توصیه های اساتید اخلاق برای اربعین ....
توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی
اکنون به بیان برخی توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی می پردازیم:
۱- قبل از ورود به ماه ذی القعده، لازم است محاسبه ی دقیقی نسبت به گذشته انجام گیرد تا روشن شود در میان رذائل اخلاقی، کدام یک برای سالک مانع تر است و کدورت بیشتری دارد و یا درجه ی ابتلای سالک به آن بیشتر است؛ زیرا به تعبیر مرحوم علامه (ره)، سالک در رفع رذائل نفسانی که مانع اصلی ارتقاء انسانی است، نمی تواند در همه ی جبهه های مبارزه با شیطان یکباره بجنگد.
مثلاً کسی که گرفتار رذیله ی هرزگی چشم و عصبانیت و یا پرحرفی و صفات زشت دیگر است، اگر بخواهد با همه ی آن ها یک باره مبارزه کند، موفق نمی شود؛ لذا باید در این اربعین یک رذیله که بیشتر آلوده به آنست انتخاب نموده و به طور جدی آن را کنترل کند و با مشارطه و استغفار و تنبیه نفس در صورت ارتکاب آن، از ملکه شدن آن جلوگیری کند. و اگر کسی نتوانست آن رذیله ی اصلی را پیدا کند، راه دیگری وجود دارد و آن توجّه به نفس هنگام آرامش است؛ مثلاً بررسی کند که هنگام قدم زدن و یا آرمیدن در بستر خواب، بیشتر چه افکاری در ذهن او می گردد، اگر افکار شیطانی است، باید ریشه ی آن ها را پیدا کند و با همان مبارزه نماید. همچنین خواطری که هنگام نماز بیشتر به او حمله می کند و حضور قلب را می برد، جنود اصلی شیطان است. یا وقتی گرفتاری مالی یا بیماری یا خدای نکرده آلودگی گناه یا گرفتاری های خانوادگی و اجتماعی برای انسان پیش می آید، آن چه اول حمله می کند، اصلی ترین نقطه ی ضعف انسان در غفلت از حق است و در این اربعین باید بیشترین مراقبه نسبت به آن صورت گیرد تا موجب غفلت نشود.
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) در مراقبات خود می فرماید: در اربعینیات که انسان می خواهد به مراقبه بپردازد، گویی به شیطان اعلام جنگ داده است؛ زیرا شخص غیر مراقب که نفس او رها است، در غفلت از حق است و تحت ولایت شیطان است. با ورود انسان در اربعینیات، شیطان همه ی جنود خود را به جنگ با او می فرستد و سالک در آغاز نمی تواند یک باره با همه ی آن ها مقابله کند. و لذا استاد می فرمود سالک باید بررسی کند که کدام سرباز شیطان بیشتر او را درگیر می کند و در مقابل کدام رذیله ی اخلاقی ضعیف تر است و شیطان از کدام طریق بیشتر بر او وارد می شود و مراقبه را بر آن متمرکز کند، که در این صورت موفق خواهد شد.
۲- به تناسبی که سالک در مراقبه و جهاد اکبر جدی تر باشد، شیطان سربازان قوی تر و زیرک تر خود را به جنگ با او می فرستد و به صورتی مرموز و حتی از طریق دین بر او وارد می شود تا او را از ذکر و مراقبه باز دارد؛ لذا در ایام اربعین موسوی باید همت بیشتری نسبت به سایر ایام در ترک گناه و حریم داری الهی و محاسبه ی اعمال بر اساس مرتبه ی مراقبه به کار بست.اولین مرتبه از عزلت که ابتدایی ترین آن است و برای همه ضروری است، کناره گیری از اهل گناه و معصیت است؛ زیرا ارتباط با آنان و نَفَس مسموم آن ها، انسان را به گناه دعوت می کند. امیر المؤمنین علی(ع) در این رابطه می فرمایند که رسول خدا(ص) به ایشان امر فرمود که با اهل معصیت با چهره های درهم و عبوس برخورد نمایند.[۳۸]
مرتبه ی دوم، پرهیز از حشر و نشر با اهل دنیا است که انس با آن ها انسان را علاقه مند به دنیا و زخارف آن می کند
مرتبه ی سوم، کم کردن مطلق ارتباطات است و البته حد و حدود آن باید با نظر استاد باشد.
۳- از آن جا که نفس ضعیف است، انسان باید عوامل گناه را برای او به حداقل برساند؛ مثلا اگر منازعات خانوادگی و یا اجتماعی دارد و یا گرفتاری های مالی برایش پیش آمده و ذهن او را درگیر کرده، باید سعی کند زمینه ی این قبیل اشتغالات را در این ایام به وجود نیاورد و یا اگر مجبور است، آن را مدیریت کند تا چند روزی بگذرد و بعد به مراقبه بپردازد و در این چند روز خود را مانند ماه رمضان تخلیه کند. همچنین سعی نماید که زمینه ی هر آن چه ذهن را مشغول می کند فراهم نیاورد. در یک کلام، انسان باید تلاش کند نفس در این ایام قدری به خود برسد که بالاترین امر به معروف و نهی از منکر، به نفس خود انسان است که تا اصلاح نشود نمی تواند دیگران را اصلاح کند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون»
۴- علت این که اساتید اخلاق در اربعین موسوی دستور به عزلت می دادند، بدین خاطر بود که خواطر خارجی سالک به حداقل برسد و رسیدگی جدی به خود نماید تا بتواند ذکر و مراقبات خود را به نحو احسن انجام دهد.
تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت
این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان
این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت.
۵- در این دوران باید از سفرهای غیرضروری و یا برنامه هایی که نظم زندگی را بر هم می زند اجتناب کرد، چون هرکس برنامه های ذکری و عبادی خود را بر اساس وضعیت داخلی خود تنظیم می کند و در شرایط سفر و یا عوامل دیگری که تغییر دهنده ی این امور است، نمی توان مثل حالت عادی به ذکر و عبادت و تهجد پرداخت. و لذا روش بزرگان در ایام اربعینی، استقرار در محلی خاص بود. توصیه ی استاد(ره) نیز در اربعین موسوی پرهیز از کارهای پر تلاطمی بود که نظم روحی انسان را بر هم میزند؛ مگر سفرها و برنامه های ضروری که حجّت شرعی در انجام آن ها وجود داشته باشد.
۶- بهترین اشتغالات در این دوران، اموری است که توجه به توحید و یاد حق و امور اخروی را برای سالک تقویت کند. و لذا در مطالعات علمی سالک بهتر است به فقه و یا روایات مذکِّر و یا مطالعات معرفتی که در مسیر توجه به این امور باشد بپردازد.
۷- برای کسانی که در مراقبه ی خاص هستند، می باید محاسبه ی روزانه دقیق تر و در نتیجه در فواصل زمانی نزدیک تر انجام گیرد تا بتواند بهتر به نواقص مراقبه و نقاط ضعف نفس در مقابله با وساوس شیطانی پی برد و در صدد اصلاح آن ها برآید.
۸- در محاسبة النفس توجه داشته باشیم که شیطان برای هر کس از دری وارد می شود که نقطه ی ضعف اوست. لذا اگر کسی در محاسبه ی روزانه گناهی در خود ندید، مغرور نشود و بر خود نبالد که مراقبه ی ما کامل بود و مرتکب گناه و فساد روشن نشدیم! بلکه مرحوم میرزا جواد آقا(ره) در کتاب مراقباتشان توضیح می دهند که هر کس در هر مرتبه از مراقبه که هست، اگر بر خلاف آن عمل کند، به منزله ی اسائه ی ادب در محضر مولا است؛ چنان که فرموده اند: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین».
صفحه اصلی
9-فلسفه و عرفان
عرفان
سير و سلوك
اعمال چله کلیمیه چیست
کسی که گرفتار رذیله ی هرزگی چشم و عصبانیت و یا پرحرفی و صفات زشت دیگر است، اگر بخواهد با همه ی آن ها یک باره مبارزه کند، موفق نمی شود؛ لذا باید در این اربعین یک رذیله که بیشتر آلوده به آنست انتخاب نموده و به طور جدی آن را کنترل کند و با مشارطه و استغفار و تنبیه نفس در صورت ارتکاب آن، از ملکه شدن آن جلوگیری کند.
سير و سلوك0-ویژه
تاریخ نشر: ۱۲,تیر,۱۳۹۸ بروزرسانی: ۱۲,تیر,۱۳۹۸ 0
اعمال چله کلیمیه چیست
اعمال چله کلیمیه چیست
فهرست این نوشتار:
۱ اعمال چله کلیمیه چیست
۲ توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی
۲.۱ کنترل زبان؛ مراقبه ی عام
۲.۲ غسل و نماز توبه ی روز یکشنبه
۲.۳ دهه ی اول ذی الحجه
۲.۴ مراقبات روز عرفه
۲.۵ شب عید قربان
۲.۶ روز عید قربان
توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی
اکنون به بیان برخی توصیه های اساتید اخلاق در اربعین موسوی می پردازیم:
۱- قبل از ورود به ماه ذی القعده، لازم است محاسبه ی دقیقی نسبت به گذشته انجام گیرد تا روشن شود در میان رذائل اخلاقی، کدام یک برای سالک مانع تر است و کدورت بیشتری دارد و یا درجه ی ابتلای سالک به آن بیشتر است؛ زیرا به تعبیر مرحوم علامه (ره)، سالک در رفع رذائل نفسانی که مانع اصلی ارتقاء انسانی است، نمی تواند در همه ی جبهه های مبارزه با شیطان یکباره بجنگد.
مثلاً کسی که گرفتار رذیله ی هرزگی چشم و عصبانیت و یا پرحرفی و صفات زشت دیگر است، اگر بخواهد با همه ی آن ها یک باره مبارزه کند، موفق نمی شود؛ لذا باید در این اربعین یک رذیله که بیشتر آلوده به آنست انتخاب نموده و به طور جدی آن را کنترل کند و با مشارطه و استغفار و تنبیه نفس در صورت ارتکاب آن، از ملکه شدن آن جلوگیری کند. و اگر کسی نتوانست آن رذیله ی اصلی را پیدا کند، راه دیگری وجود دارد و آن توجّه به نفس هنگام آرامش است؛ مثلاً بررسی کند که هنگام قدم زدن و یا آرمیدن در بستر خواب، بیشتر چه افکاری در ذهن او می گردد، اگر افکار شیطانی است، باید ریشه ی آن ها را پیدا کند و با همان مبارزه نماید. همچنین خواطری که هنگام نماز بیشتر به او حمله می کند و حضور قلب را می برد، جنود اصلی شیطان است. یا وقتی گرفتاری مالی یا بیماری یا خدای نکرده آلودگی گناه یا گرفتاری های خانوادگی و اجتماعی برای انسان پیش می آید، آن چه اول حمله می کند، اصلی ترین نقطه ی ضعف انسان در غفلت از حق است و در این اربعین باید بیشترین مراقبه نسبت به آن صورت گیرد تا موجب غفلت نشود.
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) در مراقبات خود می فرماید: در اربعینیات که انسان می خواهد به مراقبه بپردازد، گویی به شیطان اعلام جنگ داده است؛ زیرا شخص غیر مراقب که نفس او رها است، در غفلت از حق است و تحت ولایت شیطان است. با ورود انسان در اربعینیات، شیطان همه ی جنود خود را به جنگ با او می فرستد و سالک در آغاز نمی تواند یک باره با همه ی آن ها مقابله کند. و لذا استاد می فرمود سالک باید بررسی کند که کدام سرباز شیطان بیشتر او را درگیر می کند و در مقابل کدام رذیله ی اخلاقی ضعیف تر است و شیطان از کدام طریق بیشتر بر او وارد می شود و مراقبه را بر آن متمرکز کند، که در این صورت موفق خواهد شد.
۲- به تناسبی که سالک در مراقبه و جهاد اکبر جدی تر باشد، شیطان سربازان قوی تر و زیرک تر خود را به جنگ با او می فرستد و به صورتی مرموز و حتی از طریق دین بر او وارد می شود تا او را از ذکر و مراقبه باز دارد؛ لذا در ایام اربعین موسوی باید همت بیشتری نسبت به سایر ایام در ترک گناه و حریم داری الهی و محاسبه ی اعمال بر اساس مرتبه ی مراقبه به کار بست.[۳۲]
مرحوم سید هاشم حداد(ره) از قول استادشان آقا سید علی قاضی(ره) می فرمود:
«زمانی که نفس غیر از خواسته ی معشوق را طلب کرد، واجب است که انسان آماده ی قتال و جنگ با او باشد.»[۳۳]
شاید این مطالب را هم بپسندید:
توبه در سیر و سلوک
ارادت در سیر و سلوک
مراقبه در اسلام
صمت در سیر و سلوک
۳- از آن جا که نفس ضعیف است، انسان باید عوامل گناه را برای او به حداقل برساند؛ مثلا اگر منازعات خانوادگی و یا اجتماعی دارد و یا گرفتاری های مالی برایش پیش آمده و ذهن او را درگیر کرده، باید سعی کند زمینه ی این قبیل اشتغالات را در این ایام به وجود نیاورد و یا اگر مجبور است، آن را مدیریت کند تا چند روزی بگذرد و بعد به مراقبه بپردازد و در این چند روز خود را مانند ماه رمضان تخلیه کند. همچنین سعی نماید که زمینه ی هر آن چه ذهن را مشغول می کند فراهم نیاورد. در یک کلام، انسان باید تلاش کند نفس در این ایام قدری به خود برسد که بالاترین امر به معروف و نهی از منکر، به نفس خود انسان است که تا اصلاح نشود نمی تواند دیگران را اصلاح کند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون».[۳۴]
مرحوم آیت الله کشمیری به شاگردان می فرمود:
«ذهن آدمی خیلی زود مسائل را به خود جذب میکند و زود هم به آن مشغول می شود؛ لذا بهترین چیز برای انسان اینست که مشغولیّت فکری نداشته باشد.»[۳۵]
۴- علت این که اساتید اخلاق در اربعین موسوی دستور به عزلت می دادند، بدین خاطر بود که خواطر خارجی سالک به حداقل برسد و رسیدگی جدی به خود نماید تا بتواند ذکر و مراقبات خود را به نحو احسن انجام دهد.
تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت
این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان
این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت[۳۶]
مرحوم شهید ثانی(ره) در کتاب «التنبیهات العَلیّه» که در اسرار نماز است، در این باره مَثَل زیبایی دارد و می فرماید: شخصی در باغی می خواست نماز بخواند، تا آمد نماز را شروع کند، چند گنجشک آمدند بالای سر او بر شاخه های درخت ها نشستند و شروع به سر و صدا کردند، در نتیجه حواس او پرت شد. این شخص با چوب دنبال گنجشک ها افتاد و آن ها را از شاخه ها پراند. خواست دوباره تکبیر بگوید که باز گنجشک ها آمدند و سر و صدا راه انداختند. او مجدداً بلند شد و گنجشک ها را فراری داد و این عمل چند بار تکرار شد اما فایده نکرد. در آخر با خود گفت باید اصل زمینه ی سر و صدا را از بین برد، پس درختی که زیر سایه اش نشسته بود از بن درآورد!
مَثَل ما نیز با خواطر و جنود شیطانی در زندگی از همین قبیل است. ما می خواهیم اشتغالات گسترده ی خود را در همه ی زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… داشته باشیم و یا خدای ناکرده در زمینه ی گناه و وساوس شیطانی قرار بگیریم، اما در عین حال خواطر شیطانی به ما حمله نکند و مثلاً هنگام نماز و یا تلاوت قرآن حضور قلب هم داشته باشیم، در حالی که این مسائل با هم تناسب ندارد. لذا به عزلت در این اربعین توصیه شده ایم تا زمینه ی توجه به خود و کشف نواقص و موانع سلوک در خود را بیابیم و با رفع و دفع آن ها، مسیر سلوک را برای خود هموار کنیم.
تو کز سراى طبیعت نمى روى بیرون
کجا به کوى حقیقت گذر توانى کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده، ولى
غبار ره بنشان تا نظر توانى کرد
دلا! ز نور ریاضت گر آگهى یابى
چو شمع خنده زنان، ترکِ سر توانى کرد[۳۷]
بنابراین قاعده ی کلی در اربعینیّات «عزلت نسبی» است؛ چون در اثر ارتباطات اجتماعی و یا اشتغالات دیگر، نفس از توجه به خود و اصلاح و تزکیه ی خود باز می ماند.
و نیز در اربعین موسوی عمده ی اهتمام باید در «اشتغال به حق» و مراقبه ی بر او باشد. اشتغالات دیگر مانع ذکر قلبی است؛ لذا هرکس بنا بر مرتبه ی مراقبه باید عزلتی نسبی را برای خود برگزیند.
اولین مرتبه از عزلت که ابتدایی ترین آن است و برای همه ضروری است، کناره گیری از اهل گناه و معصیت است؛ زیرا ارتباط با آنان و نَفَس مسموم آن ها، انسان را به گناه دعوت می کند. امیر المؤمنین علی(ع) در این رابطه می فرمایند که رسول خدا(ص) به ایشان امر فرمود که با اهل معصیت با چهره های درهم و عبوس برخورد نمایند.[۳۸]
مرتبه ی دوم، پرهیز از حشر و نشر با اهل دنیا است که انس با آن ها انسان را علاقه مند به دنیا و زخارف آن می کند.[۳۹]
مرحوم علامه طباطبائی(ره) می فرمود:
«گوشه نشینی، ملازم با معرفت و یا موجب آن نیست؛ ولی کسی که می خواهد اهل معرفت شود باید معاشرتش را مخصوصاً با اهل غفلت و اهل دنیا کم کند و فرش هر مجلسی نباشد و کار شبانه روزی او در مجالس بیهوده صرف نشود و از معاشرت های بی فایده و بی مغز تا می تواند اجتناب نماید و طوری نشود که با همه و در هر مجلسی حاضر شود.»[۴۰]
مرتبه ی سوم، کم کردن مطلق ارتباطات است و البته حد و حدود آن باید با نظر استاد باشد.
۵- در این دوران باید از سفرهای غیرضروری و یا برنامه هایی که نظم زندگی را بر هم می زند اجتناب کرد، چون هرکس برنامه های ذکری و عبادی خود را بر اساس وضعیت داخلی خود تنظیم می کند و در شرایط سفر و یا عوامل دیگری که تغییر دهنده ی این امور است، نمی توان مثل حالت عادی به ذکر و عبادت و تهجد پرداخت. و لذا روش بزرگان در ایام اربعینی، استقرار در محلی خاص بود. توصیه ی استاد(ره) نیز در اربعین موسوی پرهیز از کارهای پر تلاطمی بود که نظم روحی انسان را بر هم میزند؛ مگر سفرها و برنامه های ضروری که حجّت شرعی در انجام آن ها وجود داشته باشد.
۶- بهترین اشتغالات در این دوران، اموری است که توجه به توحید و یاد حق و امور اخروی را برای سالک تقویت کند. و لذا در مطالعات علمی سالک بهتر است به فقه و یا روایات مذکِّر و یا مطالعات معرفتی که در مسیر توجه به این امور باشد بپردازد.
۷- برای کسانی که در مراقبه ی خاص هستند، می باید محاسبه ی روزانه دقیق تر و در نتیجه در فواصل زمانی نزدیک تر انجام گیرد تا بتواند بهتر به نواقص مراقبهو نقاط ضعف نفس در مقابله با وساوس شیطانی پی برد و در صدد اصلاح آن ها برآید.
۸- در محاسبة النفس توجه داشته باشیم که شیطان برای هر کس از دری وارد می شود که نقطه ی ضعف اوست. لذا اگر کسی در محاسبه ی روزانه گناهی در خود ندید، مغرور نشود و بر خود نبالد که مراقبه ی ما کامل بود و مرتکب گناه و فساد روشن نشدیم! بلکه مرحوم میرزا جواد آقا(ره) در کتاب مراقباتشان توضیح می دهند که هر کس در هر مرتبه از مراقبه که هست، اگر بر خلاف آن عمل کند، به منزله ی اسائه ی ادب در محضر مولا است؛ چنان که فرموده اند: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین».
قاعده ی کلی در مراقبات این ایام توجه به حق و زدودن کدورت های غفلات است و در نتیجه هر نوع عملی که ما را از توجه به خداوند باز دارد، غفلت است و به مراتب خودش هتک حریم ادب الهی است؛ درست مانند این است که ما در محضر بزرگی باشیم و روی سخن او با ما باشد، ولی دلمان مشغول به جای دیگر باشد و روی از او برگردانیم، این توهین به آن بزرگ است که موجب حرمان ما از لقاء خواهد بود.
البته مراد از مراقبه، توجه به خداوند در ضمن اعمال روزانه است؛ هرچند که میزان توجه بستگی به مرتبه ی سالک در مراقبات خود دارد. این درست مانند مرتبه ای است که درباره ی حضور قلب در نماز بیان شده و تفصیل آن در کتب اسرار نماز ذکر گردیده است.[۴۱]
۹- نکته ی ظریفی که استاد در چگونگی مراقبه بر آن تأکید می فرمود آن است که: در مراقبات این ایام باید بر رذائل جزئی و به صورت عملیاتی تکیه کنیم و سعی نماییم یک گناه کاربردی را پیدا کنیم و بر آن مراقبه داشته باشیم. باید تلاش کنیم که کلی گویی در مراقبه نداشته باشیم؛ مثلاً نگوییم که من در نفس خود صفت عُجب و خودبینی و یا تکبر را یافتم و مراقبه خود را بر آن می نهم. که در این صورت هنگامی که اربعین تمام می شود، هیچ پیشرفتی در خود نخواهیم دید و دچار یأس و افسردگی در سلوک خواهیم شد. چون این گونه صفات در همگان با شدت و ضعف یافت می شود. به عنوان مثال، رذیله ی کبر از جمله رذائلی است که در اواخر سلوک از انسان گرفته می شود و تقریباً جزء آخرین منازل است. با اصل رذیله ی تکبر نمی شود در اوائل راه درگیر شد، باید شاخ و برگ آن را پیدا کرد و آن را کنترل کرد تا نوبت به تنه و بعد ریشه ی درخت تکبر برسد. لذا مراقبه باید در امور کاملاً ملموس و عینی باشد؛ مثلاً پرحرفی و پرخاشگری از آثار تکبر است، یعنی هر کس هر حرفی به انسان می گوید، شخص تا جوابش را ندهد او را رها نمی کند. مبارزه با چنین رذیله ای کاملاً عینی است. برای مقابله با این رذیله، انسان باید بنا را بر این بگذارد که پاسخ تندی ها را با نرمی و به احسن وجه بدهد و یا اصولاً خود را به نشنیدن بزند؛ چنان که خداوند می فرماید: «وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما»