هرچه بکاری همان را درو خواهی کرد
پسرم با چشمهایی که از شدت ذوق و هیجان حسابی گرد شده بود در را باز کرد و با صدای بلند و نفس نفس زنان گفت: ” بابا! بیا ببین بوتهای که کاشته بودیم توت فرنگی داده!” همسرم که با تعجب نگاهش میکرد گفت:” خُب معلومه که وقتی توتفرنگی بکاری توت فرنگی میده مامان! زردآلو که نمیده! دلم ریخت از ترس. با این خبر دادنت” و بعد برگشت و احتمالاً در انتظار تایید حرفش، نگاهم کرد. اما وقتی چشمهای گشادتر شدهی من و فریاد خوشحالی و به طرف در دویدنم را دید، کلا از ادامهی گفتگو منصرف شد.
وقتی همراه پسرم رفتیم توی حیاط، دیدن توت فرنگیهای خیلی کوچک که مثل دانههایی رنگی، بوتهی سبز را تزئین کرده بودند حسی را به من هدیه داد که بی شک تا آن زمان تجربهاش نکرده بودم؛ محصول دادن اولین چیزی که خودم با دستهای خودم کاشته بودم و از آن مراقبت کرده بودن تا رُشد کند. حس زیبای دیدن نتیجهی صبر و مسئولیتی که به پای آن ریخته بودم و حالا نتیجه داده بود…
کشاورزی، فعالیتی در جهت تامین آذوقهی مورد نیاز انسان است. و بدون شک مهمترین عامل یکجا نشین شدن انسان اولیه و آغاز روند تمدن بشری و ضامن بقای آن بوده است. تا زمانی که به شکل واقعی معنای کشت و زرع را لمس و درک نکرده باشیم، تعریف فوق را کامل میبینیم. اما اگر در طول زندگیتان، تجربهی کوچکی در حد کاشت چند بوته یا مقداری بذر سبزی را در باغچهی خانهتان داشته باشید، درمییابید که کشاورزی صرفا یک حرفه نیست. روندی است سرشار از عشق و فداکاری و آموختن دربارهی زندگی. کشاورزی و نگاه کشاورزانه خود فلسفهای است برای درک بهتر جهانمان. تلاش و وقت گذاشتن روی زمینی خالی، کاشتن بذرهایی به امید فرداهایی پُربار، پرستاری و محافظت از آنها و صبر و صبر و صبر تا رسیدن لحظهی باشکوه سر برآوردن محصول تلاشت. بسیاری از پیروزیها و پیشرفتهای بزرگ در جهان، حاصل داشتن چنین نگاهی است. اگر به همهی فعالیتهای زندگیمان با فلسفهی کشاورزانه بنگریم، بیشک بزرگترین درس را در راه موفقیت آموختهایم.
روز جهاد کشاورزی را به همهی کشاورزان و باغداران عزیز و صبور سرزمینم شادباش میگویم. راستی! بفرمایید توت فرنگی. محصول باغچهی خودمان است…