوند سَرپرست و متكفّل اوست. چطور نجات مىيابد كسى كه خداوند طالبش است. هر كه از خدا قطع اميد كند و به غير او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مىكند.
۵- قالَ عليهالسلام: مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الْمَوارِدَ أعْيَتْهُ الْمَصادِرُ. (بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۴۰)
فرمود: هركس موقعيتشناس نباشد، جريانات، او را مىربايد و هلاک خواهد شد.
۶- قالَ عليهالسلام: مَنْ عَتَبَ مِنْ غَيْرِ ارْتِيابٍ أعْتَبَ مِنْ غَيْرِ اسْتِعْتابٍ. (بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۸۱)
فرمود: سرزنش كردن ديگران بدون علّت و دليل، سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت، درحالىكه رضايت آنان نيز كسب نخواهد كرد.
٧- قالَ عليهالسلام: أفْضَلُ الْعِبادَةِ الاْخْلاصُ. (بحارالانوار، ج۶۸، ص۲۴۵)
فرمود: با فضيلتترين و ارزشمندترين عبادتها آن است كه خالص و بدون ريا باشد.
٨- قالَ عليهالسلام: يَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ يَغيبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَيْهِمْ تَسْمِيَتُهُ، وَ هُوَ سَمّيُ رَسُول اللّهِ صلىاللهعليهوآله وَ كَنّيهِ. (بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۲)
فرمود: زمان ولادت امام عصر عليهالسلام بر مردم زمانش مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غايب و پنهان است. و حرام است كه آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و همكنيه رسول خدا صلىاللهعليهوآله است.
٩- قالَ عليهالسلام: عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ. (بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۰۹)
فرمود: عزّت مؤمن در بىنيازى و طمع نداشتن به مال و زندگى ديگران است.
١٠- قالَ عليهالسلام: مَنْ أصْغى إلى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ، وَ إنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبليس فَقَدْ عَبَدَ إبليسَ. (کافی، ج۶، ص۴۳۴)
فرمود: هر كس به شخصى سخنران علاقمند و متمايل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احكام و معارف خدا سخن بگويد، بنده خداست، و اگر از زبان شيطان و هوا و هوس و ماديات سخن بگويد، بنده شيطان خواهد بود.
١١- قالَ عليهالسلام: لايَضُرُّكَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ. (بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۸۰)
فرمود: تو را زیان نمیرساند، خشم آن کسی که رضا و خشنودیش جور و ستم است.
١٢- قالَ عليهالسلام: مَنْ خَطَبَ إلَيْكُمْ فَرَضيتُمْ دينَهُ وَ أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْرْضِ وَ فَسادٌ كَبيرْ. (کافی، ج۵، ص۳۴۷)
فرمود: هر كه به خواستگارى دختر شما آيد و به تقوا و تديّن و امانتدارى او مطمئن مىباشيد با او موافقت كنيد، وگرنه سبب فتنه و فساد بزرگى بر روى زمين خواهيد شد.
١٣- قالَ عليهالسلام: لَوْ سَكَتَ الْجاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النّاسُ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱)
فرمود: چنانچه افراد جاهل ساكت باشند، مردم دچار اختلافات نمىشوند.
١۴- قالَ عليهالسلام: مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكاً فيهِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۲)
فرمود: هر كه كار زشتى را تحسين و تأييد كند، در [عِقاب] آن شريک است.
١۵- قالَ عليهالسلام: مَنِ انْقادَ إلَى الطُّمَأنينَةِ قَبْلَ الْخِيَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَكَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۶۴)
فرمود: هركس بدون اطمينان نسبت به جوانب [هر كارى ، فرمانى، حركتى و…] مطيع و پذيراى آن شود، خود را در معرض هلاکت قرار داده؛ و نتيجهاى جز خشم و عصبانيّت نخواهد گرفت.
١۶- قالَ عليهالسلام: مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَيْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ كَرِهُوا. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۷۹)
فرمود: هر كه خود را بهوسيله خداوند بىنياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مىگيرد، گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
١٧- قالَ عليهالسلام: عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلیاللهعلیهوآله عَلّيا عليهالسلام ألْفَ كَلِمَةٍ، كُلُّ كَلِمَةٍ يَفْتَحُ ألْفُ كَلِمَةٍ. (بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۳۴)
فرمود: حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله، یک هزار كلمه به امام على عليهالسلام تعليم نمود كه از هر كلمهاى هزار باب علم و مسئله فرعى باز مىشود.
١٨- قالَ عليهالسلام: نِعْمَةٌ لاتُشْكَرُ كَسِيَّئَةٍ لاتُغْفَرُ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۶۴)
فرمود: خدمت و نعمتى كه مورد شكر و سپاس قرار نگيرد، همچون خطائى است كه غير قابل بخشش باشد.
١٩- قالَ عليهالسلام: مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالأجَلِ، وَ حَياتُهُ بِالْبِرِّ أكْثَرُ مِنْ حَياتِهِ بِالْعُمْرِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۳)
فرمود: فرارسيدن مرگ انسانها، بهجهت معصيت و گناه، بيشتر است تا مرگ طبيعى و عادى، همچنين حيات و زندگى بهوسيله نيكى و احسان به ديگران بيشتر و بهتر است از عمر بىنتيجه.
٢٠- قالَ عليهالسلام: لَنْ يَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقيقَةَ الاْيمانِ حَتّى يُؤْثِرَ دينَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ يُهْلِكَ حَتّى يُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دينِهِ. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱)
فرمود: بندهای حقيقت ايمان را نمىيابد، مگر آنكه دين و احكام الهى را در همه جهات بر تمايلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد. و كسى هلاک و بدبخت نمىگردد، مگر آنكه هواها و خواستههاى نفسانى خود را بر احكام الهى مقدّم نمايد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
«از آنچه در زیر آسمان دنیاست تنها فدک در دست ما بود، که عدهای نسبت به آن بخل ورزیدند…!».
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
..
🍃برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها…
┈••
سلام بر جواد الائمه!
چه اضطرابی دامن زمین را فرا می گیرد، آن گاه که دلش مزار امامی می شود. گویی در آن هنگام، دست و پایش می لرزد! زمین از اینکه باید گوهری را در میان بگیرد، بسیار ناخشنود است. اکنون زمین چه شرمسار است که تنها بیست و پنج بهار، او را مهمان خوانش دیده بود؛ او که جواد بود و جود، قطره ای از پیشانی بلندش؛ تقی بود و پرهیزکاری، سطری از صحیفه وجودش.
او که در همان خردسالی امام شد و در نوجوانی، رهگشای گره های فکری. که بی درنگ، دشوارترین پرسش را پاسخ می گفت و خبر از اتصال خویش به دریای علم الهی می داد.
برای هروله از «مروه» دلت تا «صفای» کاظمین، راهی نیست. در این حج ولایت و عشق همیشه در «سعی» باش؛ که بی «سعی» نمی توان به «صفای» جمال معصوم علیهم السلام رسید. (1)
تنها «بیست و پنج» سال بود که نسیم «هل اتی» می وزید و نهرهایی که از سرچشمه «طه» سیراب می شود، جاری بود. و چه زود، این نسیم از وزیدن افتاد و این عطر دل نواز، دامن برچید! اما، نه… چشم دلت را باز کن و ببین! هنوز آن نسیم در حال وزیدن است و این شمیم روح بخش به مشام می رسد.
سلام بر تو ای جوادالائمه علیه السلام و بر آن بارگاه خدایی ات که تا دامنه قیامت، چشم نواز همه از ره رسیدگانِ خسته خواهد بود
غریب، حتی در خانه
هیچ غروبی به غمرنگی غروب وجود مردان خدا نیست؛ آن گاه که سر آسوده بر روی خاک می گذارند و شام تیره ای برای آدمیان، می سازند.
هنوز زمین، جان نگرفته باید بی تابی کند و غروب خون رنگ خورشید را به نظاره پردازد. ای حجت نهم! افسوس که روزگار، تنها بیست و پنج سال با تو سر سازگاری داشت و بیست و پنج بهار از عمر تو را برتابید. تقدیر آن بود که حتی در خانه ات نیز غریب باشی و با هم دستی «ام الفضل» ـ همسرت ـ زهر بنوشی و مسموم شوی.
ولی نه آن غربت دردناکی که برایت درست کرده اند و نه آن زهری که به تو داده اند، هیچ کدام نتوانست، امتداد خط سبز تو را که بر صحیفه هستی کشیده ای، پاک کنند. گرچه زمین، حوصله بزرگی تو را نداشت و ظرف روزگار، گنجایش حضور دریا گونه ات را؛ سربردار و ببین عاشقان پاک باخته ات را که دل هاشان، تنها با رسیدن به دریا، آرام می گیرد. کدام جان است که تو را بشناسد و اینک در هوای کاظمین تو نسوزد؟! (2)
از دید قرآن و روایات، انسان تا چه حد باید برای رسیدن به موفقيت و هدف خويش تلاش کند؟
بی شک می دانید موفقيت در هر کاری از امور زندگی، مرهون چند امر است، از جمله: علاقه، شناخت هدف، برنامه ريزی درست و سنجيده، همت و تلاش و پشتکار، داشتن اراده قوی، اعتماد به نفس، توکل، تقوا و اخلاص و … . برای رسيدن به موفقيت لازم است اين موارد رعايت شود. آيات زیادی از قرآن نظير «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرا».
1) به اين که هر حادثه ايی علتی دارد و هر موقعيتی برای انسان (فرد يا جامعه) پيش آيد، معلول علتی است، دلالت عموميت قانون عليت اقتضا می کند که برای رسیدن به موفقیت باید اسباب و مسبّبات آن را که برخی از آن ها در بالا ذکر شد، فراهم نمود. بدیهی است رسیدن به مقصود تنها با حرکت گام به گام در پله های ترقی امکان پذیر است. هيچ کس يک شبه پله های ترقی را نپيموده است. برای رسیدن به مقصود خویش باید کمر همت بست و تلاش و کوشش نمود و با کمک اهل فن، تجربه خود را بیشتر كرد و به موفقيت رسيد. فراموش نکنید هرگونه ترقی و پیشرفت به فرموده قرآن منوط به سعی و تلاش خود فرد است. قرآن می فرماید :«وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»؛ بهره ای براي انسان جز سعي و کوشش او نيست.
2) قرآن به قدري روي تأثير تلاش ها و عملکردهای انسان در ساختن سرنوشت تأکيد می کند که در جایی ديگر می فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»؛ خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملّتيی را تغيير نمی دهد مگر آنان آن چه را در خودشان است تغيير دهند.
3) بر اين اساس، نمی توان برای همه افراد قاعده یکسانی معرفی کرد که مثلا اگر فلان قدر تلاش کردید دیگر کافی است؛ زیرا هم توان روحی و ظرفیت افراد متفاوت است و هم درجه اهمیت اهداف. مهم آن است كه بعد از حصول اطمينان از صحت هدف، اقدامات لازم برای رسيدن به آن انجام شود
امروزهماڹ شنبه است
همان شنبه ای که قرار بود همه چیز را از آن روز شروع کنیم پس از امروز آغاز میکنم،
هیچ راهی به بن بست ختم نمی شود،
این یک توهم است.انچه به بن بست ختم میشود بی حرکتی است
همین الان شروع کن.
از همین لحظه و از همین اول هفته…
دستهایت را روی زانوهایت بگذار و بلند شو
هیچ کس در این دنیا به اندازه خودت, تو را دوست ندارد پس منتظر نباش یک نفر بیاید و تو را به آرزوهایت برساند !
“تو” همان یک نفری.
آرزوهایت نزدیکند فقط باید همت کنید
و از راه پیشِ رو نترسی…
دوباره آغاز كنید…
با خودتون بگید
“گذشته عزیز
بخاطر همه درس هایی که به من دادی متشکرم
و آینده عزیز من آماده ام.
چون…
یک شروع عالی همیشه در نقطه ای اتفاق می افتد که فکر می کردید پایان همه چیز است…
پیامبر اکرم (ص) فرمودند خواب بر هفت قسم است:
1- خواب غفلت 2- خواب بدبختی 3- خواب لعنت 4- خواب عقوبت و عذاب 5- خواب راحت 6- خواب رخصت 7- خواب حسرت .
۱-اما خواب غفلت ، خوابیدن در مجلس پند و یادآوری .
۲-خواب بدبختی خوابیدن در وقت نماز است .
۳-خواب لعنت خوابیدن صبح گاه است ،
۴-خواب عذاب خوابیدن بعد از نماز فجر (صبح ) است ،
۵-خواب راحت خوابیدن هنگام ظهر (خواب قیلوله) است ،
۶-خواب رخصت خوابیدن بعد از نماز عشاء ،
۷-خواب حسرت خوابیدن در شب جمعه است
( دارالسلام نوری ، چاپ قدیم ،ج 2 ، ص19 / پندهای جاویدان ، ص 449 )
الحمدلله با چنین رهبری با اقتدار
🟩 زیرکی و حلم عجیب و مقتدرانه مقام معظم رهبری
برای “"نجات اقتصاد مملکت و مردم"”
در مقابل خرابکاریهای عامدانه اصلاحاتیهای نفوذی و دولت دوتابعیتی روحانی
👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
*🔴خبری خوش برای اقتصاد ایران*
*قراردادی که هنوز امضا نشده منجر به تحولی عظیم شد*
*پاتک مدبرانه رهبر ایران به تحریم های آمریکا و غرب*
👇👇👇👇👇👇
🟥هنوز تفاهم نامه همکاری طولانی مدت ایران و چین به امضا نرسیده که آمریکایی ها و وابستگانشان، زمین و زمان را بهم دوختهاند تا جلوی انعقاد این تفاهم نامه را بگیرند!
همین یک قلم ناراحتی آمریکایی ها کافی است تا همه متوجه شوند اهمیت و ارزش این تفاهم نامه تا چه حد است و عملا چه ضربه ای را به آمریکا و سیاست هایش بر علیه ایران، وارد می کند.
حد اقل نتیجه این تفاهم نامه، شکسته شدن تحریم های آمریکا بر علیه ایران می باشد.
بحث همکاری های دیگر ایران و چین به کنار.
حد اقل تا به حال هم، همه متوجه شده اند که چیزی در این تفاهم نامه وجود ندارد که منافع ملی ایران را به خطر بیاندازند و همه پروپاگانداهای تبلیغاتی که آمریکا و وابستگانش بر علیه این تفاهم نامه راه انداخته بودند طبل تو خالی بود.
می توان گفت روز گذشته اولین ترکش های این تفاهم نامه به هند اصابت کرد، کشوری که چندین سال است توافق ساخت و مدیریت بندر چابهار را با ایران امضا نموده اما سالها است به بهانه تحریم های آمریکا از اجرای تعهدات خود سر باز می زند و اظهار می دارد چون نمی تواند پول به ایران منتقل کنند عملا پروژه را هم نمی تواند فعلا اجرا کند.
تا هندی ها متوجه شدند که ایرانی ها ممکن است بخواهند این پروژه را به چین واگذار کنند دست به کار شدند و به ایرانی ها اعلام کردند که تصمیم دارند هیاتی برای گفتگو با ایرانی ها و رخصت گرفتن مجدد اعزام کنند و بودجه پروژه را حاضر هستند نقدا به ایران منتقل کنند.
کره ای ها هم از طریق میانجی گران خود واسطه فرستاده اند که هفت ملیارد دلار پول ایران امانت پیش آنها است و می خواهند با ایرانی ها گفتگوهایی را شروع کنند تا راه و چاره ای برای انتقال این پول به ایران پیدا کنند.
توجه داشته باشید تا قبل از مطرح شدن بحث تفاهم نامه ایران و چین، کره ای ها پول های ایران را بلوکه کرده بودند و حاضر نبودند در مورد آن با ایرانی ها حتی صحبت کنند.
اروپایی ها هم به دست و پا افتاده اند تا پروژه هایی را که چند سال است نیمه رها کرده اند مجددا به دست بگیرند و اجرا کنند و اظهار می دارند راه و چاره ای برای انتقال پول به ایران از طریق سیستم اینستکس پیدا کرده اند.
برخی کشورها هم با ایرانی ها ارتباط برقرار کرده اند و اظهار داشته اند که آمریکایی ها بر اساس شرایطی به آنها اجازه داده اند تا مقداری از منابع ایران را آزاد کنند.
بدیهی است همه این اقدامات بدون هماهنگی آمریکا نبوده و نمی باشد و هیچ کدام از سیاستمداران این کشورها در شرایطی نیستند که بدون اجازه آمریکا حتی آب بخورند.
کاملا مشخص است حالا که آمریکایی ها احساس کرده اند احتمال دارد سیاست هایشان بر علیه ایران شکست بخورد به تب و تاب افتاده اند تا هر جور که شده مجددا ایرانی ها را با وعده های توخالی، خام کنند.
همین رویکرد ایالات متحده و متحدین آن ثابت می کند که راه انتخاب شده توسط “"رهبر مقتدر ایران"” برای همکاری با شرق، خوب جواب داده و باید ایرانی ها همین راه را پیش بگیرند و حتی اگر بنا باشد که راه همکاری ها با دیگر کشورها هم باز شود، باید چانه زنی کنند تا این بار شرایط محکم تر برای آنها ایجاد شود تا مانند سابق برای ایرانی ها بازی در نیاورند و وسط کار دست ایرانی ها را در پوست گردو نگذارند.
ارائه اصل هر واقعه برای مغزهایی که قدرت تفکر دارند بسیاری از جوانب امر را بدون نیاز به هیچ کمک فکری روشن می کند و نیازی به تفسیر آن با گرایش های خاص نیست. باید به جای گفتن صِرف جمله «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌ مَولاهُ»، صورت کاملی از این ماجرای عظیم سه روزه عرضه شود، تا قدرت فکر به طور طبیعی نتایج آن را به دست آورد .
اهمیت غدیر
شاید نقطه آغاز کنجکاوی درباره غدیر این باشد که چرا غدیر در بین وقایع اسلام برجستگی پیدا کرده و هم در مباحث اعتقادی و هم در مباحث تاریخی جایگاه ویژه ای یافته است. بیان این مطلب در واقع نشان دادن عیار غدیر در محک تجربه های اعتقادی و تاریخی است.
چقدر توانسته ایم با غدیر باشیم؟
آنچه برای مردم امروز مطرح است خط اتصالی است که بتواند آنان را به چهارده قرن پیش متصل کند و وظایف قلبی و اعتقادی و عملی آنان را درباره غدیر به آنها بشناساند. نسل امروز می پرسد: آیا برای غدیر جایی که در زندگی ما باید پر کند در نظر گرفته ایم؟ آیا می توانیم ادعا کنیم که اگر در بیابان غدیر بودیم سخن حضرت را به خوبی درک می کردیم و کمر همت به عمل کردن بدان می بستیم؟
غدیر یعنی تسلیم
از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند: این ولایت که شما در آن از خود ما بر ما مقدم هستید، چیست؟ فرمود: «گوش جان سپردن و اطاعت در همه موارد؛ آنچه دوست بدارید و آنچه شما را خوش نیاید».
هدف از غدیر
از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند: مقصود شما در روز غدیر از جمله «مَنْ کُنْتُ مَولاهْ فَعَلِیٌ مَوْلاهُ»؟ چه بود؟ حضرت فرمود: خدا صاحب اختیار من و به من از خودم سزاوارتر است، و در برابر دستور او مرا امری نیست. من نیز صاحب اختیار مؤمنینم و نسبت به آنان از خودشان سزاوارترم و در برابر من آنان را امری نیست. هرکس من صاحب اختیار اویم و نسبت به او از خودش سزاوارترم علی بن ابی طالب صاحب اختیار اوست و نسبت به او از خودش سزاوارتر است و در برابر او برایش امری نیست.
همانندی ولایت علی علیه السلام و ولایت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
سلمان در غدیر خم از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسید: ولایت علی همانند کدام ولایت است؟ حضرت فرمود: ولایت او همچون ولایت من است. هر که من نسبت به او از خودش بیشتر اختیار دارم، علی هم نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر است. دیگری پرسید: منظور از ولایت علی علیه السلام چیست؟ فرمود: هر کس که من پیامبر او بوده ام، علی امیر اوست.
غدیر یعنی امامت
از امام زین العابدین علیه السلام پرسیدند: معنای کلام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چیست که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَولاهْ فَعَلِیٌ مَوْلاهُ»؟ فرمود: «به مردم خبر داد که علی علیه السلام امام بعد از اوست».
ولایت همه خلایق با ماست
در ایامی که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در زندان بودند، روزی هارون حضرت را احضار کرد و مسائلی سؤال کرد که از جمله آنها ولایت اهل بیت علیه السلام بر مردم بود. حضرت فرمود: ما می گوییم ولایت همه خلایق با ماست … و ما این را از کلام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در غدیرخم برداشت کرده ایم که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَولاهْ فَعَلِیٌ مَوْلاهْ».
قرآن موافق با غدیر، غدیر موافق با قرآن
اهل اهواز خدمت امام هادی علیه السلام نامه ای نوشتند و طی آن سؤالاتی مطرح کردند. حضرت در جواب آنان فرمودند:
صحیح ترین خبری که اثبات آن از طریق قرآن شناخته شده حدیث ثقلین است که نقل آن از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مورد اتفاق است. خداوند در قرآن می فرمایند: «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّه ُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنَوُا …»، و روایات متفق است که این آیه درباره امیرالمؤمنین علیه السلام است که انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد و خدا از این عمل او قدردانی فرمود و این آیه را درباره اش نازل نمود.
بعد می بینیم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم او را از اصحابش جدا کرد و این عبارت را فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهْ فَعَلِیُ مَوْلاهْ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ». از این ارتباط می فهمیم که قرآن بر درستی این اخبار و حقانیت این شواهد گواهی می دهد. لذا امت باید بدان اقرار کنند؛ چرا که با قرآن موافق اند و قرآن نیز با آنها موافق است.
غدیر، معرف حزب اللّه
حسن بن ظریف می گوید: به امام عسکری علیه السلام نامه ای نوشتم و سؤال کردم: معنای قول پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین علیه السلام چیست که فرمود: «مَن کُنتُ مَوْلاهْ فَهذا عَلیٌ مَوْلاهْ»؟
امام عسکری علیه السلام فرمود: «مقصود حضرت آن بود که او را علامتی قرار دهد که هنگام اختلاف، حزب خداوند با آن شناخته شود».
بیان معنای مولا در خطبه غدیر
اگر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در غدیر بیش از یک ساعت برای تبیین معنای مولا سخنرانی کرده، آیا باز هم برای فهمیدن معنای مولا باید به لغت نامه ها مراجعه کنیم و کلام آن حضرت را کنار بگذاریم؟!
اگر در سراسر خطبه غدیر دقت کنیم خواهیم دید که اکثر مطالب آن تفسیر و توضیحی برای روشن کردن کامل معنای مولا و مصداق آن، و ارزش الهی ولایت اهل بیت علیهم السلام در اجتماع و ارتباط آن با توحید و نبوت و وحی است.
بنابراین در حالی که خود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مقصود از مولا را روشن کرده، و همه حاضران در غدیر ـ که شاعر بزرگ عرب حَسّان هم در میان آنان بوده ـ معنای صاحب اختیاری را از آن فهمیدند و بر سر همین بیعت کردند، برای فهمیدن منظورِ آن حضرت نیازی به لغت ها و لغت نامه ها و معانی عرفی کلمه نیست؛ چه آنها با تفسیر خودِ حضرت مطابق باشد و چه نباشد.
کلمه مولا و اوضاع حساس
در آن وضعیت حساسِ زمانی و مکانی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مردم را جمع کرد و آن همه درباره ولایت و مولا توضیح داد، اگر باز هم معنای مورد نظر خدا ورسول برای کسی روشن نشده باشد، کدام لغت نامه خواهد توانست معنای آن را تبیین کند؟ مسلم است که مقصد اصلی از اجتماع و سخنرانی غدیر بیان مسئله ولایت بوده، و این در حالی بیان شده که مردم اجمالاً مطالبی در این باره از خود آن حضرت شنیده بودند. با توجه به این نکات معلوم است که اجتماع عظیم غدیر برای رفع هرگونه ابهام باقی مانده در مسئله ولایت و معنای مولا است.
بنابراین بسیار روشن خواهد بود که در چنان جمعی و در آن اوضاع حساس، درباره مولا مطالبی گفته می شود که نه تنها موضوع را روشن کند، بلکه ابهامات را نیز رفع نماید و احتیاج به کتاب های لغت و امثال آن برای رفع ابهام نیست؛ به طوری که هر عاقلی قضاوت می کند که با آن اجتماع، ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به طور کامل واضح شده و بعد از آن هیچ نیازی به تبیین مسئله نیست.
ولایت علی علیه السلام
اگر معنای ولایت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روشن است، باید معنای ولایت علی هم روشن باشد. در آغاز خطبه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم «اولی بنفس بودن» خداوند و بعد خود را مطرح کردند و سپس همان کلمه را درباره امیرالمؤمنین علیه السلام به کار بردند. این در حالی است که معنای ولایت مطلقه آن حضرت بر کسی پوشیده نیست و همان ولایت عینا برای امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت می شود.
پرونده غدیر
پرونده غدیر هرگز بسته نمی شود تا روز قیامت که در پیشگاه محمد و علی علیهماالسلام باز شود و همه درباره آن، مورد سؤال قرار گیرند. برگ های این پرونده شامل رویارویی های طرفداران غدیر با مخالفان آن، مناظرات و اتمام حجت های غدیر، اقرارهای دشمنان درباره آن، بحث های علمی غدیر، میراث مکتوب غدیر، شعر و ادبیات غدیر و یادبودهای غدیر است.
تاریخچه هزار و چهارده ساله غدیر
برگ برگ پرونده غدیر شامل واقعه ای است که چهارده قرن پیش در وادی غدیر به وقوع پیوست و تا امروز ادامه پیدا کرد. لذا قبل از هر سخنی باید مراسم سه روزه غدیر شناخته شود تا بدانیم تاریخچه 1400 ساله کدام واقعه تاریخی را ورق می زنیم.
غدیر یعنی معرفتِ کامل به جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
پس از سه روز مراسم پرشور غدیر پایان یافت، و آن روزها به نام «اَیّامُ الوِلایةَ» در صفحات تاریخ نقش بست. مردم پس از وداع با پیامبرشان و معرفتِ کامل به جانشینان آن حضرت، راهی شهر و دیار خود شدند. خبرِ واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت پخش گردید و خداوند بدین گونه حجتش را بر همه مردم تمام کرد.
تبلیغ غدیر به دست صاحبان آن
صاحب غدیر امیرالمؤمنین علیه السلام ، برای اتمام حجت و برای آن که نسل های آینده راه خود را بیابند، در اجتماعات مختلف مردم و در مناسبت ها و فرصت های گوناگون، حتی در بحبوحه جنگ های جمل و صفین، مسئله غدیر را مطرح می ساخت و درباره آن از شاهدان عینی اقرار می گرفت. فاطمه زهرا علیهاالسلام در عمر کم تر از سه ماهه خود پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بارها جریان غدیر را برای مردم یادآور شد و تعجب خود را از آن جوّ ظلمانی اعلام فرمود. ائمه علیهم السلام نیز از هر فرصت مناسبی برای تبلیغ پیام غدیر استفاده کرده، آن را برای مردم بیان می کردند؛ تا آن جا که امام باقر علیه السلام متن کامل خطبه غدیر را برای مردم بازگو فرمود و امام رضا علیه السلام مناظراتی در این باره برقرار کرد. از سوی دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام حاملان پیام غدیر بودند، و در حضور امامان علیهم السلام اقدام به حفظ و نشر غدیر می کردند.
سرفرازی غدیر در پی شهادت امام حسین علیه السلام
با شهادت امام حسین علیه السلام برای بار دوم آوازه غدیر تا دورترین نقاط دنیا رفت و مردم جهان سرفرازی غدیر را شاهد شدند. آن گاه همه به خوبی دریافتند که غدیر هنوز زنده است و هر روز زنده تر می شود. غدیر در انتظار نسل هایی است که چون جانان گمشده با آغوش باز آن را پذیرا خواهند شد و با پای دل در صحرای غدیر حضور می یابند و با صاحب غدیر بیعت می کنند.
ائمه علیهم السلام ، معنای حضور غدیر
تا روزی که امیرالمؤمنین علیه السلام در قید حیات بودند به عنوان کسی که در غدیر بر فراز دستان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قرار گرفت. اینک شخصا در برابر دیدگان مردم است، معرّف عینی غدیر بودند و حضور آن حضرت به معنای حضور غدیر بود. پس از شهادت آن حضرت، ائمه علیهم السلام از یک سو صاحبان غدیر بودند که در غدیر برای ایشان نیز بیعت گرفته شده بود، و از سوی دیگر بعنوان مدافعان و حافظان غدیر در برابر دشمنان آن بودند. تبیین ها و استدلال ها و احتجاجات ائمه علیهم السلام ، سنگر غدیر را برای آینده ای که تا امروز چهارده قرن از آن گذشته، محکم می ساخت و دوستان غدیر را از اسرار عمیق آن آگاه می کرد.
غدیر در سینه ها
در طول قرن اول هجری که تدوین معارف اسلام ممنوعیت رسمی داشت و اگر هم کتابی نوشته می شد مخفیانه بود یا اگر نوشته ای مجوز پیدا می کرد درباره فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نبود ـ در چنان جوّی بهترین کتاب برای غدیر ـ سینه های امین و حافظه های قوی افراد بود که به خوبی توانست این راه صد ساله را بپیماید و این ودیعه آل محمد علیهم السلام را در خود حفظ کند.
بیش از 120 نفر از صحابه و عده بسیاری از تابعین، واقعه غدیر را در محافل بیان می کردند و آن را به نسل های بعد از خود انتقال می دادند. به طوری که زید بن اَرْقَم و حُذَیْفَةِ بنِ یَمان متن کامل خطبه غدیر را که بیش از یک ساعت به طول می انجامید، حفظ و برای مردم بازگو می کرده اند.
غدیر، فراتر از زمان و مکان
گذر زمان غدیر را هر روز بسیار فراتر از آنچه به نظر دیگران می آمد پیش برد، و از آن سوی مرزهای اسلام نیز عاشقانی را به خود جذب کرد و کشتی نجاتی برای جویندگان صراط مستقیم در دریای متلاطم فتنه ها شد.
سندیت دائم غدیر
غدیر اتمام حجتی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر مسلمانان بود. پس از آن در فاصله هفتاد روزه ای که تا رحلت ایشان باقی بود نیز چند بار آن حضرت بوسیله غدیر اتمام حجت کردند و با این اقدامات سندیت دائم غدیر را برای آینده مسلمانان تثبیت فرمودند.
غدیر خم برای همه کافی است
عده ای نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمدند و از آن حضرت نشانه ای طلب کردند. حضرت فرمود: آیا روز غدیر خم برای شما کافی نبود؟“.
معرفی عید غدیر به نسل های آینده
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره روز غدیر خم فرمود: «روز غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن همان روزی است که خداوند به من دستور داد برادرم علی بن ابی طالب را برای امتم منصوب کنم … قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد و بر همه خلایق برگزید، من علی را در زمین منصوب نکردم، مگر بعد از آن که خداوند او را در آسمان ها معرفی کرد و ولایت او را بر ملائکه واجب نمود».
ولایت الهی
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اساس ولایت من ولایت الهی است، و عداوت با من برابر با دشمنی خداست. خداوند در آن روز این آیه را نازل کرد که «اَلْیَوْمُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسْلامَ دینا». پس ولایت من کمال دین و رضایت پروردگار تبارک و تعالی است. …
غدیر آزمایش الهی
هفت روز پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، بعد از آن که امیرالمؤمنین علیه السلام از جمع قرآن فراغت یافتند، از خانه بیرون آمده، به عنوان اولین اتمام حجت خود بوسیله غدیر در سخنان مفصلی خطاب به مردم فرمودند:
خداوند تعالی به واسطه من بندگانش را آزمایش فرمود … و مرا به وصایت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اختصاص داد و به خلافت او در امتش برگزید … پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حجة الوداع رفت و سپس به غدیر خم آمد. در آن جا منبری برای او ساخته شد و بر فراز آن رفت و بازوی مرا گرفت و بلند کرد و در آن مجلس با صدای بلند فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهْ فَعَلِیٌّ مَوْلاهْ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ».
صاحب روز غدیر
امیرالمؤمنین علیه السلام در روزهای اول رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مسجد آمد و در حضور مردم پس از حمد و ثنا و مطالبی دیگر، فرمود: «من صاحب روز غدیرم و درباره من سوره ای از قرآن نازل شده است. منم وصی بر رفتگان اهل بیتش؛ منم یادگار و باقی مانده او بر زندگان از امتش. تقوا پیشه کنید تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام کند».
شاهدان غدیر در روزهای رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
در روزهای پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به مردم فرمود: قسم می دهم کسانی را که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در روز غدیر خم شنیدند که فرمود: «مَن کُنْتُ مَوْلاهْ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهْ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»، برخیزند و به آنچه شنیده اند شهادت دهند. دوازده نفر از اهل بدر برخاستند و به ماجرای غدیر شهادت دادند و سایر مردم هم در این باره مطالبی گفتند.
نام غدیر پس از چهارده سال
امیرالمؤمنین علیه السلام چهارده سال پس از غدیر روزی برای اتمام حجت فرمود: شما را به خدا قسم می دهم، آیا در بین شما غیر از من کسی هست که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در روز غدیر خم او را به امر خداوند منصوب کرده و فرموده باشد: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ»؟ همه گفتند: نه، کسی جز تو صاحب این فضیلت نیست. حضرت فرمود: آیا کسی غیر از من در بین شما هست که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در «جُحفه» کنار درختان غدیر خم به او فرموده باشد: «هر کس تو را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر کس مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. و هر کس از تو سرپیچی کند مرا عصیان نموده و هر کس از من سرپیچی کند از خدای تعالی سرپیچی کرده است؟ همه گفتند: نه، کسی جز تو صاحب این مقام نیست.
غدیر در زمان عثمان
در زمان عثمان مجلس بزرگی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم تشکیل شد که در آن بیش از دویست نفر از سرشناسان مهاجران و انصار حاضر بودند. این مجلس از صبح تا ظهر طول کشید و حاضران از امیرالمؤمنین علیه السلام درخواست کردند تا فضایل خود را بیان کند. حضرت شروع به ذکر مناقب خود کردند و داستان غدیر را به طور بسیار مفصل بیان فرمودند، که شاید اولین بار از زبان مبارک حضرت به این تفصیل آمده باشد. از جمله فرمودند:
خداوند به پیامبرش دستور داد تا اولیای امر را معرفی و ولایت را مانند نماز و زکات و روزه و حج تفسیر کند. این بود که در غدیر خم مرا منصوب و در خطابه ای فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ». در آنجا سلمان پرسید: ولایت او چگونه است؟ فرمود: ولایت او همچون ولایت من است. هر کس من نسبت به او صاحب اختیار بوده ام علی هم نسبت به او صاحب اختیار است، و خداوند عزوجل این آیه را نازل فرمود: «اَلیَوْم اَکمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُم الاِسلام دینا». پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم تکبیر گفت و فرمود: «اللّه اکبر، تمام نبوتم و کمال دین خدا، ولایت علی بعد از من است…»
همه جمعیت مسجد گفتند: آری به خدا قسم. این را شنیدیم و همان طور که گفتی حاضر بودیم.
غدیر در دوران پنج ساله حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام
در دوران پنج ساله حکومت ظاهری امیرالمؤمنین علیه السلام ، مجلس بزرگی در میدان اصلی کوفه تشکیل و حقیقت بزرگ غدیر برای عموم مردم تبیین شد. در زمان حضرت، غدیر رسما عید گرفته شد و سخنرانی مفصلی درباره عظمت این روز از سوی حضرت ایراد شد. امیرالمؤمنین علیه السلام در روزهای آخر عمر، نوشته ای آماده کردند که هر جمعه بر مردم خوانده شود و در آن به غدیر استدلال کردند، و در آن امیرالمؤمنین علیه السلام بعنوان بالاترین فضیلت خود، غدیر را مطرح کردند.
در جنگ جمل
در میدان جنگ جمل، هنگامی که لشکر از دو سو صف آرایی کرده بودند و هنوز جنگ آغاز نشده بود، امیرالمؤمنین علیه السلام قاصدی را سراغ طَلحِه فرستاد که ملاقاتی داشته باشند. طلحه آمد تا مقابل حضرت قرار گرفت. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: تو را به خدا قسم می دهم، آیا از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شنیدی که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ»؟ طلحه گفت: آری. حضرت فرمود: پس چرا به جنگ من آمده ای؟ طلحه گفت: در خاطرم نبود. سپس طلحه به لشکر خود بازگشت و بدین صورت در جنگ جمل با یادآوری غدیر اتمام حجت شد.
در آغاز جنگ صفین
هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه برای جنگ صفین آماده می شد، ضمن خطابه ای که برای مردم ایراد کرد چنین فرمود: «تعجب از معاویة بن ابی سفیان است که در خلافت با من به نزاع برخاسته و امامت مرا انکار می کند. ای مهاجرین و انصار، آیا بر شما واجب نیست که مرا یاری کنید و آیا امر من بر شما واجب نیست؟ آیا نمی دانید که بیعت من بر حاضر و غایب شما لازم شده؟ پس چرا معاویه و اصحابش در بیعت من خلل وارد می کنند؟ … آیا سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را نشنیدید که در روز غدیر درباره ولایت و صاحب اختیاری من چه می فرمود؟».
در جنگ صفین بر فراز منبر
در جنگ صفین پس از این که چند نامه و پیام بین امیرالمؤمنین علیه السلام و معاویه رد و بدل شد، آن حضرت در میان لشکر خود در جمع مهاجران و انصار و با حضور فرستادگان معاویه برفراز منبر قرار گرفت و مناقب خود را بر شمرد و در هر کدام مردم را قسم داد و آنان اقرار کردند. از جمله فرمود: شما را به خدا قسم می دهم درباره قول خداوند: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللّه َ…» و آیه «اِنَّما وَلیُّکُم اللّه …» … که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دستور داد به مردم بفهاند که این آیات درباره چه کسانی نازل شده و ولایت را برای آنان تفسیر کند …
آن حضرت هم مرا در غدیر خم منصوب کرد … و فرمود: «ای مردم، خداوند صاحب اختیار من، و من صاحب اختیار مؤمنین هستم و اختیارم بر مؤمنین از خودشان بیشتر است. «أَلا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهْ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انصُرْ مَنْ نَصرَهُ وَ اخذُلْ مَن خَذَلَهُ» …
پس از این سخنانِ امیرالمؤمنین علیه السلام ، دوازده نفر از کسانی که از شرکت کنندگان در جنگ بدر بودند و در صفین همراه حضرت حضور داشتند برخاستند و به گفتار حضرت شهادت دادند. سپس هفتاد نفر از بقیه صحابه برخاستند و شهادت دادند. بعد از آن چهار نفر از اهل بدر برخاستند و تفصیل ماجرا و آنچه را در غدیر دیده بودند بازگو کردند.
غدیر، امتیاز خاص امیرالمؤمنین علیه السلام
امیرالمؤمنین علیه السلام در مجلسی امتیازات خاص خود را بیان کرده چنین فرمودند: «به خدا قسم، خداوند تبارک و تعالی نُه چیز به من عطا فرموده که جز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به احدی قبل از من نداده است» و از جمله فرمودند:
خداوند با ولایت من دین این امت را کامل و نعمت ها را بر آنان تمام کرد، و به اسلامشان خشنود شد؛ آن گاه که در یوم الولایة (روز غدیر) به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: یا محمد، به مردم خبر ده که امروز دینشان را کامل کردم و نعمتم را بر آنان تمام نمودم و اسلام را بعنوان دینشان پذیرفتم.
غدیر، بالاترین منقبت امیرالمؤمنین علیه السلام
مردی خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، بالاترین منقبت خود را از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بفرمایید. حضرت فرمود: منصوب کردن آن حضرت مرا در غدیر خم، که به امر خدای تبارک و تعالی ولایت را از جانب او برایم مقدر فرمود …
نبأ عظیم
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: من امیرالمؤمنین ام؛ من لسان صادقین ام؛ من وزیر مصطفایم. … من آن نعمت خدای تعالی هستم که به خلقش عنایت فرموده است. منم آن که خداوند تعالی در حق او فرموده: «اَلْیَومَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتمَمْتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسْلامَ دینا». پس هر کس مرا دوست بدارد مسلمان و مؤمن و دینش کامل است … من «نبأ عظیم»ای هستم که خداوند در روز غدیر خم دین را با او کامل کرد. منم آن که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره اش فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهْ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ». …
برادر پیامبر
…امیرالمؤمنین علیه السلام نگاهی به مردم کرد و فرمود: «من برادر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و وزیر اویم. شما خوب می دانید که من بر همه شما در ایمان به خداوند عزوجل و رسولش مقدم هستم … و شما خود دیدید که در روز غدیر خم چگونه به پا ایستاد و مرا کنار خود به پا داشت و دست مرا بلند کرد (و معرفی فرمود)».
غدیر هنگام صلح امام مجتبی علیه السلام با معاویه
یکی از مواردی که غدیر در عرصه اعتقادی مردم مطرح شد، در صلح امام حسن علیه السلام بود. آن حضرت در کوفه با حضور معاویه بر فراز منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی مطالبی فرمودند که از جمله آنها این بود: «بنی اسرائیل هارون را رها کردند و تابع سامری شدند؛ در حالی که می دانستند او خلیفه موسی است. این امت نیز پدرم را رها کردند و با غیر او بیعت کردند، در حالی که خودشان دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پدرم را در روز غدیر خم منصوب فرمود و به آنان دستور داد که حاضرانشان به غایبان خبر دهند.
گفتار امام حسین علیه السلام درباره غدیر
یک سال قبل از واقعه عاشورا، امام حسین علیه السلام در سفر حج در مِنی، با حضور هفت صد نفر اجتماع بزرگی در خیمه خود تشکیل دادند که دویست نفر آنان از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند.
سپس حضرت برای خطابه به پاخاستند و پس از حمد و ثنای الهی، از اقدامات معاویه بر ضد امیرالمؤمنین علیه السلام اظهار ناراحتی شدید کردند و سپس شروع به شمردن مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند. حضرت در همه موارد، مردم را بر درستی آنها قسم می دادند و همه اقرار می کردند؛ از جمله فرمودند: «شما را به خدا قسم می دهم، آیا می دانید که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در روز غدیر خم علی بن ابی طالب علیه السلام را منصوب و ولایت را برای او مقرّر کرد و فرمود: باید حاضران به غایبان خبر دهند؟» جمعیت حاضر گفتند: «آری، به خدا قسم».
پاسخ به کتمان کننده آیه غدیر
امام باقر علیه السلام برای مردم صحبت می کردند که مردی از اهل بصره به نام «اَعْشی» به پاخاست و عرض کرد: یابن رسول اللّه ، حسن بَصْری آیه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ …» را می خوانَد و می گوید درباره مردی نازل شده و نام او را نمی گوید!
حضرت فرمود: او را چه شده است؟ خدا نمازش را قبول نکند. اگر می خواست، خبر می داد درباره چه کسی نازل شده است. جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نازل شد و عرض کرد: خداوند به شما امر می کند امتت را راهنمایی کنی که ولیّشان کیست و این آیه را نازل کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هم قیام کرد و دست علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفت و بلند کرد و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلیٌ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».
قدمگاه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در غدیر
امام صادق علیه السلام از مدینه به مکه می رفتند. در بین راه که به مسجد غدیر رسیدند، نگاهی به سمت چپ مسجد کردند و فرمودند: آن جا جای پای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است، آن گاه که می فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَ والِ مَنْ والاهْ وَ عادِ مَنْ عاداه».
گفتار امام رضا علیه السلام درباره غدیر
در مسیر تبعید امام رضا علیه السلام به خراسان، زمینه های بسیار مناسبی برای تبیین معنای غدیر پیش آمد که از نمونه های بارز آن در روزهای اول ورود حضرت بود.
عبدالعزیز می گوید: در روزهای اول ورود حضرت به شهر مرو، در روز جمعه مردم در مسجد جامع شهر جمع شده بودند و درباره مسئله امامت، سخن می گفتند. من خدمت آقایم امام رضا علیه السلام رفتم و بحث های مسجد را به حضرت گزارش دادم. حضرت تبسمی کرد و فرمود:
این مردم نمی دانند و در آرایی که می گویند فریب خورده اند خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را از این جهان نبُرد مگر بعد از آن که دین را برایش کامل فرمود. از یک سو قرآن را بر او نازل کرد … و از سوی دیگر در حجة الوداع که آخر عمر او بود، این آیه را فرستاد که، «اَلْیَوم اَکْمَلتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمْ الاِسْلام دینا». مسئله امامت کمال دین است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از این جهان نرفت مگر آن که برای امتش معارف دینشان را روشن ساخت و راهشان را مشخص فرمود و آنان را به قول حق سپرد و برای آنان علی علیه السلام را عَلَم و امام منصوب، و هرچه امت بدان نیاز دارند بیان فرمود. هر کس گمان کند که خداوند دینش را کامل نفرموده، کتاب خدا را رد کرده و به آن کافر شده است. …
علاوه بر احادیث فراوانی که به مناسبت واقعه غدیر بیان شده، چند آیه از قرآن نیز در این روز و به همین مناسبت نازل شده است. <BR>
وقتی پیامبر در روز پنجشنبه، هجدهم ماه ذیحجه به غدیر خم رسیدند، جبرئیل بر حضرتش نازل شد و آیه 67 سوره مائده را در مورد نصب امیرالمومنین علی خواند:
«یا ایها الرسول، بلغ ما انزل الیک من ربک، فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس…» ای پامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن، اگر انجام ندادی، رسالت او را ابلاغ نکردی و خداوند تو را از مردمان حفظ خواهد کرد.»
جالب است بدانید مرحوم علامه امینی در جلد اول کتاب «الغدیر» نام سی نفر از دانشمندان اهل سنت را آورده است که گفته اند: این آیه در روز غدیرخم در مورد علی بن ابیطالب نازل شده، نشانی کتاب ها حتی شماره صفحه کتابی که از آن نقل شده در کتاب الغدیر نوشته شده است.
دومین آیه، آیه سوم از سوره مبارکه مائده است. پس از سخنان پیامبر هنوز مردم متفرق نشده بودند که جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» امروز دین شما را کامل ساخته و نعمتم را بر شما تمام کردم و به این که دین شما دین اسلام باشد، راضی شدم.
در این مورد نیز توجه کنید، در همان کتاب «الغدیر» نام 16 نفر از دانشمندان اهل سنت با ذکر کتاب و اشاره به صفحه مورد نظر آمده است که همگی آن ها فرموده اند: این آیه در روز غدیرخم بعد از نصب علی بن ابیطالب به وسیله رسول خدا نازل شده است.(الغدیر،ج 1، ص230)
جالب تر از همه این است که وقتی سخنان پیامبر تمام شد، مردی به نام «جابر بن نضر» یا بنا به گفته برخی به نام «حارث بن نعمان» حضور پیامبر آمده عرض کرد: یا محمد! به ما دستور دادی، به یگانگی خداوند و پیامبری تو شهادت دهیم و از ما خواستی نماز و روزه، حج و زکات انجام دهیم، همه را پذیرفتیم. ولی به این مقدار بسنده نکردی و امروز، پسر عمویت «علی» را بر ما گماردی و او را به همه ما ترجیح دادی و فرمودی: «من کنت مولاه فعلی مولاه». آیا آنچه گفتی از سوی خداوند بود یا خواست خودت؟ رسول خدا فرمودند: سوگند به آن خدایی که جز او معبودی نیست، آنچه گفتم به دستور خداوند بوده است. آن مرد با ناراحتی پشت به رسول خدا نموده و رفت تا بر شترش سوار شود ولی در بین راه با خدا چنین مناجات کرد: بار خدایا اگر آنچه (محمد) می گوید حق است، فرمان بده از آسمان بر ما سنگ ببارد یا عذابی دردناک به سوی ما روانه ساز، این جمله را گفت، هنوز به شترش نرسیده بود که ناگاه سنگی از آسمان فرود آمد و سر او را نشانه گرفت، از مغز سر وارد بدنش شد و از پایین بیرون آمد و او را در جا کشت و به دنبال آن این آیات از سوره معارج نازل شد:
«سئل سائل بعذاب واقع، للکافرین لیس له دافع، من الله ذی المعارج»(معارج، ص 103) سائلی از خداوند بزرگ طلب عذاب کرد، عذابی که بلافاصله واقع شد و هیچ قدرتی آن عذاب را از کافران نمی تواند دفع کند.(الغدیر،ج1،ص 239)
مرحوم علامه امینی نام 30 نفر از دانشمندان اهل سنت را با نام کتاب و شماره صفحه ذکر می کند که تمامی آن ها گفته اند: این آیات در روز «غدیرخم» و بعد از گفتار آن مرد نازل شده است.
این مطلب، برگرفته از کتاب «برگی زرین از فضائل امیرالمومنین»، حجت الاسلام و المسلمین علی تهرانی است.
/30462
امشب باران رحمت برعاشقان کوی دوست می بارد….
به واقع این کره خاکی، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است که همه کوه ها، دریا ها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها و آفریده ها را در دل خود جای داده است و تمام این آفرینش به تدبیر خدای در روز و ساعات مبارک رقم خورد.
و امشب شب « دحوالارض» است شبی که در آن زمین گسترده شد و انسان به زمین هبوط کرد. در واقع دحوالارض؛ یعنی گسترش یافتن زمین.[1] آری ! این روز به زیبایی نشانه ای از آیات آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده و مایه برکت و معنویت بندگان و زمینیان مقرر کرده است.
روایتی نقل شده که حسن بن وشّاء میگوید: «من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا (ع) شام خوردیم در شب ۲۵ ماه ذی القعده؛ پس فرمود که امشب حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) متولد شدهاند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که ۶۰ ماه را روزه داشته باشد. [2]
آداب دحوالارض
احیاء و شب زنده داری این شب و روزه این روز، برابر با صد سال عبادتی است که در آن دائما در حال نماز و روزه باشد.
روزه داشتن، که ثواب ۷۰ سال عبادت را دارد.
زیارت امام رضا (ع) در اين روز افضل اعمال مستحب و مؤكدترين آداب است.
نماز مخصوصی که تا پیش از ظهر شرعی باید بجا آورده شود؛ به شکلی که در هر رکعت پس از حمد، پنج مرتبه سوره شمس خواند شود و پس از سلام بگوید: «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ».
ویژگی های یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که در قرآن به آنها اشاره شده :
- متواضع اند:
«عباد الرحمن الذين يمشون علي الأرض هونا »
- داراي بينش صحيح هستند، زيرا غرور در قلب و عقل آنان نفوذ نکرده است
- اهل پرورش جاهلان جامعه اند، «وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما »
-اهل طاعت و سجده و قيامند، «و الذين يبيتون ربهم سجدا و قياما »
- خود را آلوده به گناه که منجر به ورود به جهنم مي شود نمي کنند، «والذين يقولون ربنا أصرف عنا عذاب جهنم »
- اهل اعتدالند، «إذا أنفقوا لم تسرفوا و لم يقتروا »
- موحدند و غير خدا را نمي خوانند، «لا يدعون مع الله الها آخر »
- به جان انسانها احترام مي گذارند، «ولايقتلون النفس التي حرم الله إلا بالحق »
- پاکدامنند، «ولايزنون »
- دنبال پاکسازي روان خويش اند، «و من تاب و عمل صالحا »
- جبران کننده عقب ماندگيها و پرکننده خلأ ها هستند، «إلا من تاب و آمن و عمل صالحا »
- حتي مرتکب مقدمات گناه هم نمي شوند و در مجالس گناه هم شرکت نمي کنند، «و إذا مروا باللغو مروا کراما »
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈
امشب باران رحمت برعاشقان کوی دوست می بارد.
به واقع این کره خاکی، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است که همه کوه ها، دریا ها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها و آفریده ها را در دل خود جای داده است و تمام این آفرینش به تدبیر خدای در روز و ساعات مبارک رقم خورد.
و امشب شب « دحوالارض» است شبی که در آن زمین گسترده شد و انسان به زمین هبوط کرد. در واقع دحوالارض؛ یعنی گسترش یافتن زمین.[1] آری ! این روز به زیبایی نشانه ای از آیات آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده و مایه برکت و معنویت بندگان و زمینیان مقرر کرده است.
روایتی نقل شده که حسن بن وشّاء میگوید: «من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا (ع) شام خوردیم در شب ۲۵ ماه ذی القعده؛ پس فرمود که امشب حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) متولد شدهاند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که ۶۰ ماه را روزه داشته باشد. [2]
آداب دحوالارض
احیاء و شب زنده داری این شب و روزه این روز، برابر با صد سال عبادتی است که در آن دائما در حال نماز و روزه باشد.
روزه داشتن، که ثواب ۷۰ سال عبادت را دارد.
زیارت امام رضا (ع) در اين روز افضل اعمال مستحب و مؤكدترين آداب است.
نماز مخصوصی که تا پیش از ظهر شرعی باید بجا آورده شود؛ به شکلی که در هر رکعت پس از حمد، پنج مرتبه سوره شمس خواند شود و پس از سلام بگوید: «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ».
ماجرای حضور شهید :حاج_قاسم سلیمانی در داخل ضریح مطهر امام رضا علیه السلام
آیت الله رئیسی:
🔹یک بار که حاج قاسم به بارگاه حضرت رضا (ع) مشرف شد همزمان با غبارروبی بود.
همیشه فقط علما می توانستند داخل ضریح مطهر حضور پیدا کنند. روزی که حاج قاسم آمده بود بعد از اینکه مراسم این غبار روبی تمام شد، حال ارتباط با حضرت رضا پیدا کرد و اشک می ریخت.
غبارروبی که تمام شد به ذهنم آمد آقایی که اینجا ایستاده است و برای امام رضا اشک میریزد به حرم اهل بیت عالی خدمت کرده است، نه فقط در مشهد بلکه در منطقه. #حاج_قاسم_سلیمانی #خادم #واقعی_حضرت_رضا(ع) است.
در آن زمان به ذهنم رسید برای اولین بار این رسم را که همیشه علما داخل ضریح می آیند با حجت و فلسفه نقض کنم.
به دوستان گفتم به حاج قاسم بگویید داخل ضریح مطهر بیاید، حال معنوی عجیبی داشت. از جاهایی که ایشان از حضرت رضا طلب و آرزوی شهادت کرد همان جا بود.”
ببینید/ مراسم عطر افشانی ضریح مطهر آقا علی بن موسی الرضا(ع) توسط سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
موضوع
بررسی فقهی وحقوقی میراث زوجه با تأکیدبردیدگاه فقهای امامیه
بیان مسأله:
ارث یکی از آثارعقددائم وازاسباب ملکیت ،به شمارمی آید؛به این صورت که بارفتن هرکدام ازطرفین ازدواج ،دیگری مستحق مال یاحقی می شودکه تحت عنوان توارث ،درقرآن ذکر شده .بانگاهی به تاریخ میراث
قبل ازاسلام خواهیم دانست که زن نه تنهاهیچ گونه استقلال مالی وحق تصرف دراموال رانداشت ،بلکه خودبه عنوان جزئی از ماترک شوهربه حساب می آمد.باظهوراسلام وبیان احکام نورانی ، رسوم جاهلی وقوانین ظالمانه کنارزده شدوموقعیت زن واردمرحله جدیدی شدتا جایی که درسایه دستورات حیات بخش دین اسلام ،درحقوق ارثی اوتحولی عظیم ایجادشد ودرکنارمردان ازحق ارث ودیگرحقوق فردی واجتماعی بهره مندشده ودفاع ازحقوق زنان وبهره مندی اوازارث گامی مهم درجهت رفع تبعیض ناشی ازجنسیت قرارگرفت.
فقهای امامیه تعریفی براارث ذکرنکردند،بلکه برخی ازآنان معتقدند :میراث یعنی اینکه فردی به واسطه خویشاوندی سببی یانسبی مستحق مال متوفی شود.ازآنجاکه ارث زوجه ازمسائل برانگیز فقهی است ،درموردمیزان ونحوه ارث بری زوجه میان فقهااختلاف است .دراینکه آیازن دارای فرزنداست یااینکه فرزندندارد وتنها وارث محسوب می شود،همچنین اینکه فقهابراین عقیده اندکه : زن یا۱)مطلقاًازعین همه اموال می برد.۲) از عین اموال ،محروم واز قیمتشان می برد۳)تفصیل بین زوجه صاحب فرزندوزوجه فاقدفرزند که زوجه صاحب فرزندازهمه اموال می برد وزوجه فاقدفرزندازبرخی اموال محروم است وهمچنین دراینکه زن ازچه اموالی عیناًیاقیمتاً محروم است نیز میان فقهااختلاف است .درقانون مدنی نیز مثل اغلب قوانین دنیادر باب ارث از آن تعریفی نشده است بلکه از اصل تحقق ارث سخن گفته شده چنانکه در قانون مدنی در ماده 867 آمده است:ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث ،تحقق پیدا می کند.معلوم است این ماده ازتحقق ارث سخن گفته است نه ماهیت و حقیقت آن.برابرمواد ۹۱۴،۹۲۷،۹۳۸ قانون مدنی،زوجه درصورت وجودفرزند برای میت ،یک هشتم ترکه ودرصورت عدموجودفرزندبرای میت ،یک چهارم ترکه ی شوهرخودرا باارث می برد ودرصورت دوم « ۱/۴» بقیه اموال درحکم بلاوارث بوده وتابع مقررات ۸۶۶ قانون به حاکم وفقیه برمی گردد.تدوین کنندگان قانون مدنی یکی ازاقوال مشهورفقهای امامیه رامبنای عمل نظام حقوقی ایران قرداده ودرماده ۹۴۶ گنجانده اندکه براساس آن زوجه از کلیه اموال منقول وقیمت بنا ودرخت ارث می برد ازاصل زمین کشاوری یازمین خانه محروم است .درسال ۱۳۸۷ بافتوای رهبرانقلاب ماده ۹۴۶ قانون مدنی توسط مجلس اصلاح شده وطی آن ،زن هم ازاموال منقول وهم ازقیمت اموال غیرمنقول براساس وجودیاعدموجودفرزند،بسته به سهم خودارث می برد.
ازآنجا که ارث برای حفظ نظام بشری واجتماعی یک برنامه ضروری ویک حق مالی برای زن به شمارمی آید ،سخن گفتن از حقوق انسان، درقالبی جدید،ازویژگی های عصرحاضربه شمار می آید،توجه به محرومیت زنان ومردان وامتیازات آنها مارابرآن می دارد که که بابیان مواردکلی محرومیت کلی یاجزیی زنان وبرخورداری کلی یاجزیی زنان نسبت به اموال شوهربه جهت آگاهی بخشی به زنان درچگونگی برخورداری ازاموال براساس وجودیاعدم وجودفرزندوجلوگیری از پیامد های منفی این نا آگاهی پژوهشی صورت گیرد .هدف این تحقیق بررسی فقهای موافق ومخالف باچگونگی ارث بری زنان ونحوه محرومیت ازاموال منقول وغیرمنقول وهمچنین بررسی مبانی ودیدگاه های آن ها درجهت رسیدن به یک نتیجه درست ،زیرا بحث ارثیه زنان ومردان ،پابه پای اسلاموجودداشته و دیدگاههای فقها براساس روایات مختلف ،مبنی برمحرومیت کلی یاجزئی وبرخورداری کلی یاجزئی ،فرق می کند.ولی من می خواهم ارث ازن رابه گونه بررسی کنم که کاستی های دیگرپژوهش ها را پوشش دهم ،برای این کار ابتدا دیدگاه فقهای امامیه رابررسی وضمن بیان ونقد ادله آن ها وبررسی نظامحقوقی وقوانین مربوط به بحث ارثیه زوجه ،دیدگاه هارابرحقوق اسلامی تطبیق می دهم، چراکه نظام حقوقی مابرگرفته ازفقه اسلامی است .
ارثیه زوجه درعلوم فقهی ،حقوقی،دینی ،اجتماعی ،اقتصادی،قضایی وخانواده بررسی شده اماتحقیق حاضرمسأله راازبعدفقهی وحقوقی بررسی خواهد کرد .واین تحقیق به صورت کتابخانه ای واز نوع بنیادی است .
کلیدواژه : میراث زوجه ،اموال منقول ،اموال غیرمنقول،وصیت، ،وارث،ترکه
سوال اصلی:
—مبانی فقهی و حقوقی ارثیه زوجه ازاموال رابیان کنید؟
سؤال فرعی:
۱- ارث بری زوجه درصورت وجود یاعدم وجودفرزندبه چه صورت است؟
۲- دیدگاه فقهای شیعه وسنی دررابطه با محرومیت فی الجمله زنان چیست؟
۳- مبانی فقهی فقها درمورد میراث زوجه چیست ؟
فرضیه کلی/اصلی:
۱-بعدازمرگِ یکی اززوجین، مسأله توارث وملکیت اموال به جامانده ازمیت ،بحث مهمی به شمارمی آید ،چرا که زن یامرد به سبب علقه وپیوندی که با متوفی دارندنسبت به دیگران اولیٰ ترند، دراین میان عواملی مثل: زوجه تنهاهمسرمرداست ویامتعدد بودن زوجه،وجودبچه به عنوان مانع یاعدم وجودبچه…درچگونگی میزان ملکیت این اموال ونحوه ارث بری مؤثراست .برداشت متفاوت فقها ازروایات ،منشأاختلاف نظرشان درمورد میزان بهره ونصیب زوجه ازاموال شوهر می باشد .
فرضیه فرعی/جزیی:
-گروهی از فقیهان براین عقیده اندکه ،زوجه درارث بری مانندسایروراث می باشدولی میان زوجه دارای فرزند وزوجه بودن فرزندقائل به تفصیل هستند ،طوری که ،اگرزن ازشوهرخوددارای فرزندباشد«۱/۸» ازهمه اموال شوهرواگرمتوفی ،فرزند نداشته باشدزن «۱/۴ »از کل اموال منقول رابه ارث می برد وازاموال غیرمنقول مثل بنا وزمین محروم بوده وهمین کسرهاراازقیمت اموال غیرمنقول به ارث می برد.
-مشهور فقهای شیعه معتقدند:زوجه ازعین وقیمت برخی اموال به جامانده ازشوهر فی الجمله واز عین برخی دیگرازاموال، نه قیمت آن ها محروم است، به خاطراتفاق نظرواجماع وروایاتی که ظاهرواطلاق آیات راتخصیص زدندامادرخصوص زوجه مشمول حرمت ،اختلاف دارند.وفقهای شیعه زن رافی الجمله محروم دانسته وفرقی بین زوجه ذات ولد یاغیرذات ولدقائل نشدند.
-درحقوق ایران که مبتنی برفقه جعفری می باشد زن ومرد،درتوارث یکسانند وهردو از هم ارث می برندولی درمیزان بهره ونصیب تفاوت هایی دارند. روایات مختلف منشا اختلاف فقها دراین نظریه شده .
روش تحقیق:
دراین پژوهش مطالب به شیوه کتابخانه ای وجستوجو در منابع فقهی وحقوقی جمع آوری شده ،وازنوع بنیادی می باشد.
پیشینه تاریخی:
در مسأله ارث، زن با عناوین متعددی مورد بحث واقع میشود و در هر عنوان نیز سهم ویژهای را به خود اختصاص میدهد. برخی از این عناوین مثل «مادر»، «زوجه»، «دختر» و «خواهر» هر چند در مقدار ارث او اختلاف وجود دارد.درتمدن اعرابی اسلام زن به خاطرعدم قدرت جنگاوری ازارث محروم بود . بهترین گواه آن ماجرای است ،درموردشکایت زنی که به این دلیل ازارث محروم شده ونزد پیامبر«ص»آمد؛خداوندباآوردن آیه ارث این نوع محرومیت زن رالغو کرد.
فقها هم بااستنادبه این آیات درزمینه توارث ازاموال دیدگاهشان رابیان کردند،به نظرمی رسد اولین بار درقرن چهارم هجری قمری در کتاب المبسوط تألیف شیخ الطائفه واژه ارثیه زن به صورت غیرمستقل و .وبه دنبال آن درکتاب شرایع الاسلام محقق حلی به طوررمستقل بیان شده .سپس درکتاب تذکرةالفقهای علامه حلی که اثرجامع فقه می باشد وهمچنین درکتب فقهی عصرحاضر همچون جواهرالکلام ،مسندالشیعه ،ولمعه دمشقیه ازکتب درسی حوزه علمیه میراث زوجه جایگاهی خاص دارد .
پژوهشی:
باوجوداینکه تحقیقات مختلف حوزوی ودانشگاهی ای دراین زمینه نوشته شده اند،اماهمه مباحث مربوط به زن راموردبحث قرارنداده اندوبیشتردرموردمسأله مهم واختلافی ازیک عنوان خاص مثل ارثیه زوجه ازعقارراحث کردند.ازجمله
کتاب ها
-منبع غیر مستقیم : کتاب «نضید فی شرح روضة البهیه »نوشته شهیدثانی که یکی ازکامل ترین شرح های لمعه می باشد وبه خاطروجوددیدگاه فقهای مختلف درباب ارثیه زوجه راازجنبه فقهی بررسی می کندومامی خواهیم آن راازمنظرحقوقی نیزبررسی کنیم وبدانیم زوجه دراموال منقول وغیرمنقول چه میزان ارثیه می بردواینکه وجودفرزندونقشی که درمیزان ارثیه زن دارد رابررسی کنیم.
۲- منبع غیرمستقیم : کتاب « بررسی میراث زوجه درفقه اسلام وایران ،تحلیل فقهی حقوقی ارث زن ازدارایی شوهر»این کتاب درمورد سبب وزوجیت ونقش آن ها درمیزان ونحوه ارث بری زوجه همتاحدودی بحث کرده ومامی خواهیم درمورد زوجه ذات ولد وغیرذات ولدوسایراقوال دررابطه بامیراث زوجه هم مطالبی رابیان کنیم .
۳- منبع مستقیم :کتاب الرسالة فی الارث والنفقة الزوجه نوشته محمد علی اراکی درباره ارث ومحرومیت زن ازبعضی اموال سخن گفته،اما بایدنظرات امامیه وادله آن هامبنی برمواردمحرومیت زوجه ازاموال زوج رانیزبررسیی کنیم تابه نظریه مشهورفقهای امامیه وموردقبول فقه اسلامی هم برسیم.
۴-منبع مستقیم :کتاب بررسی میراث زوجه درفقه وحقوق ایران نوشته دکترمحمد مهرپرورکه درباره محرومیت زوجه ودلایل مربوط به آن در زمینه وجود یا عدم وجود بچه و نظرفقهابرآن وبررسی قانون مدنی میراث زوجه را بررسی می کند.این کتاب منبع خوبی بودویکی از مباحث ماراپوشش داده .
مقاله وپایان نامه :
۱- منبع مستقیم: پایان نامه بررسی ارث زوجه ازعقاردرفقه امامیه وحقوق نوشته محمدرضارمضانی نژادبعدازبیان مواردسببی ونسبی ارث،بیان کرده زن به خاطرنسبت بامرد ازاوال اومی برد وتفاوت آن هارادرچگونگی ارث بیان کرده .
۲-مقاله مستقیم ،مقاله ارثیه زن ازهمه دارایی شوهریابخشی ازآن نوشته احمد عابدینی که درآن محرومیت زوجه میراث ازتمام ویابخشی ازاموال شوهرطبق دیدگاه فقهارابیان وبررسی کرده که ماباید درزمینه حقوقی به آن بپردازیم .
مقاله مستقیم ،
۱-بررسی تحلیلی میراث زوجه ازاموال شوهردرفقه امامیه وحقوق ایران نوشته محمدروشن،مجیدصادق نژادنایینی،سیدمحمدمهدی خلیل زاده درآن نوع اموالی که زن ازآن محروم است رابیان کرده واینکه حرمت فی الجمله زن اختصاص به کدام گروه دارد.اماباوجودنظرات مختلف
مقاله غیرمستقیم، ارث زن ازشوهربارویکردبرنظرامام خمینی« ره»نوشته سید محمدموسوی بجنوردی باتقسیم بندی وراث واینکه زن بسته به وارث تنهابودن وبامتعدددرهمه طبقات ارث می بردونطرات مربوط به حرمت فی الجمله زن رابررسی کرده .
اهداف:
۱- براساس عمومات واطلاقات احکام درموردمیراث زوجه درقرآن میان میراث زنومردتفاوتی نیست .
۲-باتوجه به فقه جستجوگرشیعه ونقش اجتهاددرتفسیراحکامشرعی درمیراث زوجه،به دلیل استباط های مختلف ازروایات،میان فقها درمیزان بهره ونصیب زوجه، تفاوت دیدگاه وجوددارد.
۳- وجودیاعدوجودفرزنددرمیزان ارثیه زوجه وهمچنین محرومیت وبهره مندی زوجه ازاموال منقول وغیرمنقول ،نقش دارد.
۴-بعداز بررسی ادله اقوال مختلف نظر مشهورکه مبنای حقوق مدنی واساس تحول قوانین مربوط به میراث زوجه شده راقبول داریم.
چله ترک گناه: برای همه افراد در هرسنی ودر هرشرایطی و در هرمکانی که هستید می تونید در این چله شرکت کنید._
نکات چله ترک گناه :
__ 1_عهدنامه با
خدا و امام زمان (عج) و حضرت زهرا سلام الله و امامان و شهدا …..این عهد نامه را در قران قرار دهید تا بتونید محکم باشید
2_ازشروع چله غسل توبه وغسل نشاط در عبادات را انجام دهید ،(مثل همه غسلها هست وفقط نیت فرق داره همین)
3_دفترچه کوچکی که گفتیم اماده کنید و هرجایی رفتید همراهتون در طی این مدت باشه و هرجا گناه اومد وسط ،سریع بروید سر دفترچه ، و توسل به امام علی علیه االسلام .
4_هرصبح وشام برای امام زمان (عج) دردو دل کنید و ازشون بخواهید در این راه کمک کنند این نوشتن به قدری مفید هست که تمام چله به این نوشتن بستگی دارد . و برای هر کدوم از ایمه دیگر هم خواستید.
5_در طول مدت چله خواهشا مواظب رفتارتان باشید ،رفتار با پدرو مادر و رفتار با فرزندان و رفتار با مردم ورفتار با همسر و…وهمه وهمه را برای رضای خدا خوب وبه بهترین نحو انجام دهید.
6_تاجاییکه امکان داره نماز را اول وقت بخونید ، اذان گفتند،داشتید با تلفن صحبت می کردید عذرخواهی کنید و سریع تموم کنید و بروید نماز اول وقت .
7_هر روز قرائت سوره لقمان و قرائت زیارت عاشورا
_(باعرض معذرت ،کسانیکه عذر شرعی دارند در طی اون چند روز فقط ده آیه هرروز از سوره لقمان را بخونند ،بقیه کارهارا می تونندکاملا انجام دهند).
_التماس دعای فرج
یا علی مدد
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام بر تو
اے مولایے که یک لحظه ما را
فراموش نمےکنے
و دستان مهربانت
همیشه پشت و پناه ماست
من منتظر روے دلارام تو هستم…
گاهے چقدر سخت میشود انتخاب کرد
وقتےسر دو راهے قرار دارے
و باید هر دو را انتخاب کنے
شادےبودنش؛
و غم نداشتنش…
یڪ عمر با همین احساس زندگے ڪرده ام
یڪ عمــر …
عاشق باشے ودستت از دامان معشقوق کوتاه ؛
فقط دلخوش به بودنش هستے و
دعاگوے سلامتےاش
عاشق باشے و دستت از دامان معشوق کوتاه ؛
غمِ نداشتن اش جاے تمامِ دردهاے دنیا را پُر میکند…
ٖ
سلام حضرتِ باران
سلام بوے بهار
دنیا اسیرِ غم و رنج و
چشم براهِ نجاتِ شماست
چشم براهِ دیدنتان
ٖ
سلام حضرت یاسین
سلام عطرِ نسیم
کاش با ظهورتان
تمام شود این غم و رنج هاے بیشمار
تمامِ شود حسرت نداشتن ها و
بےتو بودنها …
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْألْفَرَج♡رامےبینم
سلام امید منتظران ، مهدی جان
چه نزدیک است روز معطری که با کوله بار صلح و عدالت ، بازآیی و منتظران بیقرارت ، در مقدم نورانی ات ، گلاب اشک و گل شکر ، نثار کنند …
… چه نزدیک است صبح دلنشینی که نوای ” اناالمهدی ” ، صحن جهان را پر کند و جان های عاشق ، همچون خیل پرستوهای مهاجر ، بسویت بال گشایند و آسمان غرق ستاره و فرشته شود …
… به همین زودی
… به همین نزدیکی .
⚘﷽⚘
چشم مےچرخانم
دنبالِ دلیل مےگردم براے زندگےام
دنبالِ تـو …
فراق و دلتنگے و دورے
و بغضے که راهِ نفس کشیدنم را بستہ
تمــامِ سهم من از زندگے شده است
تمــامِ دار و ندارِ من
دوست داشتنِ شما
و انتظارِ ظهورتان
تنهـا سرمایه ایستـ کہ دارم
امّا این فـراقِ لعنتے
پیر و زمین گیرم کـرده آقـــاجـــان.
إِلےمَتےأَحٰارُفیٖکیٰامَولاے؟
مهدےجان♡
چقدر غصه میخورم که هستےو ندارمات
مُـــدام طعـنه میزند به بودنم ، ندارےام
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم…
❣️🌧هواشناسی اعلام کرد🌧❣️
💚هوای مهدی فاطمه راداشته باشید💚
💜 خیلی تنهاست سلامتیش صلوات 💜
💚خجالت نکش عزیزم کپی کردنش عشق میخواد💚
🦋««بهترین زیبایی های خلقت»»🦋
🌱 زیباترین کلام:بسم الله…
🌱زیباترین تکیه گاه:خدا
🌱زیباترین دین:اسلام
🌱زیباترین خانه:کعبه
🌱زیباترین بانگ:تکبیر
🌱زیباترین آواز:اذان
🌱زیباترین ستون:نماز
🌱زیباترین معجزه:قرآن
🌱زیباترین سوره:حمد
🌱زیباترین قلب:یاسین
🌱زیباترین عروس:الرحمن
🌱زیباترین محافظ:آیةالکرسی
🌱زیباترین عمل:عبادت
🌱زیباترین زیارت:خانه خدا
🌱زیباترین منزل:بهشت
🌱زیباترین مهاجر:هاجر
🌱زیباترین صابر:ایوب(ع)
🌱زیباترین معمار:ابراهیم(ع)
🌱زیباترین قربانی:اسماعیل(ع)
🌱زیباترین مولود:عیسی(ع)
🌱زیباترین جوان:یوسف(ع)
🌱زیباترین انسان:پیامبراسلام
🌱زیباترین پارسا:علی(ع)
🌱زیباترین مادر:زهرا(س)
🌱زیباترین مظلوم:امام حسن مجتبی(ع)
🌱زیباترین شهید:امام حسین(ع)
🌱زیباترین ساجد:امام سجاد(ع)
🌱زیباترین عالم:امام محمدباقر(ع)
🌱زیباترین استاد:امام صادق(ع)
🌱زیباترین زندانی:امام کاظم(ع)
🌱زیباترین غریب:امام رضا(ع)
🌱زیباترین فرزند:امام جواد(ع)
🌱زیباترین راهنما:امام هادی(ع)
🌱زیباترین اسیر:امام حسن عسکری(ع)
🌱زیباترین منتقم:امام زمان(عج)
🌱زیباترین عمو:حضرت عباس(ع)
🌱زیباترین عمه:حضرت زینب(ع)
🌱زیباترین سرباز:علی اکبر(ع)
🌱زیباترین غنچه:علی اصغر(ع)
🌱زیباترین شب سال:شب قدر
🌱زیباترین سفر: حج
🌱زیباترین محل تولد:کعبه
🌱زیباترین لباس: احرام
🌱زیباترین ندا: فطرت
🌱زیباترین سرانجام: شهادت
🌱زیباترین جنگ: نفس عماره
🌱زیباترین ناله: نیایش
🌱زیباترین اشک: اشک از توبه
🌱زیباترین حرف: حق
🌱زیباترین حق: گذشت
🌱زیباترین رحمت: باران
🌱زیباترین سرمایه: زمان
🌱زیباترین لحظه: پیروزی
🌱زیباترین کلمه: محبت
🌱زیباترین یادگاری: نیکی
🌱زیباترین عهد: وفا
🌱زیباترین دوست: کتاب
🌱زیباترین کتاب: قرآن
🌱زیباترین زینت: ادب
🌱زیباترین روزهفته: جمعه
🌱زیباترین خاک: تربت کربلا
🌱زیباترین ابزار: قلم
🌱زیباترین روزسال: مبعث
🌱 زیباترین بیابان: عرفات
🌱 زیباترین مزار: شش گوشه
🌱زیباترین شعار: صلوات
🌱زیباترین قبرستان: بقیع
🌱زیباترین زمین: کربلا
🌱زیباترین آرزو: فرج مهدی
💜زیباترین پایان: التماس دعا💜
یا علی مدد
فضائل فاطمی
جابربن عبدالله انصاری می گوید: به حضرت باقر«ع» عرض کردم: «فدایت شوم، یابن رسول الله! برای من حدیثی در فضیلت جده ات فاطمه زهرا بفرمایید تا هنگامی که آن را برای شیعیان بیان می کنم خوشحال گردند.
امام باقر«ع» فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا«ص» نقل می فرمود که: در روز قیامت برای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا می شود و منبر من در روز قیامت از همه بلندتر است. آنگاه خداوند می فرماید: «خطبه بخوان»، پس خطبه ای بخوانم که احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است. پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور برافراشته می شود و در میان آنها منبری برای وصی من علی بن ابی طالب نصب می گردد که از همه بلندتر است؛ آنگاه خداوند به علی«ع» می فرماید خطبه بخوان، پس خطبه ای می خواند که احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است.
آنگاه برای فرزندان انبیاء و رسل منبرهایی از نور نصب می گردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم (حسنین«ع») منبری برپا می شود و به آنان گفته می شود خطبه بخوانید و آن دو خطبه هایی می خوانند که هیچ یک از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده اند.
💐ادامه نقل فضیلت
آنگاه منادی که جبرئیل است ندا می دهد: فاطمه دختر محمد«ص» کجاست؟ آنگاه فاطمه«ع» برمی خیزد، [تا اینکه فرمود:roll: خدای تعالی می فرماید: « ای اهل محشر! کرامت و بزرگواری از آن کیست؟» محمد و علی و حسنین«ع» عرض می کنند: «برای خدای واحد قهار. آنگاه خداوند می فرماید: ای اهل محشر! من امروز کرامت و بزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین«ع» قرار دادم.
ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشم ها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت می رود. آنگاه جبرئیل شتر بهشتی می آورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کرده اند و مهار آن از لؤلؤ تازه است. حضرت بر آن سوار می شوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وی می فرستد، و صدهزار فرشته را مأمور می فرماید تا حضرت فاطمه«س» را روی بال های خود سوار کنند تا ایشان را به در بهشت برسانند. وقتی که به در بهشت می رسند، حضرتش می ایستد، خدای متعال می فرماید: «ای دخت حبیب من! چرا توقف کردی و حال آنکه من تو را امر کرده بودم به بهشت من درآیی؟» حضرت صدیقه«س» عرض می کند: «پروردگارا دوست می دارم که ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی شناخته شود». خداوند می فرماید: «یا بنت حبیبی! ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک او لاحد من ذریتک خذی بیده فادخلیه الجنه!؛ ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر که در قلبش محبت تو و یا محبت یکی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل بهشت نما.»
💐نهایت فضیلت
حضرت باقر«ع» فرمود: «والله ای جابر! در آن روز حضرت زهرا«س» شیعیان و دوستانش را برمی گزیند و انتخاب می کند، همانگونه که پرنده دانه نیکو را از دانه بد جدا می کند. وقتی که شیعیان سیده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزدیک و بر در بهشت می آیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین می افکند که در آنجا بایستند. وقتی می ایستند خداوند می فرماید: «ای دوستان من! توقف شما برای چیست؟» و حال آنکه فاطمه دخت حبیب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داریم که در چنین روزی ارزش و منزلت مان شناخته شود.
خداوند می فرماید: « ای دوستان من! برگردید و ببینید چه کسی به خاطر آنکه شما فاطمه را دوست می داشتید، شما را دوست می داشت؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه زهرا«س» غذا داد؟ چه کسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه«س» لباس پوشانید؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه«س» شربتی نوشانید؟ چه کسی به خاطر فاطمه«س» و دوستی وی، غیبت غیبت کننده ای را از شما رد کرد؟ پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت نمایید.
📚بحارالانوار، ج 8، ص 51؛ تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی، ص 113.
﷽؛
⁉️ قیام مسجد #گوهرشاد چرا و چگونه اتّفاق افتاد؟
۲۱ تیرماه؛ سالروز قیام گوهرشاد و روز عفاف و #حجاب
🕌 واقعه #مسجد_گوهرشاد تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسّط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد.
♦️ علّت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن #کشف_حجاب و کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود.
♦️ در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد #گوهرشاد باعث شهادت ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصّنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند.
♦️ فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرّق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد.
♦️ بدین ترتیب این تحصّن به شدّت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر شهید شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند.
🔆 ویژه #هفته_عفاف_و_حجاب
🌺در برابر کسی که مدام قهر میکند چه کنیم ؟
1️⃣ جدی نگیرید
🔻کسی که قهر میکند سعی دارد مسئولیت عدم بلوغ احساسی خود را گردن شما بیندازد و اگر شما نگران و بی حوصله شوید و واکنشی که آنها میخواهند نشان دهید، باعث میشوید به هدفشان رسیده و برنده شوند.
🔻 در این مواقع با نادیده گرفتن رفتارشان به آنها اجازه دهید احساس شان را مدتی این گونه بروز دهند و هرگز تسلیم خواسته هایشان نشوید. خودشان به مرور خسته شده و دست از قهر برمی دارند.
2️⃣ تحمل نکنید
🔻اگر با فردی که قهر میکند طوری رفتار کنید که گویی او به لوس شدن نیاز دارد و باید ناراحتی هایش را این گونه تسکین دهید، در انتها شما متضرر میشوید و تحت کنترل او قرار میگیرید.
🔻 هرگز اجازه قهرکردن به کسی که در زندگی تان هست ندهید و به او نشان دهید نمیتواند با رفتارهای کودکانه به اهدافش برسد.
🔻معمولا وقتی رفتارشان را نادیده بگیرید، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است و با آرامش به کارهای روزمره تان برسید و او را جدی نگیرید . در نهایت او دست از این اعمال برداشته و برای رسیدن به خواسته هایش، رفتار مناسب تری اتخاذ میکند.
3️⃣ یاد بدهید
🔻به جای عذرخواهی از کسی که مدام قهر میکند به او بفهمانید که باید مسئولیت احساسات خود را به عهده بگیرد و همچنین باید به حضورتان احترام بگذارد.
🔻 وقتی او متوجه شود روش های کنترل کننده اش روی شما موثر نیست، احتمالا دست از این نوع برخوردها و رفتارهای تحقیرکننده اش برمیدارد و با شما به گونهای دیگر رفتار میکند.
4️⃣ رهایش کنید
🔻گاهی اوقات رها کردن کسی که مدام قهر میکند بهترین راه حل برای آرامش است.
پیام مهم و حفظ کردنی
۱- تک سرفه خشک + عطسه = آلودگی هوا
۲- تک سرفه + مخاط + عطسه + آبریزش بینی = سرماخوردگی
۳- تک سرفه + مخاط + عطسه + آبریزش بینی + درد بدن + ضعف + تب کم = آنفولانزا
۴- سرفه خشک و مکرر + عطسه + درد بدن + ضعف + تب بالا + مشکل در تنفس + عدم حس بویایی و ذائقه = کرونا ویروس
مرکز تحقیقات کرونا ویروس مسیح دانشوری تهران
این پیام را تا حد امکان در دسترس افراد قرار دهید: *درمان ساده کرونا ویروس بدون دارو*
*اگر کرونا گرفتیم باید چکار کنیم؟*
اولا به بیمارستان نروید حتی برای تست، فرض کنید تست مثبته،دلیلش در آخر این متن اومده،حالا درمان
درمان اساسا بر اساس نقطه ضعف ویروس صورت میگیرد که در کتاب میکروب شناسی جاوتز به این نقطه ضعف ویروسها اشاره شده که اساس درمان اکثر بیماریهای ویروسی و حتی بیماریهایی مثل سرطانهای وابسته به ویروسهاست مثل پاپیلوما ویروس و هرپس سیمپلکس و …
“اکثر ویروسه در ۵۶ درجه سانتیگراد از بین میروند” میکروبشناسی جاوتز
در هنگام بیماری چرا تب میکنیم؟ زیرا با افزایش درجه حرارت از ۳۶/۵ و ۳۷ درجه به ۳۸ تا ۴۰ درجه , بدن محیط رشد باکتریها و ویروسها و سایر عوامل بیماریزا را محدود کرده و به کمک سیستم ایمنی آنرا از بین میبرد.
پس بجز در نوزادان و کودکان که تب بالا برایشان خطر دارد و نیز افراد سالخورده که بیماری قلبی و زمینه ای دارند لطفا از تب بر و مسکن و انواع کورتونها(سرکوب کننده های ایمنی بدن)استفاده نکنید تا بدن بتواند با میکروبها مقابله کند.
اگر بتوان بطور مصنوعی و موضعی دمای اندام و دستگاهی از بدن مثلا دستگاه تنفس را بالا برد به سرعت بیماری کنترل میشود.
مراحل درمان عملی که شاخ غول اکثر ویروسها از جمله ویروس کرونا را میشکند واز پای در میآورد.🔸
۱-با اولین احساس سوزش در گلو باید مانع تکثیر ویروس شد باید به بدن کمک کنیم تا خیلی زودتر درمان شویم چگونه؟
با مقداری آب نمک داغ غرغره کنید و با بلند کردن سر ،بسته به تحمل شخص، آب نمک را در گلو نگه دارید تا داغی آن اثر کند حدود یک دقیقه. با انجام این کار تا دو ساعت و بیشتر از سوزش گلو، خلاص میشوید و با ادامه همین غرغره داغ سه بار در روز فاتحه ویروس در روز اول خوانده شده است.🔸
۲-اگر سوزش ادامه پیدا کرد علاوه بر غرغره یک حبه سیر را در دهان گذاشته و بدون خوردن آن هر از گاهی آنرا گاز بگیرید تا آلیسین موجود در آن آزاد شود و بخارش را به مجاری تنفسی و ریه ها برسانید؛ که به دلیل خواص ضد باکتریاییاش میتواند انواع میکروبهای گلو درد را از بین ببرد نفس را ۱۰ ثانیه نگه دارید تا مسیر عفونت را پاکسازی کند.با اطمینان ۸۰ درصد درمان میشوید.🔸
۳- اگر عفونت ادامه یافت و سرفه شروع شد این بار باید بخور آب داغ صورت گیرد بطوری که حتما بخار داغ آب به مجاری تنفسی و ریه برسد
با اطمینان ۹۰ درصد سه بار بخور آب داغ در روز اول و دوم، ویروس را ریشه کن خواهد کرد.
۴- اگر بیماری شدید بود و کسی مراحل قبل را انجام نداده باشد و بیمار شود علاوه بر انجام مراحل سه گانه بالا، مرحله زیر را هم انجام دهد.📒
یک قاشق آب لیمو ترش تازه را با یک قاشق عسل مخلوط و بخورید که قویترین و مهمترین آنتی بیوتیک برای درمان انواع ویروسهاست. 📒
چای کم رنگ داغ و سوپهای داغ محلی برای سرعت دادن به روند بهبود موثر هستند. مرطوب کردن هوای اتاق با گذاشتن کتری آب روی بخاری و اجاق عامل مهمی در کاهش بیماربهای تنفسی است بخار سونای استخر بویژه نوع مرطوبش غوغا میکند.📒
تزریق انواع سرکوب کننده های ایمنی بدن مثل کوتیزول ،هیدروکورتیزون، دگزامتازون ،بتا متازون و سایر کجورتونها ممنوع میباشد و خطر مرگ را به دنبال دارد.
با اطمینان ۹۹ درصد با انجام ۴ مرحله بالا همه نوع ویروس تنفسی مثل کرونا نابود شده و در روز اول برآن غلبه خواهید کرد.
بیمارستان نرید ،عامل مرگه اونجا، وایتکس زیاد مصرف میکنند و مواد شوینده که اینها سردی زیاد میاره برای ششها و مغز واونها رو از کار میندازه.
مگر اینکه خودتون بیماری دیگری داشته باشید و بادچار شدن به این ویروس نیاز به مراقبتهای ویژه داشته باشید.
*مهم ،مممهههم
ویروس کرونا قبل از اینکه به ریه برسد و شروع به فعالیت کند به مدت تقریبی ۴ روز در گلو میماند و ایجاد سرفه و گلودرد میکند.در این زمان به محض شروع سرفه یا گلودرد اگر اب زیاد نوشیده شود و بخور انجام دادو همچنین قرقره با کمی نمک و سرکه میتوان از ورود این ویروس به ریه جلوگیری کرد و ویروس را از بین برد . این موضوع را نشر دهید شاید جان کسی نجات پیدا کند.
🌺شرایط، زمان و نحوه ثبت نام جذب اختصاصی قضاوت ۱۳۹۹🌺
سامانه ثبتنام اینترنتی جذب اختصاصی، از روز سه شنبه مورخ 99/04/10 بر روی سایت معاونت منابع انسانی قوه قضائیه ( به نشانی: www.qazahrm.ir) قرار خواهد گرفت.
#شرایط_عمومی:
1. تابعیت اصلی ایران
2. اعتقاد و التزام عملی به دین مبین اسلام، ایمان و عدالت
3. التزام عملی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت مطلقه فقیه و عدم وابستگی تشکیلاتی به احزاب، سازمانها و گروههای غیرقانونی یا هواداری از آنها، مگر در صورت احراز توبه
4. طهارت مولد
5. داشتن سلامت جسمی، روانی و شخصیتی لازم برای انجام کار قضایی
6. نداشتن سابقه محکومیت کیفری مؤثر
7. حسن شهرت، اخلاق و امانتداری
8.عدم اعتیاد به دخانیات، مواد مخدر و روانگردان
9. داشتن کارت پایانخدمت سربازی یا برخورداری از معافیتهای قانونی و یا عدم غیبت در خصوص مشمولان (برای آقایان)
10. داشتن حداقل 22 و حداکثر 40 سال تمام در روز ثبتنام ( شرط سنی)
#شرایط_اختصاصی :
داوطلبان دارای مدارک تحصیلی حوزوی (یا حوزوی و دانشگاهی به صورت توأمان)، مشروط به قرار گرفتن در هر یک از گروههای 4 گانه آتیالذکر میتوانند در مصاحبه علمی جذب اختصاصی شرکت نمایند. این موارد، حصری و غیر قابل تفسیر هستند و لذا لازم است داوطلبان قبل از مطالعه آنها به تذکرات زیر توجه فرمایند:
* منظور از دانشآموخته، دارنده مدرک علمی معتبر از مرجع ذیصلاح است. فرم ارزیابی و مدرک استخدامی جایگزین مدرک تحصیلی نیستند و مقبول، واقع نمیشوند.
* تأکیداً لازم به ذکر است، برای دانشاموختگان سطوح 3 و 4 دارا بودن مدرک علمی معتبر الزامی است و صرف ارائه گواهی اتمام پایه (بدون ارائه پایاننامه) کافی نیست.
گروههای 4 گانه واجد شرایط شرکت در مصاحبه علمی (حوزوی) به این شرح میباشند:
1. دانشآموختگان سطح دو با حداقل معدل 16 (#ویژه-آقایان)
2. دانشآموختگان سطح دو در گرایش حقوق و قضاء اسلامی، منوط به داشتن حداقل معدل 16
3. دانشآموختگان سطح سه در گرایشهای فقه و اصول و یا حقوق و قضاء اسلامی
4. دانشآموختگان سطح چهار در گرایشهای فقه و اصول و یا حقوق و قضاء اسلامی
5- دانش آموختگان مدرسه فقه القضاء قم با حداقل معدل 16
6- دانش آموختگان رشته تخصصی فقه و حقوق حوزه علمیه خراسان با حداقل معدل 16
#زمان_مصاحبه_علمی:
مصاحبه علمی ثبت نام کنندگان از شهریور ماه 1399 آغاز خواهد شد. زمان دقیق مصاحبه علمی هر داوطلب طی تماس تلفنی ابلاغ خواهد شد.
سامانه ثبتنام اینترنتی جذب اختصاصی، از روز سه شنبه مورخ 99/04/10 بر روی سایت معاونت منابع انسانی قوه قضائیه (به نشانی: www.qazahrm.ir) قرار خواهد گرفت. لذا از کلیه داوطلبان واجد شرایط و علاقمند به شرکت در آزمون مذکور، دعوت به عمل میآید، ضمن مطالعه دقیق شرایط و ضوابط ثبتنام، نسبت به ثبت نام اقدام نمایند.
داوطلبان، میبایست با مراجعه به سامانه مذکور و پرداخت هزینه ثبتنام به مبلغ 1.500.000 ریال بصورت اینترنتی، نسبت به تکمیل مراحل ثبتنامی اقدام و در پایان، کد رهگیری ثبتنام را دریافت و نزد خود نگهداری نمایند. فرایند ثبتنام، تا قبل از دریافت کد رهگیری ناقص و بلااثر است. لازم به ذکر است وجه پرداختی به عنوان هزینه ثبتنام، به هیچ عنوان مسترد نخواهد شد و لذا لازم است داوطلبان در ثبت نام و پرداخت هزینه دقت لازم به عمل آورند.
@howzeh_elmieh_paran
نرم افزارِ آموزشی #دختران_بهشتی هدیه ای ارزشمند به مناسبت هفته #عفافوحجاب به دختران
💢این نرم افزار برای ترویج و تفهیم مفهوم حجاب در سنین پایین است و سعی دارد در عین #سادگی و جذابیتی ویژه ،نکات ارزشمندی را به کودکان آموزش دهد.
📲دانلود از کافه بازار👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.allbaloo.kids.HijabGirls&ref=share
درباره فدک وخطبه فدکیه بیشتربدانیم !!!!!!
مقدمه در باب خطبه ی فدکیه بحث سندی: این خطبه از خطبه هایی است که در مصادر قدیمی و اولیهی اهل سنت و امامیه، نقل شده و متصلاً به ما رسیده است؛ این طور نیست که جزء احادیثی باشد که صرفاً در کتب متأخر نقل شده باشد و گاهی تمام حدیث را و گاهی بخشی از حدیث را…
https://atrehentezar.kowsarblog.ir/درباره-فدک-وخطبه-فدکیه-بیشتربدانیم
🌴موقعیت جغرافیایی فدک
🌱«فدک» دهکدهایست در حجاز، که فاصلهی آن تا مدینه دو یا سه روز، در فاصله چند کیلومتری در شرق خیبر، در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. این منطقه، با آب و هوای خوش و محصولات فراوان کشاورزی، در نزدیکی خیبر واقع و محل سکونت یهودیان در زمان پیامبر بوده است.
⚡️فتح فدک
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال هفتم هجری برای جنگ با یهودیان منطقهی خیبر فرمان جهاد صادر نمودند.
پس از فتح خیبر، پیامبر اهالی فدک را که از همپیمانان خیبریان بودند به اسلام دعوت کرد.
آنان نیز که از سرانجام همکیشان خیبری خود آگاهی یافته بودند و توان مقابله با مسلمانان را در خود نمیدیدند، با پیامبر به صلح نشستند. مردم فدک از رسول خدا خواستند که اگر مال و جانشان محفوظ باشد، هر شرطی را می پذیرند. بدین ترتیب فدک بدون جنگ به پیامبر (صلی الله علیه وآله) واگذار شد. با واگذاری نیمی از اراضی فدک به رسولالله، نیمی دیگر در تملک یهودیان باقیماند.
🌴فدک در زمان رسولالله
از آنجا که فدک بدون دخالت لشگریان اسلام و به صورت مصالحه به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واگذار گردیده بود؛ لذا طبق آیین الهی اسلام، ملک خاص حضرت گردید و مسلمانان را حقی در آن نبود.
🌿عطای فدک به فاطمه
در پی نازل شدن آیهی «و آت ذاالقربی حقه» و به دستور پروردگار، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را به دخترشان فاطمه (سلاماللهعلیها) عطا کردند.
طبق گزارش قطب راوندی، پیامبر، علی (علیهالسّلام) را طلبیدند و از ایشان خواستند، این بخشش را به کتابت درآورد، آنگاه علی (علیهالسّلام) و “امایمن” بر این بخشش شاهد گرفته شدند.
فدک تسلیم فاطمه (سلاماللهعلیها) شد و ایشان امور آن را سرپرستی میکردند.
عوائد فدک علاوه بر گذران زندگی، در امور خیری، مانند کمک به در راهماندگان
و خرج ازدواج جوانان بنیهاشم مصرف میشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
به امید خدا و عنایات اهل بیت عصمت و طهارت، شرح مختصر خطبهی فدکیهی حضرت زهرا سلام الله علیها، در روزهای آتی خدمت دوستان و همراهان کانال تقدیم خواهدشد.
قبل از ورود به شرح این خطبه ی باشکوه مقدماتی لازم است که در پستهای آتی ارائه خواهدشد.
امید که بتوانیم گوشهایی کوچک از زحمات و مصیبتای آن بانوی فداکار را جبران نماییم.
🌼💚🌼برای شروع و اتمام این خدمت ناقابل، دعا بفرمایید.
خطبه فدکیه
نام خطبهای است که اول بانوی گرامی اسلام، حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، در فاصله زمانی کوتاهی پس از ر حلت مصیبتبار پدر بزرگوارشان، در مسجدالنبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و در حضور بسیاری از انصار و مهاجرین ایراد فرمودند.
برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها
🌿💫🍃اهمیت خطبهی فدکیه
خطبهی فدکیه، یکی از اسناد و مدارک تاریخی مهم مربوط به وقایع صدر اسلام، و تحولاتی است که منجر به انزوای کامل امام علی (علیهالسّلام) از صحنه سیاسی – اجتماعی جامعه گردید. این خطبه که پس از تلاشهای بینتیجه فاطمه (سلاماللهعلیها) جهت استرداد فدک ایراد گردید، در حقیقت شکوائیهای بود که زهرا (سلاماللله علیها) از وضع زمانه ابراز داشت. او که از وضعیت پیش آمده پس از رحلت پدر ناراضی بود، فدک را بهانهای جهت اعلام مواضع به حق خود دید و به بیان و شرح دیدگاههای خود پیرامون مسائل مهم جامعه پرداخت.
(فدک از جمله قرا و قصبات حجاز و حوالی خیبر است که با مدینه طیبه دو یا سه روز طی مسافت فاصله دارد که به مقیاس زمان ما به ۱۳۰ کیلومتر میرسد. فدک سرزمینی بوده است آباد و به لحاظ داشتن آب کافی، از نخلستانهای فراوان و محصولات بیشماری برخوردار بوده است)
آنچه بیشتر در نظر شیعه حائز اهمیت است، آن قسمت از خطبه است که به شرح وقایع پیش آمده پس از رحلت پیامبر بزرگ اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میپردازد. این خطبه حاوی مطالب و مسائل عمیق فکری بسیاری است که نشان از آگاهی و معرفت حضرت به موضوعات علمی دارد، اما بخش تاریخی خطبه از نظر شیعه دارای اهمیت بیشتری است. این در حالی است که برخی از اندیشمندان و مورخان اهل سنت، درست به دلیل در برداشتن این گونه مباحث، این خطبه را مجعول و ساخته و پرداخته محدثان و مورخان متاخر شیعی مذهب دانستهاند.
ر.ک: ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء،ص۱۲
برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها
✅هدف اصلی از شرح خطبه
درباره این خطبه تا به حال کتب زیادی، به خصوص توسط دانشمندان شیعه نگاشته شده است. اما اکثراً، بلکه همه این تالیفات و تحقیقات، دربرگیرنده شرح محتوایی خطبه و مباحث مربوط به متن آن است و کمتر به مسائل مربوط به اسناد و رجال خطبه پرداخته شده است.
اما هدف اصلی این طرح، قبل از شرح اجمالی، نظری از برون به خطبه، و نگاهی هر چند کوتاه و گذرا به اسناد و منابعی است که به گونهای به این خطبه اشاره و یا آن را نقل نمودهاند. این، به خودی خود، باعث میشود به نوعی پاسخ شبهه مجعولبودن این خطبه نیز داده شود. مباحث مربوط به اسناد و رجال خطبه، جهت بررسی میزان اعتبار آن ضرورتی است انکارناپذیر، و تحقیق در آن منطقاً مقدم بر پژوهش در محتوای خطبه است، اما به دلیل گستردگی مباحث پیرامونی آن، مجال ورود به این مبحث در این مقال وجود ندارد؛ لذا این نوشته میتواند پیش درآمدی بر تحقیقات و پژوهش در اسناد و رجال این خطبه جهت تعیین اعتبار آن باشد. در ادامه به منابع، اسناد، و طبقات راویان خطبه، به صورتی مختصر و گذرا پرداخته میشود.
منابع خطبه
گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که این خطبه در منابع مربوط به نیمه دوم قرن دوم هجری آمده است. لوط بن یحیی، معروف به ابو مخنف ازدی (م ۱۵۷ ه)، کتابی مستقل به نام خطبه الزهرا (علیهالسّلام) داشته که البته این کتاب از بین رفته است.
همچنین ابوالفرج اصفهانی، از محدثان و مورخان مشهور قرن چهارم هجری، نیز کتابی تحت عنوان «کلامفاطمه فی فدک» داشته که آن هم چون دیگر آثار مربوط به این واقعه از میان رفته است.
همچنین احمد بن عبدالواحد بن احمد البزّاز، معروف به ابن عبدون (۳۳۰ – ۴۲۳ه)، از مشایخ مرحوم نجاشی و شیخ طوسی، کتابی به نام «تفسیر خطبه فاطمه الزهرا» داشته است.
علاوه بر این سه کتاب مستقل که پیرامون این خطبه به رشته تحریر درآمده و گزارشهای آن به ما رسیده است، بسیاری از محدثان و مورخان اسلامی، تمامی خطبه یا بخشی از آن را، با ذکر سلسله اسناد و رجال آن – یا بدون اسناد، در کتب خود آوردهاند و برخی دیگر نیز اشارهای به وجود این خطبه نمودهاند.
ما در ادامه به منابع مکتوبی که هم اکنون در دسترس است و خطبه حضرت در آن وجود دارد، به ترتیب زمانی حیات مؤلفان، اشاره خواهیم کرد.
ادامه دارد….
🌿منابع این خطبه عبارتند از:
1. بلاغات النساء؛
تالیف احمد بن طیفور: ابوالفضل احمد بن ابی طاهر، معروف به ابن طیفور، در سال ۲۰۴ هجری در بغداد متولد شد و به سال ۲۸۰ هجری در شام بدرود حیات گفت. تالیف حدود پنجاه کتاب را به او نسبت دادهاند. اثر مشهور او تاریخ بغداد و اثر دیگر او المنثور و المنظوم است. ابن طیفور این کتاب را در چهارده جز تالیف نمود که تنها دو جز یازدهم و دوازدهم آن باقی مانده و بقیه اجزای آن مفقود گردیده است. بخشی از جز یازدهم کتاب فوق، به نام بلاغات النساء هم اکنون در دسترس است.
این کتاب که اکنون به صورت مستقل تحت همین عنوان چاپ شده است، حاوی سخنان برخی از زنان اندیشمند و خطبای عرب زبان است. ابن طیفور خطبه حضرت فاطمه (علیهالسّلام) را پس از سخنان عایشه، همسر پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم)، ذکر کرده است.
این کتاب از قدیمیترین منابع مکتوبی است که خطبه حضرت با سلسله اسناد در آن موجود است و هم اکنون در دسترس ما قرار دارد.
ادامه دارد…
🌸خطبهی حضرت فاطمه سلام الله علیها:
🌹حضرت فاطمه سلام الله علیها، خطبهای غراء ایراد فرمودند که به طور مختصر به محورهای آن اشاره میکنیم؛ ایشان پس از حمد و ثنای الهی و ترسیمی از رسالت نبوی به این موارد توجه دارند:
الف) یادآور میشوند که ما اهلبیت یادگاری از پیامبریم که در میان شما به امانت نهاده شدهایم.
ب) معرفی خود و بیان زحمات علی (علیهالسّلام) برای پیشرفت اسلام.
ج) گذری بر رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ماجراهای پس از آن.
د) توبیخ غاصبان فدک.
ه) خطاب به انصار: «ای یادگاران زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وای یاوران دین و دژهای محکم اسلام، این چه سستیاست، در کمک به من و چه کوتاهی است، دربارهی حق من و چه خوابی است که در مورد ظلم به من شما را فرا گرفته است؟… شما قدرت کمک به آنچه من طلب میکنم و قوت بر گرفتن آنچه در پی آن هستم، دارید. در این فراز حضرت این نکته را یادآور میشود که در واقع سستی مسلمانان این حوادث را به دنبال داشته است و آنان نز در این حوادث بیتقصیر نیستند.»
در آخر میگویند: «این سخنان به خاطر رسیدن جان به لبم بود،… و اتمام حجتی برای شما بود.»
برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها…
🍃🌸🍃دو رویکرد در شرح خطبهی فدکیه:
«مسالهی فدک»، یکی از مباحث مهمی است که محققین در طول تاریخ به آن پرداختند.
در تحلیل فرازهای این خطبه دو رویکرد مورد توجه قرار می گیرد:
اول آنکه: ما شخصیت حضرت صدیقه طاهره را به عنوان یک انسان ممتاز در نظر بگیریم و جریان غصب فدک را به عنوان مشی اقتصادی خلیفهی اول بعد از غصب خلافت بدانیم.
دوم: در رویکردی بالاتر …، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را صاحب بیت النور نبی اکرم بدانیم که سیر هدایت و نور همهی عوالم با ابتلای ایشان می باشد و درگیری حضرت درگیری دو جبهه تاریخی حق و باطل است…
امیرالمومنین (علیه السلام):
🌱رزق و روزى دو گونه است؛
🌱يک، روزى ای كه تو آن را مى جويى و روزى ديگر كه آن تو را مى جويد،
كه اگر تو در پى آن نروى، آن در پى تو مى آيد.
پس غم سالَت را بر غمِ روزَت اضافه مكن.
رزقِ هر روز، براى همان روز تو كافى است.
🌱اگر آن سال [كه غم روزى اش را مى خورى] از عمر تو باشد
خداوند متعال فرداى هر روزى، قسمتِ آن روز را به تو خواهد داد و اگر آن سال از عمر تو نباشد، غم روزى آن را چرا مى خورى؟
🌱هيچ كس براى رسيدن به آنچه روزىِ توست، بر تو سبقت نمیگيرد و
هيچ غلبه كننده اى در به چنگ آوردن روزىِ تو، مغلوبت نمیكند و رزقى كه برايت مقدّر شده بى درنگ به تو برسد.
💐سلامتی و تعجیل در ظهور امام_زمان (عج) صلوات
مقدمه در باب خطبه ی فدکیه
بحث سندی:
این خطبه از خطبه هایی است که در مصادر قدیمی و اولیهی اهل سنت و امامیه، نقل شده و متصلاً به ما رسیده است؛ این طور نیست که جزء احادیثی باشد که صرفاً در کتب متأخر نقل شده باشد و گاهی تمام حدیث را و گاهی بخشی از حدیث را فریقین نقل کردند. مثلاً مرحوم صدوق در علل الشرایع، بخشی از این خطبه را که مربوط به شرایع و فلسفه احکام هست نقل کرده، ولی تمام خطبه را در کشف الغمه آورده است.
از اهل سنت هم ابن ابی الحدید در جلد شانزدهم کتابش، ضمن یکی از خطبه ها و بیانات امیرالمؤمنین (علیه السلام)، اسناد متعددی را برای این خطبه نقل می کند.
🌸خطبه فدکیه غیر از اینکه به لحاظ سند، معتبر است، به لحاظ محتوی هم کاملاً پیدا است که منسوب به معصوم هست.
🍀موضوع خطبه
موضوع خطبه بنا بر آنچه در تاریخ نقل کردند، این است که: بعد از آنکه کار خلافت برای خلیفه اول تمام شد، یکی از اقداماتی که انجام داد این بود که فدک را که مِلك شخصی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بود و وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بر اساس دستور خدای متعال به ایشان بخشیده بودند، جزو اموال عمومی اعلام کرد!!
حضرت صدیقه طاهره به مسجد آمدند و خطبه ای خواندند که به خطبه فدکیه معروف شد. «فدک»، یکی از مباحث مهمی است که محققین در طول تاریخ به آن پرداختند، کتب خوبی هم در این باره نوشته شده که شاید یکی از بهترین هایی که در دوره معاصر ما نوشته شده، کتاب مرحوم شهید صدر رضوان الله تعالی علیه است.
🌸محورهای خطبه
🌼سخنان صدیقة کبری(عليها السلام) را در این خطبه میتوان در شش محور تشريح کرد:
1️⃣ايشان در بخش اول از سخنان خویش به مسئلة خداشناسی پرداخته، معارفی عمیق حول صفات و افعال الهی بیان میفرماید؛
2️⃣مسئلة نبوت و ویژگیها و اهداف آن، بخش دوم سخنان ايشان را به خود اختصاص میدهد؛
3️⃣بخش سوم بر محور قرآن کریم و بیان معارف اساسی آن میگردد؛
4️⃣در بخش چهارم، بانوی دو عالم(عليها السلام) ضمن معرفی خود و بیان خدمات رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و امیرالمؤمنین(عليه السلام)، به آسیبشناسی جامعة اسلامی پس از رحلت پیامبر اسلام میپردازد و نحوة شکلگیری انحراف در جامعة اسلامی را تشریح ميکند؛
5️⃣در بخش پنجم به مسئلة تصرف فدک اشاره کرده، ادلة باطل مخالفان را برای اقدام به این کار نقد ميکند؛
6️⃣و سرانجام در بخش ششم رو بهسوی انصار، از آنان برای دفاع از حق یاری میطلبد و با این بیان، حجت را بر همة آنان تمام ميکند.
✅در ادامه با ما باشید…
🌟مبارزهی سیاسی و ولایی حضرت زهرا سلام الله علیها
⚡️پس از روى كار آمدن خليفهی اول، از اولين اقدامات در جهت تثبيت قدرت سياسى و اقتصادى خلافت، گردآورى زكات و سامان بخشيدن درآمدها بود و از اينرو، تصرف منطقه اقتصادى فدك، آغاز رويارويى عملى با مخالفان سياسى بود كه با اين حركت، درگيرى را از پشت درها به صحنه علمى مسجد كشانيد و فاطمه زهرا عليهاالسلام را به بيانى طولانى و مفصّل وادار نمود.
…
برای نقل فضائل و مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها
🌟مبارزهی سیاسی و ولایی حضرت زهرا سلام الله علیها
⚡️پس از روى كار آمدن خليفهی اول، از اولين اقدامات در جهت تثبيت قدرت سياسى و اقتصادى خلافت، گردآورى زكات و سامان بخشيدن درآمدها بود و از اينرو، تصرف منطقه اقتصادى فدك، آغاز رويارويى عملى با مخالفان سياسى بود كه با اين حركت، درگيرى را از پشت درها به صحنه علمى مسجد كشانيد و فاطمه زهرا عليهاالسلام را به بيانى طولانى و مفصّل وادار نمود.
……
💥فدک بهانهایی برای اعتراض به انحراف
✅در فرهنگ شيعه، «فدك» نمادى از معنايى بزرگ است كه هرگز در محدوده يك قطعه زمين نمى گنجد و همين معنا رمزى است كه درگيرى را از مخاصمه سطحى و محدود، به مبارزهاى سياسى تبديل كرد.
⚡️منازعه فدك در واقع، فرياد اعتراض يادگار رسول خدا صلى الله عليه وآله به انحراف پديد آمده در جهان اسلام است💚
….
🌸دفاع از ولایت علی علیه السلام
🌴«خطبه فدك» علاوه بر قاطعيت فاطمه زهرا عليهاالسلام در حقخواهى نسبت به ارث خويش، بيش از پيش بيان روشن دفاع از حضرت على عليهالسلام است و انتقاد از بىوفايى و خيانت مردمان نسبت به حق صريح اهل بيت عليهمالسلام.
🌴حضرت زهرا عليهاالسلام در اين محاجّه، با بهرهگيرى متين و استوار از آيات قرآن كريم، تفسيرى مستند و محكم از آيات قرآن را به نمايش مىگذارد كه نشاندهنده اوج اشراف و آگاهى از بيان رموز آيات است و خطبه را از صبغه سياسى به درس معرفتى و كلاس تفسيرى و ادبى بدل مىنمايد كه مفسّر آن در نهايت درجهی فهم و ادراك مبانى آيات الهى و نهايت درجهی فصاحت و بلاغت در گفتار و سخنسرايى است.
چرا امام رضا (ع) را قبله هفتم می نامند؟
✍️ در کتاب جنان الخلود که نویسنده آن از علمای برجسته به شمار می رود، آمده است: حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را بدین لحاظ قبله هفتم می گویند که مردم در روی زمین به هفت موضع توجه دارند یا هفت موضع از زمین قبله گاه مسلمین است.
🔹مکه معظمه، مدینه طیبه، نجف اشراف، کربلای معلی، مقابر قریش یعنی قبور کاظمین علیهماالسلام، سامرا و شهر مقدس مشهد علی بن موسی الرضا (ع). بدین جهت است که آن بزرگورار را قبله هفتم می گویند.
✅ نکته آنکه شاید ثواب زیارت امام رضا (ع) مساوی با این هفت موضع باشد زیرا شیعیانی که امام رضا (ع) را به عنوان امام قبول دارند امامتشان کامل است برای اینکه از امام رضا (ع) به بعد هیچ فرقه ای به وجود نیامده است.
🔹 درباره این صفت حضرت رضا (ع) یعنی قبله هفتم بودن ایشان حجت الاسلام فاضل بسطامی در «تحفه الرضویه» نقل می کند: روزی حضرت موسی بن جعفر (ع) در برابر فرزندان هنگام نماز فرمودند: «فرزندم علی بایستی برای اقامه نماز جماعت باشد تا من به او اقتدا کنم.»
🔹امام موسی بن جعفر (ع) می خواستند به فرزندان و خویشان بفهمانند که امام بعد از آن حضرت (ع) علی بن موسی (ع) است و حضرت رضا (ع) امام جماعت شدند و از انجا حضرت (ع) را ملقب به قبله هفتم (یعنی قبله امام هفتم (ع)) بازگو می کردند…
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا علیه السلام
صدای عشق است که امشب از دیار توس عالمگیر شده، شمس الشموس دیار ایران زمین است و قبله حاجات دل های نگران…
غریبالغرباست اما غربت خاکی تمام زائرانش را به گوشه چشمی میزداید.
انیسالنفوس است و شاه خراسان؛ اما پادشاهی میکند دل های غبار گرفته را و امید می بخشد چشم های بارانی به ضریح دوخته را…
هم او که زیارتش «حج فقرا» است و حریمش حرمت بخش دستهای خالی به آسمان گشوده!
نماز حضرت رضا علیه السلام
صلوات برامام رضا (ع)
در کرامات و معجزات حضرت رضا (ع)
شمسالشموس جهان!
خورشید وجودت را بر دلهای غبار گرفته ما بتابان و گَرد سیاهی را از آن پاک نما تا آینهٔ تمام نمای رحمت و کرامتت را لمس کنیم.دل تنها به شوق زيارت توست که اوج مى گيرد و دیده تنها به لطف حرمت نگاهت جلا میگیرد.
هشتمين نور کرامتی که با گوشه چشمی، قلبمان را به آمین دعایت صیقل می دهی!
پنجره فولادت همان ضریحی است که عشق را معنا مى كند و سقا خانه ات محفل عشاقی است که گره در نگاه تو بستهاند دل به زيارت تو اوج مى گيرد.
زیارت اول امام رضا (ع)
زیارت امام رضا (ع)
زیارت امین الله
صلوات بر امام رضا (ع) در حرم رضوی
زیارت جامعه کبیره
نماز امام رضا (ع)
اى ضريح سراسر نور!
امشب میلاد توست؛ تویی که با حُرم نگاهت حریم دل های شکسته را گلستان میکنی و حاجات را به روا شدن گره میزنی!
امشب به گونه دیگری همه سينه ها و همه جانها تو را طلب میکنند و همه چشم ها در شعف میلادت اشکبارند.
اى غريب الغربا !
امشب غربت همه ما را برَهان و بر دل هامان عشق بکار؛ که بذر محبت تو نهال وجودمان را سیراب کند و درخت باور ایمان مان را بپروراند.
میلاد سراسر نورت گوارای جان مشتاقان حریم امن حرمت باد!
زهرا مرادوند
باد صبا
همراز سحرخیزان، همراه برنامه ریزان
www.badesaba.ir
⚜ عشق به خلق!
💗 كسى كه عاشق حق شد،
عاشق خلق مىشود،
كه: عاشقم بر همه عالم
كه همه عالم از اوست.
💓 و اين عشق مىشود زيربناى مبارزه
و امر به معروف و نهى از منكر.
💗 كسى كه عشق به حق دارد
عاشق خلق مىشود
و آنها را از بتها و طاغوتها و شيطانها نجات مىدهد،
💗 مؤمن نمىتواند بىتفاوت و يا سازشگر بماند.
سازشگرى و بىتفاوتى با ايمان و بالاتر، با توحيد نمىسازد.
📚 استاد علی صفایی حائری، رشد ص۵۵
⚜ نباید ناراحت شویم!
📿 اگر در راه امام زمان(عج) باشیم چنانچه به ما ناسزا هم بگویند نباید ناراحت شویم
📿 بلکه همچنان باید در آن راه حق و حقیقت ثابت قدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم.
📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٠٣
⚜ عیب دیدن کار خوبی نیست!
💕 زن و مرد باید به همدیگر خوشبین باشند و هر کدام عیب را از خود بدانند، و به دیگری نسبت ندهند. اصلاً عیب دیدن کار خوبی نیست.
💕 وقتی میخواهید از منزل خارج شوید اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید؛ وقتی هم خواستید وارد خانه شوید بیرون در استغفار کنید و صلوات بفرستید و هر ناراحتی که داری بیرون بگذارید و با روی خوش داخل شوید تا اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند. کمال زن و مرد در این است.
📚 حاج اسماعیل دولابی، مصباح الهدی
🌱امام رضا علیه السلام
🍃هرکس از خداوند، توفیق بخواهد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است.🌱
📚مسندالامام الرضا علیه السلام، ج۱، ۲۸۳🌿
⚜ حجابِ ندیدنی!
📖 وقتی انسان قرآن می خواند، خدا فواصلی بین او و غیرمؤمنان تعریف میکند که خود شخص متوجه این فاصلهها نمیشود؛ که چرا دارد با عدهای پیوند میخورد و از عدهای دور میشود.
📖 شما تجربه کنید و قرائت قرآن را به صورت مداوم در برنامه خود بگذارید. خودتان میبینید پایتان از جمعهای نامطلوبی دور میشود و با آدمهایی آشنا میشوید که خودتان آنها را انتخاب نکرده بودید. جوری که ـ به تعبیر اشتباه ـ تعبیر به شانس میکنید! در حالیکه این سنت قطعی الهی است که پشت آن، قرائت قرآن شماست.
📖 این حجاب را خدا «حجاب ندیدنی» معرفی می کند. «وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا» وقتی قرآن میخوانی بین تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند حجابی نادیدنی ایجاد می کنیم.
📚 حجتالاسلام قاسمیان
🌸امیرالمؤمنین علیه السلام
🔰 هرگاه دست به گناهي زدي بر آن پشيمان باش (تا توبه و استغفار محسوب شود).
📙غررالحکم، باب الندم
⚜ راهکار بی رغبت شدن به گناه!
☘ خدای تبارک و تعالی، فرمود: ناله گنهکاران در نزد من محبوبتر است از تسبیح تسبیحکنندگان.
☘ بروید به درگاه خدای خودتان ناله کنید. فکر کنید تا گناهان به یادتان بیاید. به کسی نگویید؛ اقرار به گناه پیش دیگران گناه است، ولی در دل خودتان گناهانتان را در نظر بگیرید.
☘ تقصیرهای خودتان را بگویید، ناله و تضرّع کنید، طلب مغفرت و شستشو کنید. خدا شما را میآمرزد، روح شما را پاک و پاکیزه میکند، به دل شما صفا عنایت میکند.
☘ از آن پس حالتی در شما ایجاد میشود که شیرینی عبادت را در ذائقه خودتان احساس میکنید، گناهان و لذات گناهان در نظر شما کوچک میشود. میبینید اصلًا همه رغبتتان به کارهای پاک و خوب است.
📚 استاد مطهری، آزادی معنوی، ص۱۲۶
شهید_احمد_علی_نیری
عارفانه
🍃شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود ؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد ، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
☘مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: ” در_این_تهران_بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟”
در بخشی از کتاب عارفانه نوشته شده است: آیت الله حق شناس ، در مجلس ختم این شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود ، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!”
🍀سپس در همان شب در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: “من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد ، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم ، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. اما_نه_روی_زمین ! بلکه بین_زمین_و_آسمان_مشغول_تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمد_آقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا_زنده ام به کسی حرفی نزنید
☘امام سجاد(ع)
تعجب می کنم از کسی که از غذای فاسد بخاطر ضررش دوری میکند، اما از گناه بخاطر زیان و ننگ آن پرهیز نمی کند.🍂
کشفالغمه صفحه ۲۱۰
⚜ بیتوجهی به فقراء، جرم بزرگی است!
🌿 در قرآن كريم ميخوانيم:
«وَلا تَحاضّونَ عَلى طَعامِ المِسكينِ»
(و يكديگر را به غذا دادن به مستمندان تشويق نميكنيد)
🌿 رسیدگی به مساکین و یتیمان بسیار مهم است و بی اهمیتی به آن، جرم بزرگی است!
🌿 به اين دارالايتام ها سر بزنيد، هر چقدر که در توانتان هست به مساكين کمک کنید ولو اينكه مقدار آن كم و جزئی باشد.
مهم اين است كه ما به اين امور بی توجه و بی اهميت نباشيم.
📚 حجتالاسلام فاطمی نیا، برگرفته از جلسه ١٠٧ سيری در صحيفه سجادي
امام صادق علیه السلام:
هر بندهای که از گناهی که مرتکب شده پشيمان شود، پيش از آنکه استغفار کند خداوند گناهش را میآمرزد.
جامع احاديثالشيعه، ج ١٤، ص۳۳۸🌿
⚜ خانه گرم و نورانی!
💕 شرط زندگی و معاشرت را دعوا نکردن قرار دهید، یگانگی و الفت مبدأ همه خوبیهاست.
💕 از حدیث کساء ادب صحبت کردن فرزندان و شوهر و همسر با یکدیگر را بیاموزید؛
💕 اگر زن با مرد مدارا کند، در نصف اعمال خوب او شریک است. با بزرگ خانوادهتان مدارا کنید. زن با شوهرش، فرزندان با پدرشان مدارا کنند و حرمت او را نگاه دارند. هماهنگی و موافقت اخلاقی بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد در صد برای غیر انبیاء و اولیاء علیهم السلام غیرممکن است.
💕 اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید، صبر و استقامت و گذشت و چشمپوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.
📚 حاج اسماعیل دولابی، مصباح الهدی
⚜ همیشه توجه مان به عیوب خودمان باشد!
▪️ بی عیب ما نداریم در دنیا، و ما باید همیشه توجه مان به آن عیوب خودمان باشد…
▪️ و انسان که بخواهد برای خدا کار بکند و به مقام انسانیت برسد، باید همیشه دنبال این باشد که ببیند چه عیبی دارد؛ دنبال این نباشد که ببیند چه حسنی دارد.
▪️ برای این که دنبال این که چه عیبی دارد، می شود انسان در صدد رفع آن برآید، و دنبال این که چه حسنی دارد پرده می شود در چشم انسان و نمی تواند عیوب خودش را ببیند.
📚 امام خمینی (ره )، صحیفه نور، ج۱۷، ص۱۶۱
نرم افزار آل کساء
ویژه مسابقه دهه کرامت
🎁۱۱۰جایزه
به هر نفر ۱۱۰ هزار تومان
برای شرکت در مسابقه نرم افزاررا نصب نمایید.
تا مهلت مسابقه تموم نشده سریع بیایید.
سلام بر تو اى امام هشتم، اى فرزند پيامبر و على، اى پاره تن فاطمه اى جگر گوشه حضرت موسى بن جعفر، و اى امامى كه هر لحظه دل هاى ما به شوق ديدار حرم مطهّرت مى تپد، سلام بر تو اى على بن موسى الرضا، و سلام بر پدارن بزرگوارت و فرزندان پاك و معصومت.
سلام و درود خدا بر کسیکه خدا و رسولش از او رضایت دارند؛ امامی که چشمه جوشان لطف و رحمتش به دریای ازلی رحمت و رأفت بیکران پروردگار متصل است و هر پناهجوی بیآشیانى، در پناه نگاه و نوازش او، چون آهوی رمیده از صیاد، آرام میگیرد.
سلام بر خراسان، بوستانی از بوستانهای بهشت که در آن فرزانه فرزندی از نسل رسول خاتم(صلی الله علیه و آله وسلم)، چندی زیسته و درخشیده است.
سلام بر رواق های بلند حرمش که همواره مأمن دل های خسته و پناه آهوان رمیده از دام دل و دانه دنیاست.
سلام و درود و صلوات بر امام رضا(ع)، هشتمین امام، کوکب درخشنده، ابر بارنده، باران شتابنده و خورشید فروزنده.
سلام بر تو که عظمت کشور ما هستی و ضامن سعادت و سربلندی ما!
سلام بر تو و بر خانه ای که قدم در آن نهادی!
سلام بر تو و دامانی که تو را بپرورید!
سلام بر تو و زندگیِ سراسر نورانی ات.
سلام بر تو و مزاری که وعده گاه زیارت و التجای عاشقان است! مولا جان، امام رضا علیه السلام ! به خانه دل های عاشقان خوش آمدید!
تو به نگاه هاي خاك گرفته كوتاه نظر آموختي كه «غيب را ابري و آبي ديگر است آسمان و آفتابي ديگرست.» آموختي كه افق هاي ديدشان را بگسترانند و بدانند كه زندگي همين چهار و پنج روز نيست … كه «آدمي در عالم خاكي نمي آيد به دست»؛ آموختي كه به در آييم و ديده بگشاييم تا دست الهي را پشت صحنه آفرينش ببينيم. تو به ما آموختي كه مخزن علم اگر متصل به درياي الوهيت باشد، هيچگاه تمام نخواهد شد.
صداي رساي تو از كوچه هاي نيشابور به گوش مي رسد هنوز؛ «صداي توحيد، دژ استوار خداوند است در اين سياره زلزله خيز و كسي كه بدان پناه ببرد، عذاب نخواهد شد
سخت است جدا شدن از شهر خاطره هاي پيامبر؛ اما تو «رضا» شده اي به رضاي الهي؛ غريب آمده اي تا اسلام را از غربت بيرون بياوري، تا غريبه ها را آشنا كني با هم.
كبوتران مسافر را بنگر؛ رنج دوري را به جان مي خرند تا نزديك باشند به تو؛ كسي كه تو را دارد، غريب نخواهد شد.
چشم ها در ايوان طلاي تو، مثل گمشده ها به اصل خويش،به روزگار وصل خويش بازمي گردند. سناباد طوس، منزلي شده است تا هر كسي خودش را دوباره بيابد. آدمي، غريب است در اين دنيا و تو امام غريباني؛ آدمي مسافر است و تو كاروان سالارِ مسافران عشق؛ با ما بمان تا از رواق هاي تو، به دروازه هاي ملكوت برسيم.
نخل ها قيام كرده اند. رشته كوه هاي زاگرس برخاسته اند به استقبال. قدم بر فرش بال هاي ملائك بگذار؛ اينجا سرزمين عاشقان آل علي است. بر شانه هاي بلند خراسان بنشين تا آنانكه مصطفي(صلی الله علیه و آله وسلم) را نديده اند، به عصمت چشم هايت ايمان بياورند؛تا آنانكه مرتضي(علیه السلام) را نديده اند،اوصاف بلندش را در قامت رضا(علیه السلام) بنگرند. كرم نما و فرود آ تا موج هاي سرخ كارون از زير قدم هايت بجوشد! دست بر سر و روي باغچه ها بكش؛ بلكه درختچه هاي بادام جوانه بزنند، بلكه رودخانه اي آبي از دل سنگ هاي سياه بيرون بتراود!
سخن بگو تا اهالي زمين،كلمه «لا اله الا الله»را از زبان يك مرد آسماني بشنوند!
سلام بر تو اى امام هشتم، اى فرزند پيامبر و على، اى پاره تن فاطمه اى جگر گوشه حضرت موسى بن جعفر، و اى امامى كه هر لحظه دل هاى ما به شوق ديدار حرم مطهّرت مى تپد، سلام بر تو اى على بن موسى الرضا، و سلام بر پدارن بزرگوارت و فرزندان پاك و معصومت.
فرارسيدن يازدهم ذى القعده سالروز ولادت هشتمين امام معصوم، خورشيد فروزان خراسان، مايه بركت و افتخار كشور ايران، محبوب دلهاى شيعيان، حضرت ابى الحسن على بن موسى الرضا عليه السلام را به همه مسلمانان جهان بالأخصّ شيعيان تبريك مى گوييم.
بوی خوش کدام بهار است که شامه ی زمین را می نوازد؟
هوای پیراهن کدام یوسف است که دنیا را به سر مستی فراخوانده است؟
این همه پروانه شناور در هوای عشق زاده کدام لبخند است؟
ذی القعده یازدهمین روزش را چرا چراغانی کرده است؟
روشنی از روزنه ها جاری است.خورشیدی از دامان نجمه آن زنی که حیا و دینداری اش مپال زدنی است طلوع کرده است تا سرنوشت تاریک دنیا را به روشنایی روز تبدیل کند.
شوق در رگ های ذی القعده می دود.
هشتمین خورشید دمیده است.همان علی نامی که آشنای تمام غریبان است.کسی که در درستکاریی به پدرش حضرت موسی بن جعفر(ع)شبیه است.
ای مولای سبز پوشی که در دفتر شیعه مانند نداری.کاش بودی و می دیدی که این روز ها در خراسان غلغله است.فقط و فقط برای اینکه بگویند:
صحن و ایوان تو را ای کاش جارو میزدم/چون کبوتر ها
خراسان در شب میلاد تو، عزیزترین جای عالم است. امشب عطر زعفران و گلاب، عطر عود و اسپند، از زمین به آسمان راه میگشاید و تمام عرشنشینان، چراغانی شهری را به هم نشان میدهند که خورشیدی شبانهروز در خاکش پرتوافشانی میکند. امشب نگاه فرشتگان به مشرق ایران دوخته شده و تمام دلها بهسوی طوس پر میکشد. همه دلها امشب حسرت پرواز دارند، حسرت داشتن دو بال سبکبار که بی وقفه بهسوی تو پر بگشایند و شادباش میلادت را بر ضریح تقرب بوسه زنند. چه مبارک سحری و چه فرخنده شبی است!
کبوتران در آسمان حرم میرقصند و میان زمین و آسمان مرددند، مانده اند در زمین بمانند و شوق و شادی زائران تو را ببینند یا آنکه به آسمان پر بگشایند و با دستافشانی فرشتگان همراه شوند. کبوتران، همه سپیدپوشند امشب و همه پیام سرور بر لب دارند. کبوتران امشب در حریم تو چه عزیزند، چه گرانقدرند!
امشب عاشقان تو به یمن شادی میلادت، دست نوازش و ارادت خویش را بر سر کبوتران تو میکشند و به سرسلامتی ات، بر سنگفرشهای حرم بذر عشق میپاشند، کبوتران را بوسه میزنند و دوستشان دارند؛ چرا که کبوتر، نشانی از مهر و بیهمتایی تو دارد. امشب هیچ اشک شوقی دست از ضریح تو نمیکشد و هیچ حاجتمند امیدواری از گنبد تو چشم بر نمیدارد. این عید عاشقانه را تو بی شک، با اجابت تمام حاجت ها عاشقانه تر میکنى.
مشهد، چراغانی عاشقانه ای است که نور پرفروغش تمام زمین را روشن کرده است. مشهد، گنبد و گلدسته و نقاره است که هر دل عاشقی را کبوتر میکند و هر کبوتر، دعاهای زخمی اش را مدام به چهار سوی حرم آواز میخواند. مشهد، ضریح چهارگوشه ای است که در هر گوشه خویش مهربانی خدا را دارد و استجابت بیدریغ.
مشهد، قرارگاه اشک است. اشکهای بیقراری که دامان ولایت نور را چنگ میزنند و خویش را به امید درمان دردها به امام مهربان میرسانند. مشهد، التماس دعاست، التماس استجابت، التماس عنایت عشق و تکانخوردن شانه های گریان و لبخند دعاهای به اجابت رسیده و بوسه های شکرانه به ضریح و پنجره های فولاد. مشهد، چادرهای نمازی است که اشکهای بی دریغ در برمیگیرند، دستهای لرزانی است که گونه های به اشک نشسته را پاک میکنند و چشمهای سرگردانی است که در پی اجابت، تمام نگاه هایشان به جانب کرامت و رأفت خورشید است.
اِذ انْتَبْدَتْ مِنْ اَهْلِها مَکاناً شَرْقِیّاً. (مریم: 16)
هنگامی که از خویشان خود دوری جست تا به شرق رود…
نه کبوتر بود، نه آهو. نه دانه برای چیدن میخواست و نه از صیاد و دام و تفنگ میگریخت. تنها یک دل بود، در سینه ای به تنگ آمده از روزگار، تنها خستگی بود از زمانه و دنیای خالی از تبرک و تقدس. شب در تمام جانش ریشه دوانده و خورشید را گم کرده بود. نومیدی همچون تیری زهرآلود، همچون نیزهای مسموم او را نشانه رفته و امیدش را پنجه در گلو افکنده بود. امیدش به شمعی می مانست که نفس های آخر را میزد؛ شمعی که کورسو شده ای در مسیر طوفان بود و هر لحظه بیم خاموشی اش میرفت.
از دور شعله های مقدس خورشید را دید و روشنایی بادیه طور چشمانش را به خود فرا خواند. از ورای آن همه راه و دورى، آفتاب شعله ور را دید و به او دلباخته و امید بست. خورشید را میخواست، تمام بیقراری اش برای دیدار آفتاب بود، پس راه شرق را درپیش گرفت. رنج جاده ها را با تمام دور و درازیشان بردوش کشید و فاصله ها را فرسنگ به فرسنگ تحمل کرد و گذشت تا به سرزمین موعود رسید؛ به سینای روشنی ها، به وادی مقدس «طُویٰ»؛ به مشهد تو رسید؛ به اینجا که تنها تو هستی و خدا هست و هیچچیز دیگر نیست؛ اینجا که زمان از حرکت ایستاده؛ اینجا که زمین دور تو میچرخد، ابدیت حاکم است و هرکسی تنها تو را در آیینه اشک خویش میبیند و میجوید.
اینجا مردی هست که از آسمان آمده و زمین را در آغوش مهر خویش کشیده تا چهار فصلش بهار باشد. اینجا مردی هست که کبوتران، از هر کجای عالم، راه حریم او را میدانند و بهسویش پر میکشند، مردی که آهوان رمیده و هراسان روزگار را هرکجای هستی که باشند، پناه میدهد و ضامن میشود. اینجا مردی هست که سنگفرشهای خانه اش را فرشتگان به بالهای خویش جارو میکشند و پرده های حرمش را به تبرک، روسری خویش میکنند. اینجا مردی هست که عاشق و دلداده فراوان دارد. اینجا یک مرد هست و مانند او در این خاک، هیچ مردی نیست.
امام رضا(ع)…
میرسم از صحن جمهوری چشمان دلت
تا ضریح سبز گیسوی پریشان دلت
میرسم از غربت چشمان باران خورده ام
کوه بکوه منزل به منزل تا خراسان دلت
بی پناهم خسته ام مولای من
کم از اهو نیستم آقا به قربان دلت
کاش نام ما هم ثبت می کردید عاقبت
در میان دفتر سرخ شهیدان دلت
باز می لرزد درون سینه آهوی دلم
ضامن آهو دو دست ما به دامان دلت
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بردامن ما دست توسل بزنید
کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را
شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیلهاش هم نمی رسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم نمی دیدند…
دخترانی بزک کرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید.
استعمار و استکبار صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بعضی از ماها…
اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما… گفتند چادر حجاب برتر است و میشود برتر نبود! بین خوب و خوب تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمیخورد .
میشود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود… حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمیتواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب.
گام دوم، گرفتن مقنعه بود… میشود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم می آید روسریهایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانمها هم میرسید… خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون میزد.
…….در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زن های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد میگرفتند.
……چشم های ما متوجّه این آب رفتن نمی شد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت میکرد…
….مانند بچهای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ میشود و قد میکشد و والدینش حس نمیکنند اما دیگران که کمتر او را میبینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او میشوند… ما عادت کردیم به روسریهایی که هر روز آب میرفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری… مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو…
……به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بیحجابی معضل فرهنگی است، برای حل آن باید کار فرهنگی کرد… سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کارهای ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلات و برنامههای عمومی یافت میشد…
امسال هم مد پوشش خانمها تغییر کرده است، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار… یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را ……….
یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفتهاند سراغ شلوار! چشمهای ما هنوز عادت نکردهاند… اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست… خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر میشود و ما عادت میکنیم…. آن وقت… نمیدانم بعدش سراغ چه خواهند رفت…
حیرت آور است !!
همه ی جهان حجاب دارد:
1_کره زمین دارای پوشش است…
2_ میوه های تر وتازه دارای پوشش است…
3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود…
4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته
5_ سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود…
و……
در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛
اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!!
بانو!
این چادر تا برسد بدست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام…!
چادرت را در آغوش،بگیر و بگو برایت روضه بخواند
همه را از نزدیک دیده است…
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
تا میتوانید نشر دهید… تا شاید غیرت ازدست رفته تکانی بخورد…
✅زندگی مادی مردم در دولت امام زمان(عج) چگونه است؟
✍امام زمان (عج) به منادى دستور می دهد که در میان مردم اعلام کند که هر کس #نیازى به مال دارد، برخیزد. از میان مردم کسى برنمی خیزد، مگر یک نفر که می گوید: من محتاجم.
پس قائم (عج) به او می گوید: «برو پیش کلیددار و بگو مهدى به تو دستور می دهد که مالى به من بدهى». کلیددار می گوید: جامه ات را بیاور. جامه اش را می گسترد و درون آن را پُر می کند. هنگامى که آن را بر دوش می گیرد، پشیمان می شود و می گوید: چرا در میان امت محمد(ص) من از همه آزمندتر باشم؟! چرا آن عفت نفس عمومى را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به کلیددار تحویل می دهد، اما پذیرفته نمی شود، و مهدى (عج) می گوید: «آنچه را که ما عطا کردیم، پس نمی گیریم»
📚منتخب الاثر، ص 147
کلیپ
🔸 زیبا ترین کلیپ ممکن درباره حجاب از زبان سیده زهرا دختر بچه 8 ساله
🔸آیا میشه این کلیپ را دید
ولی به فکر فرو نرفت؟
🕋فضیلت و خواص سوره انشراح🕋
🍀نود و چهارمین سوره قرآن کریم است که مکی و 8 ایه دارد.
🌼در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت است: هر کس سوره انشراح را قرائت نماید مانند کسی است که حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم را دیدار کرده و اگر غمگین و ناراحت باشد خداوند ناراحتی اش را برطرف می کند.(1)
🍀امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره انشراح را در شب و روزش زیاد قرائت کند، هیچ چیزی از اجزای بدن او و اطراف او نیست مگر اینکه در روز قیامت به سود او شهادت می دهند.(2)
🌼امام باقر علیه السلام هم فرمودند: هر کس سوره انشراح را در شب و روزش تلاوت نماید شهید از دنیا می رود و شهید برانگیخته می شود و شهید زنده می شود و او مانند کسی است که با شمشیرش در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و در راه خدا مبارزه کرده است.(3)
🍀آثار و برکات سوره🍀
🌼1) درمان درد سینه و قلب
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس این سوره را بخواند خداوند به او یقین و عافیت عطا می کند و هر کس آن را برای درد سینه قرائت نماید و برای این درد آن را بنویسد خداوند او را شفا می دهد. (4)
🍀2) رفع دلتنگی
طبرسی می گوید: برای رفع دلتنگی هفده مرتبه سوره «انشراح» خوانده شود هر روز دو بار انجام شود یک بار صبح و یک بار عصر.(5)
🌼3) حفاظت از مسافران سفر دریایی
هر کس که مسافر دریا است سوره انشراح را بخواند از ترس ها و دردهای ان سالم می ماند تا زمانی که از کشتی پیاده گردد.(6)
🍀4) برای دفع سنگ کلیه و مثانه
نوشیدن آب نوشته این سوره برای انداختن سنگ کلیه و مثانه مفید است و مثانه را باز می کند. و برای سردی خوب است… (7)
🌼5) آسانی وضع حمل
گویند به جهت آسانی وضع حمل سوره انشراح را بنویسد و بشوید و به زن حامله بنوشاند زود و به آسانی وضع حمل کند.(8)
🍀ختومات مجرب🍀
🌼الف) برآورده شدن حاجات
این ختم را سه روز تکرار کند: هر روز 7 بار حمد بخوان و 700 صلوات و 80 با ر انشراح را بخوان و بعد 1001 بار توحید و مجددا 7 بار حمد و 100 صلوات بفرست و حاجتت را بخواه.به حتم برآورده می گردد. (9)
🍀ب) جهت ثروتمند شدن
جهت توانگری چهارشنبه آخر صفر انشراح و تین و نصر و توحید هر کدام را 7 بار بخواندو مجرب است.(10)
______________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص387
(2) ثواب الاعمال،ص123
(3) اعلام الدین، ص383
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص687
(5) مکارم الاخلاق، ص378
(6) مستدرک الوسائل، ج8، ص236
(7) المصباح کفعمی، ص460
(8) درمان با قران ، ص151
(9) درمان با قران، ص151
(10) همان
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
فضیلت و خواص سوره ضحی
نود و سومین سوره قرآن کریم است که مکی و 11 آیه دارد.
امام صادق علیه السلام در فضیلت این سوره مبارکه فرمودند: هر کس سوره «ضحی» را شب یا روز زیاد بخواند چیزی در حضورش نیست مگر اینکه به نفع او شهادت می دهند حتی مو و پوست و گوشت و استخوانش. خداوند پس از این شهادت ها می گوید: «شهادت شما را برای این بنده ام پذیرفتم. او را به بهشت ببرید تا هر چه که دوست دارد به او اعطا شود. گوارایش باد.»(1)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: هر کس سوره ضحی را قرائت نماید از جمله ی کسانی که خداوند از او راضی است و رسول خدا از او شفاعت می کند و به تعداد همه یتیم ها و مستمندان ، خداوند ده حسنه به او اعطا می کند.(2)
همچنین ایشان فرموده اند: هر کس در شب بیست و سوم ماه رجب دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت پس از حمد 5 مرتبه سوره «ضحی» را بخواند خداوند به تعداد حروف این سوره و به تعداد کافران در بهشت به او درجه می دهد.همچنین ثواب هفتاد حج و ثواب کسانی که در هزار تشییع جنازه شرکت کرده و کسی که هزار مریض را عیادت کرده و ثواب کسی که هزار حاجت مسلمانان را برآورده کرده به او داده می شود.(3)
آثار و برکات سوره
🌷1) برای بیاد آوردن امر فراموش شده
اگر سوره «ضحی» را برای یک امر فراموش شده بخواند به یاد می اورد. (4)
🌷2) بازگشت غائب
اگر سوره ضحی را به اسم کسی که غائب یا گم شده است خوانده شود مسافر و گمشده سالم به خانه و خانواده اش باز می گردد…(5)
🌷گفته اند: هر گاه بخواهی غایبی را حاضر کنی سوره ضحی را 11 بار بخوان.(6)
🌿ختم مجرب🌿
🌷هر کس 40 بار این سوره را بلافاصله و بدون تکلم و رو به قبله و با طهارت، در روز ها یا شب های مبارک مثلا شب جمعه بخواند به هر نیتی که باشد حاجتش برآورده شود (7)
______________
پی نوشت:
(1) ثواب الاعمال، ص123
(2) مجمع البیان، ج10، ص379
(3) اقبال الاعمال، ج3، ص260
(4) مصباح کفعمی، ص460
(5) تفسیرالبرهان، ج5، ص681
(6) درمان با قرآن، ص150
(7) همان
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
پنج نفر از حیله شیطان در امانند:
امام صادق علیه السلام: شیطان گفت:به جز پنج نفر سایر مردم از حیله و نیرنگم مصون و محفوظ نمی باشند،
آنان عبارتند از:
1⃣ کسی که به خدا متوسل شود و در جمیع امور بر او توکل نماید؛
2⃣ کسی که بسیار ذکر و تسبیح خداوند در هر شب و روز کند؛
3⃣ کسی که آنچه برای خود می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بخواهد؛
4⃣ کسی که هرگاه مصیبتی به او می رسد جزع نکند؛
5⃣ کسی که به تقسیم رزق خداوند راضی باشد و از برای روزی غم نخورد.
📚 خصال/ج۱/ص۲۸۵
✅ #دزدترين مردم كيست؟
✍آيت الله ناصري : حضرت نبي اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «آیا ميخواهید به شما از #دزد ترین مردم خبر بدهم؟»⁉️ عرض کردند: «بله، یارسول الله! بفرماييد»
👈فرمودند: «کسی که از نماز خود ميدزدد». کسی که از نمازش ميدزدد، دزدترین مردم است؛ از #قرائتش ميدزدد، از #رکوعش ميدزدد، از #سجده اش ميدزدد؛ اينها را درست انجام نمی دهد؛ ناقص انجام ميدهد و این، همان دزدیدن است دیگر.
📚بحارالأنوار، ج ۸۱، ص۲۵۷
دل تنگی این مادر شهید را ببینید آیا خداوند ازکسانی که پا روی خون آنها گذاشن خواهد گذشت هرگز هرگز
[چهل حدیث مهدی موعود - ۱. وعده حتمی خداوند - صفحه ۱۹]
🌺۱. وعده حتمی خداوند 🌺
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
مَعاشِرَ النّاسِ! أبْشِرُوا بِالْفَرَجِ، فإنَّ وَعْدَ اللّه ِ حَقٌّ لا یُخْلَفُ وَ قَضاؤهُ لا یُرَدُّ؛
ای مردم! مژده باد به فرج! همانا وعده الهی راست و تخلّف ناپذیر است و تقدیر الهی برنمی گردد. [۱]
ای شب زدگان خفته بیدار شوید خورشید دل، از مشرق جان میآید
در گلشن شعله سربداران شهید گفتند که صاحب الزمان میآید
———-
[۱]: ۱. منتخب الأثر، ص ۱۵۵.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲. فضیلت انتظار - صفحه ۲۰]
۲. فضیلت انتظار
امام امیرمؤمنان علی علیه السلام:
اَلْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنا کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سبیلِ اللّه ِ؛
آنکه منتظر امر (فَرَج) ماست، مانند کسی است که در راه خدا در خونش تپیده باشد. [۱]
گر دیدهام ندید رخ دلربای تو دل پر زند به سینه من در هوای تو
خواهم که جای پای تو را بوسهها زنم در حیرتم که هست کجا جای پای تو
———-
[۱]: ۱. کمال الدّین، ص ۶۴۵.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۳. سیمای مهدی علیه السلام - صفحه ۲۱]
۳. سیمای مهدی علیه السلام
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
اَلْمَهْدِیُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدی، وَجْهُهُ کَالکوکَبِ الدُّرّی؛
مهدی علیه السلام مردی از خاندان و فرزندان من است، چهره اش همچون ستاره درخشان است. [۱]
ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم از بندگی حضرت معبود زدیم
این الفتِ ما به دوست، امروزی نیست یک عمر دم از مهدی موعود زدیم
———-
[۱]: ۱. کنز العمّال، حدیث ۳۸۶۶۶.
📖 کتاب چهل حدیث مهدی موعود📖
[چهل حدیث مهدی موعود - ۱۳. تکلیف عصر غیبت - صفحه ۳۱]
💚 ۱۳. تکلیف عصر غیبت
امام کاظم علیه السلام:
طُوبی لِشیعَتِنا، اَلْمُتَمَسِّکینَ بِحَبْلِنا فی غَیْبَةِ قائِمْنِا؛
خوشا به حال آن شیعیان ما که در عصر غیبت قائم ما، به ریسمان ولایت ما چنگ بزنند. [۱]
💚 این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
———-
[۱]: ۱. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۶۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۱۴. منتظران صبور - صفحه ۳۲]
💚۱۴. منتظران صبور 💚
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ مَنْ إنْتَظَرَ اَمْرَنا وَ صَبَرَ عَلی ما یَری مِنَ الأذی وَ الخَوْفِ هُوَ غَدا فی زُمْرَتِنا؛
کسی که منتظر فرج ما باشد و بر آزار و ترسی که میبیند شکیبایی ورزد، فردا در گروه و زمره ما خواهد بود. [۱]
مردی تبر بر دوش، از کعبه میآید مردی که پیموده است، یک راه طولانی
وقتی که او آمد، آیینه باید شد تا گل کند در ما، خورشید پنهانی
———-
[۱]: ۱. الکافی، ج ۸، ص ۳۷.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۱۴. منتظران صبور - صفحه ۳۲]
۱۵. منتظران صبور 💚
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ مَنْ إنْتَظَرَ اَمْرَنا وَ صَبَرَ عَلی ما یَری مِنَ الأذی وَ الخَوْفِ هُوَ غَدا فی زُمْرَتِنا؛
کسی که منتظر فرج ما باشد و بر آزار و ترسی که میبیند شکیبایی ورزد، فردا در گروه و زمره ما خواهد بود. [۱]
مردی تبر بر دوش، از کعبه میآید مردی که پیموده است، یک راه طولانی
وقتی که او آمد، آیینه باید شد تا گل کند در ما، خورشید پنهانی
———-
[۱]: ۱. الکافی، ج ۸، ص ۳۷.
فقط خدا:
[کتاب چهل حدیث مهدی موعود - ۱۶. حکومت مهدوی - صفحه ۳۴]
🌹🌹۱۶. حکومت مهدوی🌹🌹
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
عَلامَةُ المَهدیِّ اَنْ یَکُونَ شدیدا عَلَی العُمّالِ، جَوادا بِالمالِ، رحیما بِالمَساکینِ؛
نشانه مهدی علیه السلام آن است که بر کارگزاران سخت گیر، نسبت به مال بخشنده و نسبت به تهیدستان، مهربان است. [۱]
مهدی! ای روشنگر راه خدا چون بیایی جسم را جان میکنی
می فشانی نوری از درک حضور ظلمت ما را چراغان میکنی
———-
[۱]: ۱. موسوعة احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۴۶.
[#چهل_حدیث_مهدی_موعود - ۱۷. راز دار پروردگار - صفحه ۳۵]
🥀۱۷. راز دار پروردگار 🥀
امام امیرمؤمنان علی علیه السلام:
ألا اِنَّهُ وَلیُّ اللّه ِ فی اَرْضِهِ وَ حُکْمُهُ فی خَلْقِهِ وَ اَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ عَلانِیَّتِهِ؛
آگاه باشید که او (مهدی علیه السلام) جانشین و ولیّ خدا در زمین و حکم خدا در میان مردم و امین او در آشکار و نهان است. [۱]
ای آفتاب برج ولا، وقت آن نشد کانوار خود عیان کنی از مشرق حجاز؟
ای صبح روشن ازلی، کو دمیدنت؟ مهجور را کم است صبوری و شب دراز
———-
[۱]: ۱. نجم الثاقب، ص ۱۱۸.
🌸۱۸. امان زمینیان🌸
امام مهدی علیه السلام:
اِنّی اَمانٌ لاَِهْلِ الأرضِ، کَما اَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لاَِهْلِ السَّماءِ؛
به درستی که من امان برای اهل زمینم، آنگونه که ستارگان برای اهل آسمان امانند. [۱]
گفتم که روی ماهت، از من چرا نهان است؟ گفتا تو خود حجابی، ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم، جانا نشان کویت؟ گفتا نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است
#قدمی_برای_ظهور
#چهل_حدیث_مهدی_موعود
———-
[۱]: ۱. کمال الدین، ص ۴۸۵.
(چهل حدیث مهدی موعود- ص۳۷)
🌷۱۹. موعود تاریخ🌷
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ إلاّ یَومٌ لَبَعَثَ اللّه ُ رَجُلاً مِنْ اَهلِ بَیتی یَملاَءُها عَدْلاً؛
حتی اگر جز یک روز از روزگاز باقی نمانده باشد، خداوند مردی از خاندان من برخواهد انگیخت، تا زمین را پر از عدل و داد کند. [۱]
دلها ز طول غیبت آن شه ملول گشت بزداید آنکه از دل ما زنگ غم، کجاست؟
———-
[۱]: ۱. الغیبة، ص ۴۶.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۰. دوران نعمت - صفحه ۳۸]
💚۲۰. دوران نعمت💚
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
تَتَنَعَّمُ اُمّتی فی زَمَنِ المَهدیِّ نِعْمَةً لَمْ یُنْعَمُوا مِثْلَها قَطُّ؛
امّت من در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام به نعمتهایی دسترسی پیدا میکنند که در هیچ زمانی به آن نرسیده اند. [۱]
خواهی آمد ای سوار سبزپوش لحظه هایم را بهاری میکنی
با نگاه خویش در متن زمین عشق را هر لحظه جاری میکنی
———-
[۱]: ۱. معجم الاوسط، ج ۵، ص ۳۱۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۱. خوشا لحظه دیدار - صفحه ۳۹]
🏴۲۱. خوشا لحظه دیدار🏴
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
طُوبی لِمَنْ لَقِیَهُ، وَ طُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ وَ طُوبی لِمَنْ قالَ بِهِ؛
خوشا به حال کسی که مهدی علیه السلام را ببیند، و خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و خوشا به حال کسی که به او اعتقاد داشته باشد. [۱]
اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده اند کسی به حسن و ملاحت، به یار ما نرسد
———-
[۱]: ۱. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۹.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۲. برکت وجودی امام عصر علیه السلام - صفحه ۴۰]
۲۲. برکت وجودی امام عصر علیه السلام
امام سجاد علیه السلام:
اِذا قامَ قائمُنا اَذْهَبَ اللّه ُ عَنْ شیعَتِنا العاهَةَ؛
هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند، آفتِ (تفرقه) را از شیعیان ما میزداید. [۱]
عکس تو را به صفحه پندار میکشم عمری بود که حسرت دیدار میکشم
با هر نفس که میگذرد در فراق تو آه از خلال سینه تبدار میکشم
———-
[۱]: ۱. خصال، ج ۲، ص ۵۴۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۳. عصر ظهور - صفحه ۴۱]
🌹۲۳. عصر ظهور 🌹
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ قائِمَنا إذا قامَ مَدَّ اللّه ُ لِشیعَتِنا فی اَسْماعِهِمْ وَ اَبْصارِهِمْ، حتّی لا یَکُونَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ القائِم بَریدٌ، یُکَلِّمُهُمْ فَیَسْمَعُونَ وَ یَنْظُرونَ إلیهِ وَ هُوَ فی مَکانِهِ؛
قائم ما چون قیام کند، خداوند نیروی گوش و چشم شیعیان ما را میافزاید، تا آنجا که میان آنان و حضرت قائم علیه السلام، قاصدی نخواهد بود، او با آنان حرف میزند و سخن او را میشنوند و به او مینگرند، در حالی که حضرت در جای خویش است. [۱]
چهره بگشای که رخسار تو دیدن دارد سخن از لعل تو ای دوست شنیدن دارد
———-
[۱]: ۱. بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۳۶.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۴. امام شناسی - صفحه ۴۲]
🌺۲۴. امام شناسی🌺
امام صادق علیه السلام:
اِعْرِفْ اِمامَکَ، فَاِنَّکَ اِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هذا الأمْرُ اَوْ تَأَخَّرَ؛
امام خودت را بشناس، هر گاه امام خویش را شناختی، چه ظهور زودتر اتفاق بیفتد یا دیرتر، به تو زیانی نمی رساند. [۱]
نگاه منتظران عاشقانه میخواند که آفتاب شب انتظار در راه است
کسی که با نفس آفتابی اش دارد سرِ شکستنِ شبهای تار، در راه است
———-
[۱]: ۱. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۵. دعا برای فرج - صفحه ۴۳]
🌷۲۵. دعا برای فرج🌷
امام مهدی علیه السلام:
أَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ؛
برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید، زیرا همین موجب فرج و گشایش شماست. [۱]
اهل ولا، چه روی به سوی خدا کنند اوّل به جان گمشده خود دعا کنند
———-
[۱]: ۱. کمال الدین، ص ۴۸۵
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۶. زمان ظهور - صفحه ۴۴]
🥀۲۶. زمان ظهور🥀
امام زمان علیه السلام در یکی از توقیعات خود فرموده است:
وَ اَمّا ظُهُورُ الفَرَجِ فإنَّهُ اِلَی اللّه ِ و کَذِبَ الوَقّاتُونَ؛
امّا ظهور فرج و گشایش، مربوط به خدا و اذن اوست و تعیین کنندگان وقت دروغ میگویند. [۱]
تا به کی وصف تو را گفتن و روی تو ندیدن پرده بردار ز سیما، بأبی اَنتَ و اُمّی
———-
[۱]: ۱. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۷. تصفیه همگانی - صفحه ۴۵]
🌅 ۲۷. تصفیه همگانی 🌅
♥️امام باقر علیه السلام: ♥️
💠هَیْهاتَ هَیْهاتَ! لا یَکُونُ فَرَجُنا حَتّی تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغْرَبَلُوا؛
💠هیهات، هیهات! فرج ما نخواهد رسید، تا آنکه شما غربال و تصفیه شوید، باز هم تصفیه شوید. [۱]
♥️از ما جمال خویش مپوشان، که گفته اند اهل نظر معامله با آشنا کنند♥️
———-
[۱]: ۱. منتخب الأثر، ص ۳۱۵.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۸. دینداری در عصر غیبت - صفحه ۴۶]
🌺۲۸. دینداری در عصر غیبت🌺
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ لِصاحِبِ هذا الأمرِ غیبَةٌ، فَلْیَتِّقِ اللّه َ عَبْدٌ وَلْیَتَمَسَّکْ بِدینِهِ؛
صاحب این امر (مصلح جهانی و قائم) غیبتی دارد. بنده باید از خدا پروا کند و (در عصر غیبت) دین خود را محکم نگه دارد. [۱]
به امیدی که ببینم رخ زیبای تو را مینشینم همه شب بر سر راهت، ای دوست
———-
[۱]: ۱. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۲۹. حضرت بقیّة اللّه - صفحه ۴۷]
💠۲۹. حضرت بقیّة اللّه 💠
🌺امام مهدی علیه السلام:
اَنا بَقیَّةُ اللّه ِ فِی اَرْضِهِ و خَلیفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَیْکُمْ؛
من باقی مانده و ذخیره خداوند و جانشین او در زمین خدا و حجّت او بر شمایم. [۱]
بیا که از نَفَست صد بهار گل بدمد بیا که سبزه بروید دوباره بر لب جوی
———-
[۱]: ۱. کمال الدین، ص ۳۳۱.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۳۰. سایه لطف مهدوی - صفحه ۴۸]
🌸۳۰. سایه لطف مهدوی 🌸
امام زمان علیه السلام:
اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُم وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ؛
ما از رسیدگی و مراقبت از شما غافل نیستیم و یاد شما را فراموش نمی کنیم. [۱]
صد بار اگر بمیرم و خاک شوم باز آرزوی درک حضورش دارم
———-
[۱]: ۱. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۳۱. میراث دار پیامبران - صفحه ۴۹]
🌴۳۱. میراث دار پیامبران 🌴
🍃🌼🍃رسول خدا صلی الله علیه و آله:
مِنّا مَهدِیُّ هذِهِ الاُمَّةِ، لَهُ هَیْبَةُ مُوسی وَ بَهاءُ عیسی وَ حُکْمُ داوُدَ وَ صَبْرُ اَیُّوبَ؛
مهدی این امّت از ماست، او هیبت و شکوه موسی، جلوه و درخشندگی عیسی، حکم داود و صبر ایّوب را داراست. [۱]
🍃🌼🍃اگر راز دلم گویم، حدیثش را تو میدانی مرا از لطف خود هر دم به بزم خویش میخوانی
خلیلی، یوسفی، نوحی، سلیمانی، نمی دانم دم پاک مسیحا و کفِ موسی بن عمرانی🍃🌼🍃
———-
[۱]: ۱. بحارالانوار، ج ۳۲، ص ۳۰۳.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۳۲. ثبات در عقیده - صفحه ۵۰]
🌷۳۲. ثبات در عقیده🌷
🌷امام امیرمؤمنان علی علیه السلام:
لا یَثْبُتُ عَلی إمامَتِهِ اِلاّ مَنْ قَوِیَ یَقینُهُ وَصَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ؛
براعتقاد به امامت او (مهدی علیه السلام) ثابت و استوار نمی ماند، مگر آنکه یقینش قوی و معرفتش درست باشد. [۱]
🌷امروز امیر الأمرا، جز تو کسی نیست بر ناله دل، غیر تو فریاد رسی نیست
———-
[۱]: ۱. کمال الدین، ص ۳۲۴.
[چهل حدیث مهدی موعود - ۳۳. در سیمای جوانان - صفحه ۵۱]
🍀۳۳. در سیمای جوانان 🍀
🌼امام صادق علیه السلام:
اِنَّ مِنْ اَعْظَمِ البَلیَّةِ اَنْ یَخْرُجَ إِلَیْهِمْ صاحِبُهُمْ شابّا وَهُمْ یَحْسَبُونَهُ شَیْخا کبیرا؛
از بزرگ ترین آزمونها آن است که پیشوایشان خروج و ظهور میکند به صورت جوان، در حالی که آنان میپندارند او پیر و سالخورده است. [۱]
🌼نه همین چشم به راه تو مسلمانانند عالمی را نگران کرده ای از غیبت خویش
———-
[۱]: ۱. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۷.
امشب شیراز چراغانی نوری است که از شاهچراغ به آسمان میرسد.
او که فرزند امام هفتم شیعیان و برادر شمسالشموس است، آری «حضرت سید میر احمد» برادر حضرت امام رضا (ع)، که در شیراز، در محلهای که به محلهٔ سردزک معروف، واقع شده است.
حضرت امام موسی کاظم (ع) به دلیل علاقه ای که به حضرت احمد (ع) داشت، ملکی به نام یسیره را به او هدیه کرد، ملکی که بعدها حضرت احمد (ع) آن را فروخت و به وسیله آن هزار اسیر را آزاد کرد.
شهرت این فرزند موسی به «شاهچراغ» بسیار جالب است و شاهد آن این روایت است:
«تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن، خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود.
از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان، مقبره یکی از امام زادگان یا اولیاء الله باشد،بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم، هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.
امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند.
درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند.اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود: اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم.
چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن.
چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: «شاه! چراغ».واز آن به بعد به شاه چراغ معروف گردید.» [1]
ولادتش مبارک و پر تهنیت باد.
درمان تنگی نفس
🖊 بہ جهت تنگے نفس(آسم یا آلرژی)
آیه ۱۱ سوره فرقان را بخواند➹
🗞 درمان با قران۶۶
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
درج ثوابے برابرباآزادڪردن دہ بردہ
امام رضا علیـہ السلام فرمود
هر ڪس نماز مغرب را بخواند و بعد از آن چهار رڪعت نماز بخواند و سخن نگوید تا اینڪـہ دہ رڪعت دیگر نماز بخواند بـہ این صورت ڪـہ در
هر رڪعت سورہ فاتحـہ الڪتاب و قل هو اللـہ احد
را قرائت ڪند براے او برابر با آزاد ڪردن دہ بردہ خواهد بود ☄
📚فلاح السائل ص 268
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
درمان تنگی نفس
🖊 بہ جهت تنگے نفس(آسم یا آلرژی)
آیه ۱۱ سوره فرقان را بخواند➹
🗞 درمان با قران۶۶
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
چند هزار سال در چند دقیقه!
🌸 خداوند ما را بزرگ آفریده است و برای ما نقشه دارد. پس بیا در شبانه روز یه ربع، ده دقیقه برای خدا خلوت کن.
🌸 نیمه شب نماز هم نمی خواهی بخوانی نخوان، ولی بنشین و جسم و روح و هستی خود را بگذار در مقابل خدا.
🌸 خدایا دنیا خیلی شلوغ است، خودت میدانی عالمی که در آن زندگی میکنیم خیلی شلوغ است، می خواهم ده دقیقه بنشینم خستگیم در برود.
شب و روز به کار مشغولم، یا نماز می خوانم یا راه می روم یا برای فردا خیالات میکنم. همه وقت به کار مشغولم….
حتی در خواب هم کار میکنم. چند دقیقه اجازه بده در محضر تو بشینم.
🌸 این را با خودتان بگویید و بنشینید و با خدای خودتان خلوت کنید. ممکن است در همین چند دقیقه خلوت کار چند هزار ساله را انجام بدهید.
میرزا اسماعیل دولابی، خبرگزاری تسنیم، آذر۱۳۹۵
دلیل اینهمه تاکید بر نماز صبح چیست؟
با خواب شب، غلظت خون بالا میره و هرچقدربه صبح نزدیک میشیم خون غلیظ تر میشه و درست لحظات نزدیک شدن به اذان به حد اعلا میرسد! دلیل اینکه اکثر سکته ها سحر به بعد هست همین مسئله است!
✨👈 کسانی که بیدار میشن با وضو گرفتن قدری خون تنظیم میشه و با خوندن نماز، بدن کاملا بالانس شده و به حالت نرمال باز میگرده!
❤️ بیخود نیست میگیم خدا از مادر هم مهربونتره❤️
یه نکته جالب دیگه اینکه، كساني كه با يوگا و نرمش هاي آرامش بخش آشنا هستند میدونند “چاكراها"، نقاط ورود و خروج انرژي به بدن هستند. اگه دقت کرده باشین موقع وضو گرفتن، تنها جایی که از پایین به بالا شسته میشود مسح پاست! بقیه حرکات از داخل به سمت بیرونه. به جز مسح پا! موقع مسح پا، شما از نقطه ی انگشت شست پا، دستتون را به سمت بالا و درون میکشین! چرا؟ چون مسح پا تنها جاییه در یوگا که انرژی مثبت را به درون بدن برمیگردونه!! در تمام مراحل وضو گرفتن با هفت چاکرای بدن سر و کار داریم. در تمام مراحل از تمام چاکراها به وسیله آب، که منبع پاکی و قداسته، انرژیهای منفی بدن رو به سمت خارج دفع کرده و در مرحله آخرِ وضو گرفتن انرژی مثبت رو واردبدن ميكنيم. عجیب و غریب اینکه پزشکان اروپایی بدون اینکه اعتقادی به نماز داشته باشند با ترسیم بدن در حالات تشهد، رکوع و سجود کشف کردند اگر کسی پنج مرتبه (در روز حدود ده دقیقه) این حرکات (حرکات نماز) را انجام دهد بار مغناطیسی بدنش تخلیه و از سرطان در وی جلوگیری میشود!!!!!
🔴حرف آخر: از عالمی پرسیدند: بالاترین وزنه چند کیلوئه، که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان؟؟ عالم در جواب گفتن بالاترین وزنه یه پتوی نیم یا یه کیلوییه. که یه نفر بتونه موقع نمازصبح از روی خودش بلند کنه! هرکی بتونه اون وزنه رو بلند کنه باید بهش گفت پهلوان. رسول الله فرموده اند:
ترکِ نماز صبح : نور صورت را از بين میبرد.
ترکِ نماز ظهر : بركت رزق را از بين میبرد.
ترکِ نماز عصر : طاقت بدن را از بين میبرد.
ترکِ نماز مغرب : فايده فرزند را از بين میبرد.
و ترک نماز عشاء : آرامش خواب را از بين میبرد.
❤️شاید اگه جوک بود خیلی خوب پخش میشد. اما به نیت دعوت به نماز به چند نفر بفرست. پخش اين پيام صدقه جاريه است❤️
🌹*شهیدی که بخاطر رضایت پدر ازبهشت برگشت*🌹
از کتاب” بازگشت ” خاطرات رزمندگان از مشاهدات آنها از فضای برزخ بهشتی و نحوه شهادت شهدای رزمنده و… به شما توصیه می کنم. حتما این کتاب را تهیه نمایید.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
و اما شما هم اینک یکی از داستان تکان دهنده و زیبای این کتاب را پیش رو دارید…
آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند.
داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار میکنی؟
محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را میدیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سالهای اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان میگفتند که برادران حسن اسیر شده اند.
بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پروندهاش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید.
تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده بهقدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم .دایرهای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد . یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین میآیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه. ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر میکنم حال و هوایم عوض میشه.
⭕ادامه ماجرا …
محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود . در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده.
در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند میدیدم آنها هم به آسمان می رفتند کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شدهاند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند .خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند : این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم …
یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند. اما یک نفر متوجه زندهبودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم . حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. .حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمدهام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم.
روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر.
محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا.
پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم .از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد انشاالله می روم آنجایی که باید بروم.من برخی شبها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر میشد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده.
چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟
گفتند:محمد حسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم درب تابوت را باز کردم محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمدحسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند.
خدایا دستمان خالی است به لطف و کرمت . عاشقان شهادت، ما را به کاروان شهدا برسان.
🕋فضیلت و خواص سوره تین🕋
🌷نود و پنجمین سوره قران کریم است که مکی و 8 آیه دارد.
🌷رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: هر کس سوره تین را قرائت نماید خداوند در دنیا دو خصلت به او عطا می کند یکی عافیت و دیگری یقین و پس از مرگ به تعداد کسانی که این سوره را قرائت کرده اند ثواب روزه یک روز را به وی خواد داد.(1)
🌷امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر کس سوره تین را در نمازهای واجب یا مستحب خود بخواند به اندازه ای از نعمت ها و بهره های بهشتی به او داده خواهد شد تا راضی شود.(2)
🌷امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده اند: وقتی سوره تین را قرائت کردید در پایان سوره بگویید: «و نحن علی ذلک من الشاهدین».(3)
🌷رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم می فرماید: هر کس سوره تین را قرائت نماید خداوند اجر بی شماری به عطا می کند و مانند این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را زیارت کرده است و اگرغمگین باشد خداوند برای او گشایش ایجاد می کند… (4)
🌷هم چنین ایشان فرموده اند: هر کس دو رکعت نماز را شب سیزدهم شعبان بگذارد و بعد از سوره حمد سوره تین را در هر رکعت بخواند مانند آن است که دویست بنده از فرزندان حضرت اسماعیل را آزاد کرده است و خداوند گناهانش را به گونه ای می بخشد مانند روزی که از مادر زاده شده و خداوند امان نامه نجات از آتش جهنم را به او خواهد داد.(5)
🌷آثار و برکات سوره🌷
🌷امام صادق علیه السلام فرموده است:هر گاه سوره تین نوشته شود یا بر غذایی خوانده شود خداوند آنچه زیان می رساند را از او بر می گرداند و به قدرت الهی مایه شفاست. (6)
_______________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص392
(2) ثواب الاعمال، ص123
(3) خصال، ص629
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص691
(5) اقبال الاعمال، ج3، ص311
(6) همان
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
لینک زیارت مجازی زیارت سرداردل ها سپهبد قاسم سلیمانی
http://soleimany.ir/tour/
!این موضوع را داریم که هدایت، همانطوری منتشر میشود و راه میافتد که ضلالت و گمراهی منتشر میشود. همینطور که شیطان، انسان را فریب میدهد، شما هم یاد بگیر و فریب بده.
☘ مثلاً نگویید من کلاً میخواهم آدم خیلی خوبی باشم یا من میخواهم کلاً نماز شب بخوانم. این طور که میگویید طرف مقابل ـ که شیطان است ـ در مقابلتان موضعگیری میکند.
☘ به جای آن، بفرمایید که آقا من اینکاره که نیستم! فقط همین دو روز را میخواهم این طور باشم؛ اهل مناجات و عبادت و دروغ نگفتن باشم؛ بعد از این دو روز برمیگردم دوباره سراغ کارهای قبلی!
☘ دقت کنید، این همان چیزی است که شیطان هم به انسان همین را میگوید. میگوید این یک شب را گناه کن، بعد توبه کن! شما هم همین را بگویید.
حجتالاسلام قاسمیان
💢استغفارِ امام حسین(علیه السلام) …
💠امام صادق (علیه السلام):
♦️جدِّ ما #حسین (علیه السلام) هنگامى که به #گریه_کنندگان خود نگاه مى کند،
براى آنان استغفار مى کند و از جدّ و پدر و مادر و برادر خویش مى خواهد که آنها هم براى گریه کنندگان و #اقامه_کنندگان عزاى او #استغفار کنند.
📚الکسیر العبادات فی اسرار الشهادات
🌸فضیلت و خواص سوره قدر🌸
سوره قدر نود و هفتمین سوره قرآن کریم است که مکی و4 آیه دارد.
از امام باقر علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره انا انزلناه… را با صدای بلند بخواند مانند آن است که شمشیر خود را در راه خداوند عزو جل کشیده است(جنگ می کند). و هر کس این سوره را آهسته قرائت نماید مانند آن است که در راه خدا در خون خود آغشته شده است. و هر کس این سوره را ده بار بخواند خداوند گناهان او را می زداید و محو می کند. (1)
«امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر کس این سوره را در هر نماز واجب بخواند او را صدا زننده ای از جانب خداوند صدا می زند که: «ای بنده خدا! بخشید خداوند بر تو گناهان گذشته را، پس از سر بگیر عمل خود را.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر که این سوره را بخواند به او از ثواب کسی که ماه رمضان را روزه گرفته است و شب قدر را شب زنده داری کرده است داده می شود.
از حضرت رضا علیه السلامنقل شده است: هر که نزد قبر برادر مؤمن خود از هر جانب که بگذارد دست خود را، هفت بار انا انزلناه فی … را بخواند از ترس ئ بیم بزرگ و ترس روز قیامت در امان خواهد بود.
امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: هر کس قرادت کند سوره «قل هوالله…» را و «انا انزلناه…» را پیش از آنکه خورشید طلوع کند رو نمی آورد و نمی رسد او را در آنروزگناهی، گرچه ابلیس و شیطان تلاش نماید.» (2)
امام کاظم علیه السلام درباره قرائت این سوره در روز جمعه می فرماید: برای خداوند در روز جمعه هزار نفحه رحمت است که هر بنده ای به اندازهای از این رحمت عطا می کند و هر کس این سوره را بعد از ظهر جمعه صد بار قرائت نماید خداوند همه آن هزار نفحه رحمت را به او خواهد داد.(3)
امام صادق علیه السلام فرمودند: نوری که پیشاپیش مؤمنان در روز قیامت است نور سوره قدر است.(4)
امیرالمؤمنین در کلامی زیبا فضایل این سوره را اینگونه تشریح کرده اند: هر چیز میوه ای دارد و میوه قرآن سوره قدر است، هر چیز گنجی دارد و گنج قرآن سوره قدر است، هر چیز یاریگری دارد و یاری گر ضعیفان سوره قدر است، و هرچیزراه آسانی دارد و راه آسان برای درماندگان سوره قدر استو هر چیز عصمتی دارد و عصمت مؤمنان سوره قدر است و هر چیز هدایتی دارد و هدایت صالحان سوره قدر است، هر چیز سروری دارد و سرور قرآن سوره قدر است. هر چیز زینتی دارد و زینت قران سوره قدر است، هر چیز خیمه ای دارد و خیمه متعبّدان سوره قدر است و هر چیز بشارتی دارد و بشارت مردم سوره قدر است و برای هر چیز حجتی است و حجت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سوره قدر است پس به آن ایمان بیاورید. (5)
از وجود نورانی امام باقر علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره قدر را هر شب صد بار تلاوت نماید پیش از آغاز صبح بهشت را خواهد دید. (6)
هم چنین فرموده اند: هر کس سوره قدر را در هنگام خواب و پس از بیداری قرائت کند اجر و ثواب آن لوح محفوظ را سرشار خواهد کرد.(7)
در روایتی دیگر فرمودند: هر کس این سوره را تلاوت نماید هفتاد صف از فرشتگان و هر یک هفتاد بار بر او درود و رحمت می فرستند .(8)
و باز ایشان فرموده اند: هر کس سوره قدر را در هنگام خوابیدن 11 بار بخواند خداوند نوری برایش می آفریند که گستردگی آن جهان هستی را در برمی گیرد که در هر درجه آن هزار فرشته است. و ایشان تا صبح برای قاری این سوره طلب مغفرت می کنند.(9)
🌸آثار و برکات سوره🌸
1) خروج از دین و بدهکاری
یکی از آثار سوره قدر تسریع در پرداخت بدهی هاست.
امام باقر علیه السلام در جواب شخصی که که توان ادای قرض را نداشت فرمودند: زیاد استغفار کن و سوره قدر را فراوان بخوان.(10)
امیرالمؤمنین علیه علیه السلام می فرمایند: بهترین رفیق آدمی سوره قدر است که به و سیله آن می تواند قرضش را ادا کند.(11)
2) دوای دردها
در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر کس که دردی دارد کوزه ای نو بگیرد و در آن آب بریزد و این کار را خود به عهده گیرد سپس سوره قدر را به شیوه ترتیل سی بار بر آن آب بخواند . آنگاه از آن آب بنوشد و با ان وضو بگیرد و به وسیله آن سر و صورت خود را مسح کند و هر مقدار که از آب کم شد بر ان بیفزاید سه روز بر او نمی گذرد مگر اینکه به اذن خداوند درد او درمان می شود.(12)
3) بینایی چشم
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس سوره قدر را بر آب بخواند و از آن اب بنوشد خداوند نوری در چشمان او قرار می دهد .(13)
4) آسان شدن زایمان
در روایت آمده است: هرگاه زایمان زنی سخت شد در کنارش سوره قدر را زیاد قرائت کنید.(14)
5) فرزند دار شدن
برخی از افراد از داشتن فرزند یا جنسیت دلخواه محرومند. امام باقر علیه السلام فرمودند: هر وقت که زن وارد ماه نهم شد سوره قدر را با مشک و زعفران بنویس و آن را شسته و به او بنوشان.(15)
6) درمان بیماری کبد
امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره قدر را بر سفالی جدید نوشته و با آب باران شسته
شود سپس مقداری شکر بر آن اضافه کنند و کسی که درد کبد دارد آن را بنوشد به اذن خداوند خوب می شود.(16)
7) خواب آرام و امنیت هنگام خواب
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس بعد از نماز عشا 15 بار سوره قدر را قرائت نماید تا شب آینده در امان الهی خواهد بود. و هر که 7 بار این سوره را پیش از خواب قرائت نماید تا صبح در امان الهی خواهد بود.(17)
8) اجابت دعا
امام جواد علیه السلام فرمودند: هر کس سوره قدر را در یکی از نمازهایش قرائت نماید در علیین نمازش مورد قبول و ثوابش دو برابر می شود و هر کس این سوره را بخواند و آنگاه دعا کند دعایش در لوح محفوظ مستجاب نوشته می شود.(18)
9) بخشش گناهان
امام صاددق علیه السلام فرمودند: هر که سوره قدر را در یکی از نمازهای واجب قرائت نماید منادی ندا می دهد : ای بنده خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است پس اعمالت را از سر بگیر.(19)
امام رضا علیه السلام می فرمایند: هر مومنی که هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند از گناهانش خارج می شود مانند ان روزی که از مادر زاده شد. (20)
10) مغفرت برای اموات
از جمله حقوقی که بر عهده مومنین است به یاد داشتن و هدیه فرستادن برای اموات و درگذشتگان به ویژه والدین، بستگان، و دوستانی است که از دنیا به سرای باقی رفته اند می باشد. در حدیثی ارزشمند از امام رضا علیه السلام آمده است: هر کس قبر مومنی را زیارت کند و در کنار قبرش سوره قدر را هفت مرتبه قرائت کند و خداوند هم او و صاحب قبر را می آمرزد.(21)
ختومات مجرب
· 🌸وسعت رزق و روزی🌸
الف: هر روز 10 مرتبه بعد از نماز صبح بخواند و قدرت خدا را مشاهده نماید.
ب: همچنین به نیت برآورده شدن حاجات 360 بار این سوره مبارکه را قرائت نماید.(22)
_____________
پی نوشت:
(1) الکافی، ج2، ص454
(2) سوره قدر جلوه گاه ولایت،صص 25-17
(3) الامالی، صدوق، ص703
(4) بحارالانوار، ج89، ص329
(5) همان، ص331
(6) جامع احادیث شیعه، ج15، ص126
(7) مستدرک الوسائل، ج4، ص293
(8) بحارالانوار، ج89، ص330
(9) جامع احادیث شیعه، ج15، ص149
(10) الکافی، ج5، ص317
(11) جامع احادیث الشیعه، ج15، ص127
(12) طب الائمه، ص123
(13) مستدرک الوسائل، ج4، ص314
(14) الدعوات،ص201
(15) طب الائمه، ص96
(16)مستدرک الوسائل، ج4، ص314
(17) تفسیرالبرهان، ج5، ص699
(18) مستدرک الوسائل، ج4، ص190
(19) ثواب الاعمال، ص124
(20)فقه الرضا، ص70
(21) کتاب من لا یحضره الفقیه، ج1، ص181
(22) درمان با قرآن، ص154 و 155
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
استغفارِ امام حسین(علیه السلام) …
💠امام صادق (علیه السلام):
♦️جدِّ ما #حسین (علیه السلام) هنگامى که به #گریه_کنندگان خود نگاه مى کند،
براى آنان استغفار مى کند و از جدّ و پدر و مادر و برادر خویش مى خواهد که آنها هم براى گریه کنندگان و #اقامه_کنندگان عزاى او #استغفار کنند.
📚الکسیر العبادات فی اسرار الشهادات
توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی
اکنون به بیان برخی توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی می پردازیم:
۱- قبل از ورود به ماه ذی القعده، لازم است محاسبه ی دقیقی نسبت به گذشته انجام گیرد تا روشن شود در میان رذائل اخلاقی، کدام یک برای سالک مانع تر است و کدورت بیشتری دارد و یا درجه ی ابتلای سالک به آن بیشتر است؛ زیرا به تعبیر مرحوم علامه (ره)، سالک در رفع رذائل نفسانی که مانع اصلی ارتقاء انسانی است، نمی تواند در همه ی جبهه های مبارزه با شیطان یکباره بجنگد.
مثلاً کسی که گرفتار رذیله ی هرزگی چشم و عصبانیت و یا پرحرفی و صفات زشت دیگر است، اگر بخواهد با همه ی آن ها یک باره مبارزه کند، موفق نمی شود؛ لذا باید در این اربعین یک رذیله که بیشتر آلوده به آنست انتخاب نموده و به طور جدی آن را کنترل کند و با مشارطه و استغفار و تنبیه نفس در صورت ارتکاب آن، از ملکه شدن آن جلوگیری کند. و اگر کسی نتوانست آن رذیله ی اصلی را پیدا کند، راه دیگری وجود دارد و آن توجّه به نفس هنگام آرامش است؛ مثلاً بررسی کند که هنگام قدم زدن و یا آرمیدن در بستر خواب، بیشتر چه افکاری در ذهن او می گردد، اگر افکار شیطانی است، باید ریشه ی آن ها را پیدا کند و با همان مبارزه نماید. همچنین خواطری که هنگام نماز بیشتر به او حمله می کند و حضور قلب را می برد، جنود اصلی شیطان است. یا وقتی گرفتاری مالی یا بیماری یا خدای نکرده آلودگی گناه یا گرفتاری های خانوادگی و اجتماعی برای انسان پیش می آید، آن چه اول حمله می کند، اصلی ترین نقطه ی ضعف انسان در غفلت از حق است و در این اربعین باید بیشترین مراقبه نسبت به آن صورت گیرد تا موجب غفلت نشود.
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) در مراقبات خود می فرماید: در اربعینیات که انسان می خواهد به مراقبه بپردازد، گویی به شیطان اعلام جنگ داده است؛ زیرا شخص غیر مراقب که نفس او رها است، در غفلت از حق است و تحت ولایت شیطان است. با ورود انسان در اربعینیات، شیطان همه ی جنود خود را به جنگ با او می فرستد و سالک در آغاز نمی تواند یک باره با همه ی آن ها مقابله کند. و لذا استاد می فرمود سالک باید بررسی کند که کدام سرباز شیطان بیشتر او را درگیر می کند و در مقابل کدام رذیله ی اخلاقی ضعیف تر است و شیطان از کدام طریق بیشتر بر او وارد می شود و مراقبه را بر آن متمرکز کند، که در این صورت موفق خواهد شد.
۲- به تناسبی که سالک در مراقبه و جهاد اکبر جدی تر باشد، شیطان سربازان قوی تر و زیرک تر خود را به جنگ با او می فرستد و به صورتی مرموز و حتی از طریق دین بر او وارد می شود تا او را از ذکر و مراقبه باز دارد؛ لذا در ایام اربعین موسوی باید همت بیشتری نسبت به سایر ایام در ترک گناه و حریم داری الهی و محاسبه ی اعمال بر اساس مرتبه ی مراقبه به کار بست.اولین مرتبه از عزلت که ابتدایی ترین آن است و برای همه ضروری است، کناره گیری از اهل گناه و معصیت است؛ زیرا ارتباط با آنان و نَفَس مسموم آن ها، انسان را به گناه دعوت می کند. امیر المؤمنین علی(ع) در این رابطه می فرمایند که رسول خدا(ص) به ایشان امر فرمود که با اهل معصیت با چهره های درهم و عبوس برخورد نمایند.[۳۸]
مرتبه ی دوم، پرهیز از حشر و نشر با اهل دنیا است که انس با آن ها انسان را علاقه مند به دنیا و زخارف آن می کند
مرتبه ی سوم، کم کردن مطلق ارتباطات است و البته حد و حدود آن باید با نظر استاد باشد.
۳- از آن جا که نفس ضعیف است، انسان باید عوامل گناه را برای او به حداقل برساند؛ مثلا اگر منازعات خانوادگی و یا اجتماعی دارد و یا گرفتاری های مالی برایش پیش آمده و ذهن او را درگیر کرده، باید سعی کند زمینه ی این قبیل اشتغالات را در این ایام به وجود نیاورد و یا اگر مجبور است، آن را مدیریت کند تا چند روزی بگذرد و بعد به مراقبه بپردازد و در این چند روز خود را مانند ماه رمضان تخلیه کند. همچنین سعی نماید که زمینه ی هر آن چه ذهن را مشغول می کند فراهم نیاورد. در یک کلام، انسان باید تلاش کند نفس در این ایام قدری به خود برسد که بالاترین امر به معروف و نهی از منکر، به نفس خود انسان است که تا اصلاح نشود نمی تواند دیگران را اصلاح کند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون»
۴- علت این که اساتید اخلاق در اربعین موسوی دستور به عزلت می دادند، بدین خاطر بود که خواطر خارجی سالک به حداقل برسد و رسیدگی جدی به خود نماید تا بتواند ذکر و مراقبات خود را به نحو احسن انجام دهد.
تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت
این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان
این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت.
۵- در این دوران باید از سفرهای غیرضروری و یا برنامه هایی که نظم زندگی را بر هم می زند اجتناب کرد، چون هرکس برنامه های ذکری و عبادی خود را بر اساس وضعیت داخلی خود تنظیم می کند و در شرایط سفر و یا عوامل دیگری که تغییر دهنده ی این امور است، نمی توان مثل حالت عادی به ذکر و عبادت و تهجد پرداخت. و لذا روش بزرگان در ایام اربعینی، استقرار در محلی خاص بود. توصیه ی استاد(ره) نیز در اربعین موسوی پرهیز از کارهای پر تلاطمی بود که نظم روحی انسان را بر هم میزند؛ مگر سفرها و برنامه های ضروری که حجّت شرعی در انجام آن ها وجود داشته باشد.
۶- بهترین اشتغالات در این دوران، اموری است که توجه به توحید و یاد حق و امور اخروی را برای سالک تقویت کند. و لذا در مطالعات علمی سالک بهتر است به فقه و یا روایات مذکِّر و یا مطالعات معرفتی که در مسیر توجه به این امور باشد بپردازد.
۷- برای کسانی که در مراقبه ی خاص هستند، می باید محاسبه ی روزانه دقیق تر و در نتیجه در فواصل زمانی نزدیک تر انجام گیرد تا بتواند بهتر به نواقص مراقبه و نقاط ضعف نفس در مقابله با وساوس شیطانی پی برد و در صدد اصلاح آن ها برآید.
۸- در محاسبة النفس توجه داشته باشیم که شیطان برای هر کس از دری وارد می شود که نقطه ی ضعف اوست. لذا اگر کسی در محاسبه ی روزانه گناهی در خود ندید، مغرور نشود و بر خود نبالد که مراقبه ی ما کامل بود و مرتکب گناه و فساد روشن نشدیم! بلکه مرحوم میرزا جواد آقا(ره) در کتاب مراقباتشان توضیح می دهند که هر کس در هر مرتبه از مراقبه که هست، اگر بر خلاف آن عمل کند، به منزله ی اسائه ی ادب در محضر مولا است؛ چنان که فرموده اند: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین».
صفحه اصلی
9-فلسفه و عرفان
عرفان
سير و سلوك
اعمال چله کلیمیه چیست
کسی که گرفتار رذیله ی هرزگی چشم و عصبانیت و یا پرحرفی و صفات زشت دیگر است، اگر بخواهد با همه ی آن ها یک باره مبارزه کند، موفق نمی شود؛ لذا باید در این اربعین یک رذیله که بیشتر آلوده به آنست انتخاب نموده و به طور جدی آن را کنترل کند و با مشارطه و استغفار و تنبیه نفس در صورت ارتکاب آن، از ملکه شدن آن جلوگیری کند.
سير و سلوك0-ویژه
تاریخ نشر: ۱۲,تیر,۱۳۹۸ بروزرسانی: ۱۲,تیر,۱۳۹۸ 0
اعمال چله کلیمیه چیست
اعمال چله کلیمیه چیست
فهرست این نوشتار:
۱ اعمال چله کلیمیه چیست
۲ توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی
۲.۱ کنترل زبان؛ مراقبه ی عام
۲.۲ غسل و نماز توبه ی روز یکشنبه
۲.۳ دهه ی اول ذی الحجه
۲.۴ مراقبات روز عرفه
۲.۵ شب عید قربان
۲.۶ روز عید قربان
توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی
اکنون به بیان برخی توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی می پردازیم:
۱- قبل از ورود به ماه ذی القعده، لازم است محاسبه ی دقیقی نسبت به گذشته انجام گیرد تا روشن شود در میان رذائل اخلاقی، کدام یک برای سالک مانع تر است و کدورت بیشتری دارد و یا درجه ی ابتلای سالک به آن بیشتر است؛ زیرا به تعبیر مرحوم علامه (ره)، سالک در رفع رذائل نفسانی که مانع اصلی ارتقاء انسانی است، نمی تواند در همه ی جبهه های مبارزه با شیطان یکباره بجنگد.
مثلاً کسی که گرفتار رذیله ی هرزگی چشم و عصبانیت و یا پرحرفی و صفات زشت دیگر است، اگر بخواهد با همه ی آن ها یک باره مبارزه کند، موفق نمی شود؛ لذا باید در این اربعین یک رذیله که بیشتر آلوده به آنست انتخاب نموده و به طور جدی آن را کنترل کند و با مشارطه و استغفار و تنبیه نفس در صورت ارتکاب آن، از ملکه شدن آن جلوگیری کند. و اگر کسی نتوانست آن رذیله ی اصلی را پیدا کند، راه دیگری وجود دارد و آن توجّه به نفس هنگام آرامش است؛ مثلاً بررسی کند که هنگام قدم زدن و یا آرمیدن در بستر خواب، بیشتر چه افکاری در ذهن او می گردد، اگر افکار شیطانی است، باید ریشه ی آن ها را پیدا کند و با همان مبارزه نماید. همچنین خواطری که هنگام نماز بیشتر به او حمله می کند و حضور قلب را می برد، جنود اصلی شیطان است. یا وقتی گرفتاری مالی یا بیماری یا خدای نکرده آلودگی گناه یا گرفتاری های خانوادگی و اجتماعی برای انسان پیش می آید، آن چه اول حمله می کند، اصلی ترین نقطه ی ضعف انسان در غفلت از حق است و در این اربعین باید بیشترین مراقبه نسبت به آن صورت گیرد تا موجب غفلت نشود.
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) در مراقبات خود می فرماید: در اربعینیات که انسان می خواهد به مراقبه بپردازد، گویی به شیطان اعلام جنگ داده است؛ زیرا شخص غیر مراقب که نفس او رها است، در غفلت از حق است و تحت ولایت شیطان است. با ورود انسان در اربعینیات، شیطان همه ی جنود خود را به جنگ با او می فرستد و سالک در آغاز نمی تواند یک باره با همه ی آن ها مقابله کند. و لذا استاد می فرمود سالک باید بررسی کند که کدام سرباز شیطان بیشتر او را درگیر می کند و در مقابل کدام رذیله ی اخلاقی ضعیف تر است و شیطان از کدام طریق بیشتر بر او وارد می شود و مراقبه را بر آن متمرکز کند، که در این صورت موفق خواهد شد.
۲- به تناسبی که سالک در مراقبه و جهاد اکبر جدی تر باشد، شیطان سربازان قوی تر و زیرک تر خود را به جنگ با او می فرستد و به صورتی مرموز و حتی از طریق دین بر او وارد می شود تا او را از ذکر و مراقبه باز دارد؛ لذا در ایام اربعین موسوی باید همت بیشتری نسبت به سایر ایام در ترک گناه و حریم داری الهی و محاسبه ی اعمال بر اساس مرتبه ی مراقبه به کار بست.[۳۲]
مرحوم سید هاشم حداد(ره) از قول استادشان آقا سید علی قاضی(ره) می فرمود:
«زمانی که نفس غیر از خواسته ی معشوق را طلب کرد، واجب است که انسان آماده ی قتال و جنگ با او باشد.»[۳۳]
شاید این مطالب را هم بپسندید:
توبه در سیر و سلوک
ارادت در سیر و سلوک
مراقبه در اسلام
صمت در سیر و سلوک
۳- از آن جا که نفس ضعیف است، انسان باید عوامل گناه را برای او به حداقل برساند؛ مثلا اگر منازعات خانوادگی و یا اجتماعی دارد و یا گرفتاری های مالی برایش پیش آمده و ذهن او را درگیر کرده، باید سعی کند زمینه ی این قبیل اشتغالات را در این ایام به وجود نیاورد و یا اگر مجبور است، آن را مدیریت کند تا چند روزی بگذرد و بعد به مراقبه بپردازد و در این چند روز خود را مانند ماه رمضان تخلیه کند. همچنین سعی نماید که زمینه ی هر آن چه ذهن را مشغول می کند فراهم نیاورد. در یک کلام، انسان باید تلاش کند نفس در این ایام قدری به خود برسد که بالاترین امر به معروف و نهی از منکر، به نفس خود انسان است که تا اصلاح نشود نمی تواند دیگران را اصلاح کند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون».[۳۴]
مرحوم آیت الله کشمیری به شاگردان می فرمود:
«ذهن آدمی خیلی زود مسائل را به خود جذب میکند و زود هم به آن مشغول می شود؛ لذا بهترین چیز برای انسان اینست که مشغولیّت فکری نداشته باشد.»[۳۵]
۴- علت این که اساتید اخلاق در اربعین موسوی دستور به عزلت می دادند، بدین خاطر بود که خواطر خارجی سالک به حداقل برسد و رسیدگی جدی به خود نماید تا بتواند ذکر و مراقبات خود را به نحو احسن انجام دهد.
تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت
این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان
این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت[۳۶]
مرحوم شهید ثانی(ره) در کتاب «التنبیهات العَلیّه» که در اسرار نماز است، در این باره مَثَل زیبایی دارد و می فرماید: شخصی در باغی می خواست نماز بخواند، تا آمد نماز را شروع کند، چند گنجشک آمدند بالای سر او بر شاخه های درخت ها نشستند و شروع به سر و صدا کردند، در نتیجه حواس او پرت شد. این شخص با چوب دنبال گنجشک ها افتاد و آن ها را از شاخه ها پراند. خواست دوباره تکبیر بگوید که باز گنجشک ها آمدند و سر و صدا راه انداختند. او مجدداً بلند شد و گنجشک ها را فراری داد و این عمل چند بار تکرار شد اما فایده نکرد. در آخر با خود گفت باید اصل زمینه ی سر و صدا را از بین برد، پس درختی که زیر سایه اش نشسته بود از بن درآورد!
مَثَل ما نیز با خواطر و جنود شیطانی در زندگی از همین قبیل است. ما می خواهیم اشتغالات گسترده ی خود را در همه ی زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… داشته باشیم و یا خدای ناکرده در زمینه ی گناه و وساوس شیطانی قرار بگیریم، اما در عین حال خواطر شیطانی به ما حمله نکند و مثلاً هنگام نماز و یا تلاوت قرآن حضور قلب هم داشته باشیم، در حالی که این مسائل با هم تناسب ندارد. لذا به عزلت در این اربعین توصیه شده ایم تا زمینه ی توجه به خود و کشف نواقص و موانع سلوک در خود را بیابیم و با رفع و دفع آن ها، مسیر سلوک را برای خود هموار کنیم.
تو کز سراى طبیعت نمى روى بیرون
کجا به کوى حقیقت گذر توانى کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده، ولى
غبار ره بنشان تا نظر توانى کرد
دلا! ز نور ریاضت گر آگهى یابى
چو شمع خنده زنان، ترکِ سر توانى کرد[۳۷]
بنابراین قاعده ی کلی در اربعینیّات «عزلت نسبی» است؛ چون در اثر ارتباطات اجتماعی و یا اشتغالات دیگر، نفس از توجه به خود و اصلاح و تزکیه ی خود باز می ماند.
و نیز در اربعین موسوی عمده ی اهتمام باید در «اشتغال به حق» و مراقبه ی بر او باشد. اشتغالات دیگر مانع ذکر قلبی است؛ لذا هرکس بنا بر مرتبه ی مراقبه باید عزلتی نسبی را برای خود برگزیند.
اولین مرتبه از عزلت که ابتدایی ترین آن است و برای همه ضروری است، کناره گیری از اهل گناه و معصیت است؛ زیرا ارتباط با آنان و نَفَس مسموم آن ها، انسان را به گناه دعوت می کند. امیر المؤمنین علی(ع) در این رابطه می فرمایند که رسول خدا(ص) به ایشان امر فرمود که با اهل معصیت با چهره های درهم و عبوس برخورد نمایند.[۳۸]
مرتبه ی دوم، پرهیز از حشر و نشر با اهل دنیا است که انس با آن ها انسان را علاقه مند به دنیا و زخارف آن می کند.[۳۹]
مرحوم علامه طباطبائی(ره) می فرمود:
«گوشه نشینی، ملازم با معرفت و یا موجب آن نیست؛ ولی کسی که می خواهد اهل معرفت شود باید معاشرتش را مخصوصاً با اهل غفلت و اهل دنیا کم کند و فرش هر مجلسی نباشد و کار شبانه روزی او در مجالس بیهوده صرف نشود و از معاشرت های بی فایده و بی مغز تا می تواند اجتناب نماید و طوری نشود که با همه و در هر مجلسی حاضر شود.»[۴۰]
مرتبه ی سوم، کم کردن مطلق ارتباطات است و البته حد و حدود آن باید با نظر استاد باشد.
۵- در این دوران باید از سفرهای غیرضروری و یا برنامه هایی که نظم زندگی را بر هم می زند اجتناب کرد، چون هرکس برنامه های ذکری و عبادی خود را بر اساس وضعیت داخلی خود تنظیم می کند و در شرایط سفر و یا عوامل دیگری که تغییر دهنده ی این امور است، نمی توان مثل حالت عادی به ذکر و عبادت و تهجد پرداخت. و لذا روش بزرگان در ایام اربعینی، استقرار در محلی خاص بود. توصیه ی استاد(ره) نیز در اربعین موسوی پرهیز از کارهای پر تلاطمی بود که نظم روحی انسان را بر هم میزند؛ مگر سفرها و برنامه های ضروری که حجّت شرعی در انجام آن ها وجود داشته باشد.
۶- بهترین اشتغالات در این دوران، اموری است که توجه به توحید و یاد حق و امور اخروی را برای سالک تقویت کند. و لذا در مطالعات علمی سالک بهتر است به فقه و یا روایات مذکِّر و یا مطالعات معرفتی که در مسیر توجه به این امور باشد بپردازد.
۷- برای کسانی که در مراقبه ی خاص هستند، می باید محاسبه ی روزانه دقیق تر و در نتیجه در فواصل زمانی نزدیک تر انجام گیرد تا بتواند بهتر به نواقص مراقبهو نقاط ضعف نفس در مقابله با وساوس شیطانی پی برد و در صدد اصلاح آن ها برآید.
۸- در محاسبة النفس توجه داشته باشیم که شیطان برای هر کس از دری وارد می شود که نقطه ی ضعف اوست. لذا اگر کسی در محاسبه ی روزانه گناهی در خود ندید، مغرور نشود و بر خود نبالد که مراقبه ی ما کامل بود و مرتکب گناه و فساد روشن نشدیم! بلکه مرحوم میرزا جواد آقا(ره) در کتاب مراقباتشان توضیح می دهند که هر کس در هر مرتبه از مراقبه که هست، اگر بر خلاف آن عمل کند، به منزله ی اسائه ی ادب در محضر مولا است؛ چنان که فرموده اند: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین».
قاعده ی کلی در مراقبات این ایام توجه به حق و زدودن کدورت های غفلات است و در نتیجه هر نوع عملی که ما را از توجه به خداوند باز دارد، غفلت است و به مراتب خودش هتک حریم ادب الهی است؛ درست مانند این است که ما در محضر بزرگی باشیم و روی سخن او با ما باشد، ولی دلمان مشغول به جای دیگر باشد و روی از او برگردانیم، این توهین به آن بزرگ است که موجب حرمان ما از لقاء خواهد بود.
البته مراد از مراقبه، توجه به خداوند در ضمن اعمال روزانه است؛ هرچند که میزان توجه بستگی به مرتبه ی سالک در مراقبات خود دارد. این درست مانند مرتبه ای است که درباره ی حضور قلب در نماز بیان شده و تفصیل آن در کتب اسرار نماز ذکر گردیده است.[۴۱]
۹- نکته ی ظریفی که استاد در چگونگی مراقبه بر آن تأکید می فرمود آن است که: در مراقبات این ایام باید بر رذائل جزئی و به صورت عملیاتی تکیه کنیم و سعی نماییم یک گناه کاربردی را پیدا کنیم و بر آن مراقبه داشته باشیم. باید تلاش کنیم که کلی گویی در مراقبه نداشته باشیم؛ مثلاً نگوییم که من در نفس خود صفت عُجب و خودبینی و یا تکبر را یافتم و مراقبه خود را بر آن می نهم. که در این صورت هنگامی که اربعین تمام می شود، هیچ پیشرفتی در خود نخواهیم دید و دچار یأس و افسردگی در سلوک خواهیم شد. چون این گونه صفات در همگان با شدت و ضعف یافت می شود. به عنوان مثال، رذیله ی کبر از جمله رذائلی است که در اواخر سلوک از انسان گرفته می شود و تقریباً جزء آخرین منازل است. با اصل رذیله ی تکبر نمی شود در اوائل راه درگیر شد، باید شاخ و برگ آن را پیدا کرد و آن را کنترل کرد تا نوبت به تنه و بعد ریشه ی درخت تکبر برسد. لذا مراقبه باید در امور کاملاً ملموس و عینی باشد؛ مثلاً پرحرفی و پرخاشگری از آثار تکبر است، یعنی هر کس هر حرفی به انسان می گوید، شخص تا جوابش را ندهد او را رها نمی کند. مبارزه با چنین رذیله ای کاملاً عینی است. برای مقابله با این رذیله، انسان باید بنا را بر این بگذارد که پاسخ تندی ها را با نرمی و به احسن وجه بدهد و یا اصولاً خود را به نشنیدن بزند؛ چنان که خداوند می فرماید: «وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما»
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام بر تو
اے مولایے که یک لحظه ما را
فراموش نمےکنے
و دستان مهربانت
همیشه پشت و پناه ماست
من منتظر روے دلارام تو هستم…
گاهے چقدر سخت میشود انتخاب کرد
وقتےسر دو راهے قرار دارے
و باید هر دو را انتخاب کنے
شادےبودنش؛
و غم نداشتنش…
یڪ عمر با همین احساس زندگے ڪرده ام
یڪ عمــر …
عاشق باشے ودستت از دامان معشقوق کوتاه ؛
فقط دلخوش به بودنش هستے و
دعاگوے سلامتےاش
عاشق باشے و دستت از دامان معشوق کوتاه ؛
غمِ نداشتن اش جاے تمامِ دردهاے دنیا را پُر میکند…
ٖ
سلام حضرتِ باران
سلام بوے بهار
دنیا اسیرِ غم و رنج و
چشم براهِ نجاتِ شماست
چشم براهِ دیدنتان
ٖ
سلام حضرت یاسین
سلام عطرِ نسیم
کاش با ظهورتان
تمام شود این غم و رنج هاے بیشمار
تمامِ شود حسرت نداشتن ها و
بےتو بودنها …
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡رامےبینم.
📹 #فیلم | چه زیباست وقتی قطعهای از بهشت، محل به هم پیوستن دو قلب باشد و چه زیباتر که در میان جشن ملائک برای میلاد امام عشق و ایمان، پیوندی آسمانی رقم بخورد …
🔹 عقد زوج جوان در ویژهبرنامه زنده “مخاطب خاص” شبکه ۳سیما؛ صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی
🌱 امام سجاد علیه السلام:
🌹دعای مؤمن از سه حال خارج نیست:
🌸یا برایش ذخیره می گردد🍃
🌺یا در دنیا برآورده می شود🌱
🌸یا بلایی که میخواهد به او برسد دفع می کند.🍃
📚بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۳۸🌿
🌹 امام محمد باقر (ع):
💞 کسے به ولایت (و شفاعت) ما نمیرسد، مگر با عمل شایسته و ترک گناه.
وسائلالشّيعه،ج۱۱،ص۱۹۶ 📚
⚜ مراقب باشیم!
🌷 خودشان میدانند كه ادعای شيعه بودن نداريم؛ اما خدا میداند كه از محبان هستيم. به جان امام زمان عليه السلام، علی و اولاد علی عليهم السلام را دوست داريم، و به همين هم میباليم. خودشان هم فرمودند: «دوستان ما نطفهشان با محبت ما عجين شده است». سرمايه ما هم همين است؛
🌷 ولي برادرها حواسمان باشد که اين محبت و علاقه، بايد حفظ شود. اگر مقداری بیبندوباری و معصيت و مخالفت زياد شد، تبعيت از شيطان زياد شد، حجابهای ظلمانی زياد شد، به کلی آن نور ولايت از بين میرود.
آیت الله ناصری، نشريه خُلُق ٩