سست ارادگی یعنی بی ثمری
اراده سست و متزلزل، بی فایده و بی ثمر
هر اقدام انسان، محصول عقیده و عزم و اراده اوست که اگر اینها سست و کم اهمیت باشند، کار نیز ضعیف و کم ارزش خواهد بود، اشخاص سست اراده، وقتی تصمیمی می گیرند، گرفتار تردید و تزلزل اند و با یک جمله دیگران، تغییر عقیده می دهند و نقشه را عوض می کنند. انسان سست اراده، آشکارا از اراده دیگران پیروی می کند و مانند برگ درخت در برابر باد، به هر سو رانده می شود.
بسیارند کسانی که به علت نداشتن قاطعیت، هیچ کاری را تا نتیجه نهایی دنبال نمی کنند، مثلاً اگر فواید مسیری که قدم برداشتند توجهشان را جلب کند، با علاقه و اشتیاق فراوان، مدتی به آن کار مشغول می شوند، ولی همین که با دشواری هایی روبه رو شوند، علاقه و رغبتشان از بین می رود و دچار دلسردی شکننده ای می شوند.
همه باید بدانیم که برای رسیدن به هدف و منظور، نباید انتظار داشته باشیم در جاده صاف و بی دست انداز طی طریق کنیم. کمتر کسی بدون رویارویی با مشکلات دلسردکننده، به جایی رسیده است. هرگاه ما با شیوه صحیح، با مشکلات روبه رو شویم، مشکلات نه تنها مانعی فرا راهمان نخواهند بود، بلکه به پیشرفت و ترقی ما کمک خواهند کرد. هیچ تمرینی، مفیدتر از تلاش برای غلبه بر مشکلات نیست.