ولادت حضرت زینب «س»
ساعت از نیمه شب گذشته جز صدای آه و ناله زیرلب بیماران چیزی شنیده نمی شود …
می آید با همان لبخند همیشگی و انرژی مضاعفی که خستگی را نیز در برابرش به زانو درآورده…
تک تک به تخت بیماران سری می زند به کسی دارو می دهد و دیگری را با فشردن دستش التیام می بخشد…
کودک را نوازش میکند و به مادر نشسته بر بالینش عشق تعارف می کند و ایستادگی می خوراند…
آری پرستار….همان که سپیدی لباسش براتی بر پاکی دلی است که در گرو عشق به الگوی زینبی اش داشته و دارد.
همان زینب کبری که در پنجم جمادی الاول زمینی شد و پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین(ع)و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت(ع) را برعهده داشت و این روز را مزین به نام پرستار نمود.
بر این اساس است که امام صادق (ع) در شأنش فرموده اند:«کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاش کند، خواه نیازاو برآورده شود یا نه همانندروزی که از مادر متولد شده است از گناهان پاک می گردد»[1]
زیارت عاشورا
زیارت جامعه کبیره
سپیدپوش مهربان و صبور؛ من در حیرتم از عنایتی که خدا به ضمیرت روا داشته که شب ها از غم هم نوعان رنجورت، خواب به چشمهایت راه نمیدهی و خستگی را به حاشیه می رانی تا بیمارت خستگی زتن برهاند …
شک ندارم سینه ات سیراب از دریای عشق به خدا و یاری به بندگان اوست که این چنین احسان و ازخودگذشتگی بر بیماران می باری و زخم هایشان را التیام می دهی…
تو خود تعبیر بی پیرایه ای از صبر و صبوری هستی که بر درد بیماران نه مرهم که محبت و عشق می نهی…
چشمانت نگاه نگران شان را به امید فرا می خواند و گرمای دستهایت سردی دردهایشان را استقامت می آموزد.
جایگاهت آنقدر بالا است که پیامبر مهربانی ها در مقاوت فرمو:هر کس یک شبانه روز بیمارى را پرستارى کند، خداوند، او را همراه با ابراهیم خلیل، برمی انگیزد و به سان برقى پُر درخشش، از صراط می گذرد.[2]
دست مهرخدا همواره به همراه مهربانی هات ؛ دعای دردمندانی که بر بالینشان بودی بدرقه راه و منش پروانگی ات….
تو همان باغبان گل های پژمُرده و شاخه های ترک خورده ای کن نگاه پروردگار بر تو می بارد…
خوشا بحالت فرشته دادرس دردمندان… نسیم رضایت خدا گوارای وجودت باد که براستی تو تندیس زیبای فداکاری و صبری و نماد نیکوکاری ای پرستار
روزت مبارک