غریب مادر
آسمانت ابریست؟ دلتنگ حسینی؟ گوش کن، حدیث می خواند کسی که: «قال رسول الله: إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً»؛ از شهادت حسین داغی در دل اهل ایمان است که هرگز سردی نگیرد[1]
سندش گرمی اشکی است که روی گونه هایت جاریست، سندش داغی است که در دل داری و مقتل را بهانه می کنی برای باریدن.
این آتش دلت را گلستان می کند. دعا کرده برایت امام صادق(ع): «خدایا…آن دیدگان را که اشکهایش در راه ترحم وعاطفه بر ما جاری شده و دلهایی را که بخاطر ما نالان گشته و سوخته و آن فریادها و ناله هایی را که در راه ما بوده است، مورد رحمت قرار بده» [2]
سرد نمی شود این آتش، مقتل بهانه است.
عَلَم نشانه است محرم قرار عاشقانه است.
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه، آقای غریبم چقدر غم داری
تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات
باز هم روضه ی نا خوانده به عالم داری
بهترین نوحه ما هست «غریب مادر»
صاحب روضه بگو، بهتر از این دم داری؟
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری
وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت
دید در وزن تنت چند هجا کم داری
محسن عرب خالقی