atrehentezar

  • خانه 
  • آمرزش بعدازقربانی 
  • تماس  
  • ورود 

روز جهانی پست

29 آبان 1397 توسط سودابه اسماعيلي

نمي‌دانم آخرين نفري که براي احوال‌پُرسي و يا دادن خبري و يا بيان احساسي، نامه‌اي روي کاغذ نوشته و پُست کرده چه کسي بوده و چند سال از آن زمان گذشته. يعني ممکن است هنوز هم کسي براي اين جور کارها نامه بنويسد؟ مي‌خواهم اعتراف کنم يکي از حسرت‌هاي زندگي من اين است که پُستچي برايم يک نامه بياورد.
منظورم بسته‌ يا نامه‌اي اداري نيست! يک نامه به معناي واقعي. يک نامه از طرف دوست يا آشنايي که مدت‌هاست نديدمش و دلم برايش تنگ شده. دوستي که مدت‌ها انتظار نامه‌اش را کشيده باشم. درست مثل مردم سال‌ها پيش؛ پاکت نامه را که از پُستچي محل‌ تحويل مي‌گرفتند، زود نمي‌رفتند سراغ خواندنش. اول حسابي پاکت نامه را با تمام جزئياتش برانداز مي‌کردند. نوشته‌ها و آدرس روي پاکت را مي‌خواندند. تمبرش را جدا مي‌کردند و در آلبوم نگهش مي‌داشتند. بعد با دقت نامه را که گاهي چند برگه‌ي پُشت و رو نوشته شده بود، باز مي‌کردند. حتماً همان اول بوي جوهر خودکار آبي و کاغذ خط‌دار از پاکت مي‌زده بيرون. تصور کنيد خواندن خط به خط آن نامه چه لذتي داشته. نامه را نه يک بار که چندين بار براي خودشان يا ديگران مي‌خواندند. شايد هيچ چيز به اندازه‌ي اين پيام‌هايي که ما آدم‌ها براي هم مي‌فرستاديم مهم نبود. الان هم همينطور است. فقط پيام‌ها کوتاه‌تر شده و در دسترس‌تر. انتظار هم ديگر چندان معنايي ندارد.

پُستچي‌ها معمولاً يا بسته‌اي سفارشي مي‌آورند و يا نامه و سندي اداري.
خبر گرفتن از حال هم خيلي راحت‌تر و سريع‌تر شده اما يک چيزيش انگار کم است! بگذريم.

امروز، روز جهاني پُست است.
و من دلم مي‌خواهد اول از همه آن را به پُستچي‌هاي عزيز تبريک بگويم که شايد قرار باشد روزي يکي از آنها نامه‌اي از يک آشنا بياو 

 نظر دهید »

آغاز ولایت حضرت مهدی « عج »

27 آبان 1397 توسط سودابه اسماعيلي

غدیر دوم است امروز. این ولایت «گوارایت باد» ای فرزند علی!

بیعتمان را این بار عاشقانه تر تجدید خواهیم کرد. میان رکن محبت و مقام اطاعت.
دست به دامنت می شویم که دلهایمان را پر از عدل داد کنی که پر از ظلم و جور شده است.
ای مولای زمان!
نشسته ایم
نه، ایستاده ایم در انتظار «جاء الحق» تا در دشت نامهربانی ها قیامتی به پا کنی.
لحظه ها را می شماریم در انتظار روزگار «انا المهدی»،
ببین
کوله پشتی های اربعینی مان آماده اند.

تا چند پی نام و نشانی باشیم
یا در طلب جهان فانی باشیم
حالا که رسیده وقت بیعت با عشق
عشق است که صاحب الزمانی باشیم

دعای عهد
زیارت آل یاسین
زیارت امام مهدی(عج)

 نظر دهید »

سالروز شهادت امام حسن عسگری  علیه السلام 

27 آبان 1397 توسط سودابه اسماعيلي

خانه زندان است و زندان خانه، این سرگذشت 6 سال امامت پیشوای جوان شیعیان است در زمستانی ترین روزهای تاریخ. حالا زهر به جان فرزند زهرا افتاده، سامرا ماتمسرا خواهد شد اگر… خدا نکند!
چندی پیش شیعیان آمده بودند، مخفیانه، تا از امامشان رهنمودی بگیرند. امام لب گشود و سندی ساخت که تا قیامت دوستانش را کفایت کند. امروز نوبت من است که نامه را بگشایم:

بسم الله الرحمن الرحیم
شما را سفارش مى‌كنم به رعايت تقواى الهى،پيشه كردن پارسايى در دين خود،كوشش بسيار براى خدا، راستگويى، امانت پردازى به كسى كه چيزى به شما سپرده خواه نيكوكار باشد و خواه بدكار، انجام سجده‌هاى طولانى و خوش همسايگى …
زيرا هر يك از شما كه در دينش پارسا و در گفتارش راستگو باشد و امانت مردم را بپردازد و با آنان خوش اخلاقى نمايد، در اين صورت گويند: اين يك شيعه است! من از شنيدن آن جمله شادمان مى‌شوم.
از خدا پروا نماييد و زينت باشيد نه مايۀ زشتى [و سرافكندگى]،همۀ دوستى را به سوى ما بكشانيد و هر زشتى را از ما دور نماييد؛ زيرا هر خوبى كه در حقّ‌ ما گفته آيد ما شايستگى آن را داريم و هر بدى كه در بارۀ ما بر زبان آيد ما چنان نيستم…
بسيار ياد خدا و ياد مرگ نماييد و بسيار به تلاوت قرآن بپردازيد و صلوات بر پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله فرستيد؛ زيرا صلوات بر رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله ده حسنه دارد. آنچه را به شما سفارش كردم در حفظ‍‌ آن بكوشيد، شما را به خدا مى‌سپارم و به شما درود مى‌گويم.[1]

زیارت امام حسن عسکری(ع)
نماز امام حسن عسکری(ع)
زیارت جامعه کبیره

 نظر دهید »

روز کتاب وکتاب خوانی 

27 آبان 1397 توسط سودابه اسماعيلي

جهان خلقت، به عنوان آیت بی همتای پروردگار، سرشار از شگفتی و زیبایی است. انسان، تجلی روح آفریدگار در جهان است و کتاب، زبان سخن‌گوی این روح قُدسی. چنانکه خداوند، زبان کتاب را برای سخن گفتن با انسان برگزیده است.
هر کتابِ خوب، جهانی است که از این ذات خلّاق سرچشمه می‌گیرد و خود می‌تواند دریچه‌ای باشد برای نگاهی تازه به هستی. کتاب و کتابت، از نعمت‌های برترند که در اختیارمان قرار داده شده و بی توجهی به جایگاه آن، ناسپاسی بزرگی است.
انسان‌های کتاب‌خوان، می‌توانند جهان را از نظرگاه انسان‌های دیگر تماشا کنند و در نتیجه؛ می‌توانند ژرف‌تر بیاندیشند، می‌توانند خود و جهان خود را بهتر درک کنند و در نهایت، می‌توانند انسان‌های بهتری باشند.
دریغا که گاهی در گیر و دار روزمرگی‌ها و زیر هجوم بی وقفه‌ی رسانه‌های تصویری، وجود این گنج‌های نایاب را در گوشه‌ی گنجه‌هامان از یاد می‌بریم. شاید حتی به یاد نیاوریم آخرین کتابی که خوانده‌ایم چه بوده و آخرین باری که خود یا فرزندان خود را به کتاب‌خانه برده‌ایم، چه وقت بوده است؟ هر کتاب‌خانه، خانه‌‌ای است با پنجره‌های بی شمار که به روی بی شمار دنیای تازه گشوده می‌شوند. چه جایی از این زیباتر برای گذران سودمند وقت!
عدم سود بردن از این بی نهایت، خُسران بزرگی است و باید از خود و فرزندان آتیه‌سازمان در برابر آسیب‌های موج رو به افزایش “نخواندن"، مراقبت کنیم. فرزندان ما از رفتار ماست که می‌آموزند نه از توصیه‌ها و گفتارهای بی عمل.
بهترین راه برای پرورش نسل کتاب‌خوان، کتاب خواندن است. به ویژه در دنیای امروز که رسانه‌های پر مخاطب جمعی، امکان مراقبت دائمی را از ذهن خود و به ویژه ذهن پاک کودکان می‌گیرند، بهترین شیوه، واکسینه کردن ذهن‌ها با استفاده از کتاب‌های خوب است. فردای توسعه یافته و سعادتمند هر جامعه‌ای را، باید میان این دریچه‌های کوچکی یافت که در کنار هم در کتاب‌خانه‌ها ایستاده‌اند و هر کدام در انتظارند تا جهان تازه‌ای را در برابر دیدگان شما بگشایند. بیش از این منتظرشان نگذاریم!

آریا یعقوب زاده

 نظر دهید »

سالروز وفات سکینه دختر امام حسین علیه السلام تسلیت

27 آبان 1397 توسط سودابه اسماعيلي

مدینه، شام، کربلا، همه جا دشت بلای «بنت الحسین» هاست.

کربلا:

ماجرای نیمروز سکینه های حرم، آن وداع تلخ روز واقعه. و حسین که به زیر باران چشمان سکینه می سراید:
سَيَطُولُ بَعْدِي يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِي؛ مِنْكِ اَلْبُكَاءُ إِذَا اَلْحَمَامُ دَهَانِي
 لاَ تُحْرِقِي قَلْبِي بِدَمْعِكِ حَسْرَةً؛ مَا دَامَ مِنِّي اَلرُّوحُ فِي جُثْمَانِي
وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِي ؛ تَأْتِينَهُ يَا خَيْرَةَ اَلنِّسْوَانِ[1]
ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت.
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.

به وقت شام: 

کاروان اسیران آل محمد، رستاخیز سرها و قلب شکسته اسیرها، چشمان بی حیا و دوباره قصه معصومیت از دست رفته بنت الحسین ها؛ خدایا مبادا!
جوانمردی از راه می رسد. بانو شما کیستید؟ سکینه دختر حسین! من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده و سخن او را شنیده‌ام. آیا از من کاری ساخته است؟ «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند»[2]

اینک مدینه: 

یادش بخیر، حسین(ع) می فرمود: «به جانت سوگند! خانه‌ای را که سکینه و رباب در آن باشند دوست دارم»[3]
خانه همان خانه مهر است. اما بدون حسین. شام، مدینه، کربلا … همه جا دشت بلای «بنت الحسین» هاست.

زیارت عاشورا
زیارت وارث
زیارت حجج طاهره

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 200
  • 201
  • 202
  • ...
  • 203
  • ...
  • 204
  • 205
  • 206
  • ...
  • 207
  • ...
  • 208
  • 209
  • 210
  • ...
  • 263
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

atrehentezar

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شرح دعا
  • شرح دعا
  • شرح دعا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس