سعادت بزرگی است مادری کردن ،پسری که علمدار کربلا شد ...
مادری که شجاعت و دلاوری را به پسرانش همراه با شیر نوشاند تا در رگهایشان جریان یابد و خلق و خوی همیشگیشان شود…
آری ..امالبنین! هم او که مادر پسران نام گرفت و پسرانی پروراند که شجاعت و دلاوري را در کربلا به زیباترین وجهی به تصویر کشیدند.
مادری که عباسش از زیبایی به ماه بنیهاشم شهره بود؛ عباسی که ادب و متانت و عزت نفس در زندگاني 34 سالهاش به وضوح ديده میشود.
بزرگ بانویی که هنر و ادبيات را از دایی خويش «لبيد» شاعر به ارث برده بود و فرزند عزيزش عباس(عليه السلام) از مادر اديبه خود.
حق است گفتن و تبیین جایگاه زنی چون امالبنین برای زنان اهل عالم همانطور که علی محمدعلی دُخَيل، نويسنده معاصر عرب در وصف امالبنین مینويسد«عظمت اين زن در آنجا آشکار میشود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامت امام حسين(ع) میپرسد؛ گویی حسین(ع) فرزنداوست نه آنان» [1]
بانویی که همواره به دفاع از ولایت پرداخت و توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن از دیگر ویژگیهای مهم ایشان است.
امالبنین پس از واقعه عاشورا، از مرثيه خوانی و نوحه سرايی استفاده کرده تا ندای مظلوميت کربلائيان را به گوش نسلهای آينده برساند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
امالبنین آنقدر صبور بود که پسرانش یک به یک فدای امام زمانشان حسین بن علی(ع) شدند اما خم به ابرو نیاورد …
ازین باب است این روز تکریم مادران شهدانام گرفت و اعتبار یافت …
ایشان نمود بارزی از ولایتمداری و صبر و شجاعت بود که الگوی بارزی برای زنان و مادران در طول تاریخ شد.