نوروز بادامن بهاریش دوباره ازراه رسید....
«یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حوّل حالنا الی أحسن الحال»
زمستان دامن سپیدش را جمع کرده و تمام سردی و حتی دلمردگیها را در بقچهاش پیچیده…
وقت رفتنش رسیده، حال نوبت بهار است که دامان پرشکوفه و هوای پرامیدش را به دلهایمان هدیه کند و یک دل سیر عطر بهارنارنج و یاس به هوای پر از التهابمان بپاشد…
بوی بهار، ازلابه لای برگ ها به مشام میرسد تا بار دیگر بوی زندگی و تازگی را میان باغچه تنهای دلهامان پخش کند.
اگرچه امسال نوروز رنگ و بوی آن همه شلوغی خیابان و خانه ها را ندارد اما با وجودش بار دیگر سفره های سخاوت، پهن شده و بوی سبزه در فضای رنگارنگ سفره دلها می پیچدو عطر سیب سرخ، جای دیگری باز می کند.
این بار دلهای ما جملگی هم آوای سین سلامتی میشوند و سفرههای هفت سین ، سجاده حاجاتمان برای آن.
اگرچه یک سال گذشت و واپسین روزهای سال مان گره خورد به میهمانی ناخوانده که میهمانیهامان را خط زد و شور و اشتیاقهای نوروزی را به خاطره بدل کرد اما این بار سفره نوروز محکم ترین سجاده استجابت دعای یکدلی و یکرنگی همه ملت ماست برای بهروزی و عشقورزی دوباره…
و حال با عشق زمزمه کن:
ساقیا! آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت
یادمان نرود این بار، نوروز می آید تا گرد غفلت را از رخسارمان بشوید و از خوابهای دراز خرگوشی بیدارمان کند. تا بدانیم قدر آنهمه نعمتی را که کوچک میشمردیم و آنهمه باهم بودنهایی را که ندیدیم..
پس باید قدر بدانیم و یادآور شویم:
یا مقلب القلوب!
قلب های زنگار گرفتهمان را به یاد پر از نورت میسپاریم تا روشنی به آن ببخشی!
ای تدبیرکننده روز و شب، ای تغییردهنده حال ها! یاری کن تا با صداقت و ایمان، به بهترین حال ها دست یابیم.
نوروز بر همگان پر از سلامتی و امید باد….